مدیریت یک کسب و کار همواره کار سختی بوده و است، من مدیریت یک بیزینس را رهبری یک گروه برای رسیدن به گنج است، برای رسیدن به گنج عوامل زیادی دخیل است، یکی از این عوامل داشتن یک نقشه میباشد، هدف تمامی کسب و کارها رسیدن به کسب درآمد است؛ بیزینس مدل نقشه رسیدن راه یک کسب و کار است.
بگذارید سادهتر کنم برایتان، برای مثال اگر فردی از شما بپرسد "مدل کسب و کارتان چی هست؟" در واقع میخواهد بداند که :
· مخاطب هدفتان کیست؟
· چه دردی از مخاطبان را دوا میکنید؟
· چه ارزشی برای مشتری ایجاد میکنید؟
· قرار است چگونه کسب درآمد کنید؟
· روش توزیع محصول یا خدماتتان چی هست؟
· هزینهها را حساب کردهاید؟
· و ...
تمامی این سوالات جزوی از بیزینس مدل است، اگر بخواهیم تمام این سوالات را ذکر کنیم شاید چند صفحهای شوند، برای همین در سه دسته بندی خلاصه میکنم :
1 – هر چیزی که به تولید ارزش منجر شود ( مانند طرح تولید، مواد اولیه، تولید نیروی انسانی و ... )
2 – هر چیزی که به فروش کمک کند ( مانند بازاریابی، توزیع محصولات و ... )
3 – هر چیزی که به پرداخت مشتری منجر شود ( مانند استراتژی قیمتگذاری، روشهای پرداخت و ... )
پس از انقلاب صنعتی و در اثر تقاضا بانکها به وجود آمدن، بانکها نهادهایی بودند که میتوانستند سرمایه مورد نیاز صنایع را در اختیار آنها قرار دهند و در عوض به عنوان ضمانت انتظار داشتن که مدیران کسب و کار اسناد، گزارش و مستنداتی ارائه دهند که اثبات کند فعالیت آنها سودآور است و باعث بازگشت سزمایه میشود، این اسناد شامل برآورد جریان مالی، مواد اولیه و حقوق کارگران بود، ولی به تدریج کاملتر شد و به شکل امروزی درآمد، بیزینس پلن یک برنامه بلند مدت با تمام جزئیات و فعالیتهایی که قرار است طی چند سال آینده انجام دهید، میباشد.
بیزینس مدل مانند یک پازل است و برای این که این پازلها را در کنار هم بچینید لازم است که یک بوم مدل کسب و کار داشته باشید، با بوم مدل و کسب و کار، شما یک تصویر از ایدهها و فعالیتهایی که باید انجام دهید دارید؛ این تصویر توصیفی همهچیز را بهصورت واضح و روشن در مقابل چشمهای شما، تیمتان و سرمایهگذارها قرار میدهد، بوم مدل کسب و کار از 3 بخش اصلی تشکیل شده است.
بخش اول : خواستنی بودن
مشتری باید به ما نیاز داشته باشد، تعامل مشتری با ما و این که چه چیزی باعث میشود از ما خرید کند در مدل کسب و کار مهم است؛ این بخش شامل بخش بندی مشتریان، ارتباط با مشتریان و کانالها میباشد.
بخش دوم : امکان پذیر بودن
در یک کلام میتوانم بگویم در توهم خیالات خودمان غرق نشویم، واقعگرا باشیم و بدانیم که باید روی چه فعالیتهایی تمرکز کنیم.
این بخش شامل منابع کلیدی، فعالیتهای کلیدی و همکاران اصلی میباشد.
بخش سوم : پایدار بودن
هر کسب و کاری برای ادامه حیات به سرمایه احتیاج دارد، مدیریت هزینههای یک کسب و کار نیاز به یک برنامه دارد، این که از کجا درآمد داریم و چگونه هزینه میکنیم مربوط به این بخش میباشد.
1 – مدل کسب و کار تفکیکی
در این مدل، شرکتها از 3 نوع کسب و کار مختلف درونی ولی متفاوت تشکیل شدهاند.
2 – مدل کسب و کار دنبالهدار
" کریس اندرسون" متفکر و کارآفرین حوزه تکنولوژی در کتاب "long tail" میگوید : " مدل کسب و کار سنتی، بر پایه فروش زیاد محصولات محدود است، اما با این تفکر نمیتوانیم در فضای دیجیتال هم فعالیت کنیم".
مدل پیشنهادی اندرسون بر پایه فروش کم تعداد زیاد محصولات است، در واقع، تمرکز مدل کسب و کار دنبالهدار روی عرضه تنوع زیادی از محصولات است که مخاطبان خاص و محدودی دارد. این مدل از کسب و کار در مقایسه با روش سنتی بسیار سودآور است؛ کسب و کارهایی مانند نت فلیکس که کار آن اجاره اجاره فیلمهای ویدیویی بود بخشی از تمرکزش را روی اجاره دادن فیلمهای کم مخاطب گذاشت و تنوع را در این بخش افزایش داد، کار به جایی رسید که سود حاصل از اجاره فیلمهای متنوع و کم مخاطب با اجاره فیلمهای پر مخاطب ولی کم تنوع برابری میکرد.
3 – مدل کسب و کار رایگان
محصول و خدمات رایگان برای مشتریان همواره جذاب است و باعث جذب مشتری میشود، در این نوع مدل دو دسته مشتری داریم، دسته اول، مشتریانی که فقط از خدمات و محصولات رایگان استفاده میکنند و دسته دوم مشتریانی که فقط بخاطر دسته اول مشتری این کسب و کارها هستند، برای مثال موتور جستجوی گوگل خدمات رایگانی به مشتریان ارائه میدهد، در عوض تعداد زیادی از کسب و کارها بخاطر دسته اول اقدام به تبلیغ محصول یا خدمات خود در گوگل میکنند.
4 – مدل وابسته
مدل کسب و کار وابسته، شبیه مدل تبلیغاتی است اما اندکی تفاوت دارد، در این نوع مدل کسب و کار به جای این که تبلیغ به صورت بصری نمایش داده شود اغلب در داخل محتواها گنجانده میشود، برای مثال اگر شما یک سایت جستجوی کتاب داشته باشید، میتوانید یک لینک خرید کتاب از آمازون را در داخل سایت خودتان قرار دهید تا مشتریان از آنجا خرید کنند، در عوض آمازون درصدی از فروش را به شما میدهد.
یک کسب و کار برای این که موفق شود نیاز به چند مدل کسب و کار دارد، همچنین به یاد داشته باشید که انتخاب یک بیزینس مدل کار سخت و دشواری است چون شما در ابتدا نمیدانید که آیا مشتریانتان به این مدل جواب مثبت خواهند داد یا نه، در آخر باید بگویم که لازم نیست برای کسب و کارتان مدل جدیدی ابداع کنید، میتوانید از مدلهای قدیمی که اثبات شدهاند، استفاده کنید. ( البته در این مطلب فقط به 4 نوع مدل کسب و کار اشاره کردیم )