آیا مردان در مسیر تکامل در جهت تجاوز تکامل پیدا کردهاند؟
این سوالی است که کتاب «وقتی مردان بد رفتار میکنند» سعی در پاسخ به آن دارد. این کتاب با رویکرد روانشناسی تکاملی با توجه به این که تعداد افراد زیادی قربانی تجاوز میشوند این سوال را مطرح میکند که چرا مردها تجاوز میکنند.
روانشناسی تکاملی بیان میکند که در مسیر تکامل رفتارها و الگوهای فکریای که سبب بقا میشدند در انسان شکل گرفتهاند. حالا اگر یک رفتار یا الگوی فکری وجود دارد طبق این روانشناسی دو حالت برایش وجود دارد یا خود آن رفتار به بقا کمک کرده است و باعث شکلگیری و باقی ماندنش شده یا محصول رفتارهای دیگری است که در مسیر بقا وجود داشتهاند.
کتاب با بیان تفاوتهای مردان و زنان در رابطه شروع میکند. نشان میدهد بسیاری از کلیشهها از نظر آماری صحیح به نظر میرسند. مردها تمایل بیشتری به داشتن رابطه کوتاه مدت دارند. مردها در پارتنر بیشتر تنوع طلب اند. مردها زمانی بعد از شروع رابطه که رابطه جنسی میخواهند کوتاهتر است.
از طرفی مردها به دنبال زنهای زیبا هستند و زنها به دنبال مردهایی با موقعیت اجتماعی بالا. دلیلش هم این است که از نظر بقا زنها باید ارجحیت را به مردانی میدادند که توانایی مراقبت از آنها و فرزندشان را داشته باشد. مردها کمتر سختگیرند زیرا در طول تکامل مردها چندان در قبال فرزند مسئولیتی نداشتهاند. زنها حاملگی و دوران شیردهی دارند. بهایی زیاد نسبت به بهایی که مردها برای فرزند میپرداختند. در نتیجه مردها کمتر سختگیرند مخصوصا برای روابط کوتاه مدت. در اینجا این زیبایی در حقیقت جستجوی نشانههای باروری در زنها است. به همین دلیل زنهای جوان برای مردها جذابترند.
در خصوص این قضیه نکتهای که به نظر من رسید تاثیر جامعه روی این استانداردها است. کتاب بیان میکند از دیدگاه تکاملی علل کشیدهشدن مردها به زنهای زیبا در حقیقت به دلیل جستجوی آنها به دنبال نشانههای باروری است مثل پوست صاف، اجزای چهره زنانه، صدای زنانه نسبت کمر به باسن پایین. نظر شخصیام این است که سهم فرهنگ و جامعه حداقل اینجا باید بالاتر باشد چون در فرهنگهایی که امروزه لاغری یک امر پسندیده است مردها هم به سمت آن کشیده میشوند در حالی که قائدتا در طول زمان سلامتی و توانایی باروری باید بیشتر با وزن متناسبتر همراه میبوده است، که نشانه تغذیه خوب بوده.
در فصلهای آخر کتاب وارد بحث درباره تجاوز میشود کتاب بیان میکند که هیچ نشانهی قطعی وجود ندارد که بخواهیم نتیجه بگیریم مردها برای تجاوز کردن تکامل پیدا کردهاند. بیشتر این است که تجاوز محصول جانبی ترکیب دیگر ویژگیهای مردانه بوده است، ویژگیهایی مانند خواست مردها برای داشتن پارتنرهای متعدد، خواست داشتن یک ارتباط جنسی با رضایت با هزینه پایین، حساسیت روانی به موقعیتهای همخوابگی و ظرفیت کلی مردها برای استفاده از خشونت فیزیکی برای رسیدن به طیف وسیعی از اهداف.
از طرفی احتمال تجاوز از سمت بعضی از مردها بیشتر از دیگران است در حقیقت بیشتر تجاوزها توسط عدهی کمتری از مردها صورت میگیرد و عموم متجاوزین به عدهی زیادی تجاوز میکنند. ویژگیهای روانشناختی مردانی که بیشتر احتمال تجاوز کردن از سمت آنها وجود دارد عبارت است از: نسبت به زنها خصمانه رفتار میکنند، از افسانه این که زنها خودشان میخواهند مورد تجاوز قرار بگیرند حمایت میکنند و ویژگیهای شخصیتیای مانند تکانشی بودن، پرخاشگری، همدلی پایین و خودشیفتگی دارند.
کتاب به یک سری از مکانیزمهای دفاعی که در زنها برای جلوگیری از قربانی تجاوز شدن تکامل پیدا کرده است نیز اشاره میکند. از آن جایی که هزینه تجاوز برای زنها زیاد است، در حالی که مردان معمولا این که چقدر پرخاشگری جنسی برای زنها ناراحتکننده است را دست کم میگیرند. تجاوز رویه معمول انتخاب پارتنر حمایتگر توسط رنها را حذف میکند و از نظر تکاملی هم تاثیر منفی روی زنها دارد. همچنین تجاوز میتواند سبب از دست دادن پارتنر فعلی شخص، جلوگیری از داشتن پارتنر در آینده از دست دادن موقعیت اجتماعی و منزوی شدن زنها شود و حتی احتمال به قتل رسیدن به دلیل حفظ آبرو نیز وجود دارد. مکانیزمهای دفاعی که کتاب به آنها اشاره میکند شامل قرار گرفتن در محافظت خانواده یا دوستان، ترس از تجاوز که باعث هوشیاری بیشتر میشود و مکانیزهای تشخیص فرار یا پرخاشگری در حین تجاوز میشود.
یک نکته شاید کاربردی این بود که یک تحقیق نشان داده بود استفاده از زور در حین اقدام برای تجاوز مانند گاز گرفتن، تقلا کردن، لگد زدن یا استفاده از سلاح موثرترین راه برای جلوگیری از انجام تجاوز است با 55 درصد شانس موفقیت. راه بعدی فرار کردن با 45 درصد شانس موفقیت است. در عین حال مقاومت و استفاده از زور باعث نشده است نسبت به دیگر قربانیان آسیب بیشتری به شخص وارد شود.
در نهایت کتاب راهکارهایی( در سطح کلان) برای کاهش تجاوز بیان میکند. مبارزه با ویژگیهای جامعه مردسالارانه مانند تقلیل زنها به ابزارهای جنسی، یا دید مالکیتگرانه به زنها. حذف قوانین مردسالانه و جنسیتگرایانه. آگاهی از شرایط اجتماعی مانند تاثیر تعداد مردها به زنها. و در نهایت آگاهی از تفاوتهای بین زنها و مردها.
نام اصلی کتاب «when man behaves badly» است. تا جایی که اطلاع دارم متاسفانه ترجمه نشده است. نسخه چاپ شده انگلیسی قابل تهیه است.