من افرا مهرائی صدق هستم. دانش اموخته کارشناسی ارشد رشته پرستاری که در سال نودو هشت با سی سال سابقه بازنشسته شده ام.آدرس سایت من :aframehraei.ir
پرستار برگزیده و مدیر خدمات پرستاری

صد و بیست و هشتمین روز چالش دویست روزه تولید محتوا:
وقتی که مدیر پرستاری بیمارستان بودم باید از بین پرستاران زیادی که مشغول خدمت بودند یک یا چند نفر را به عنوان پرستار نمونه معرفی می کردم. اغلب سالها برای چنین انتخابی وقت زیادی نداشتم. باید ظرف چند روز افراد مورد نظر معرفی میشدند . البته فرقی هم نمی کرد.
چرا؟
برای اینکه شاخص انتخاب پرستار برگزیده یک جدول به اصطلاح زوار در رفته بود که متعلق به سالها قبل بود. شاید از وقتی که برای اولین بار چک لیستی برای انتخاب کارکنان برگزیده طراحی شده بود هیچ تجدید نظری به عمل نیامده بود. گزینه هایی که مترون باید با همفکری و تعامل پاسخ می داد با شرایط کلی بیمارستان همخوانی مشخصی نداشت. مثلا یکی از بندهای آن مربوط به همکاری پرستار در بحران ها و داوطلب شدن برای انجام کار در مواردی مثل زلزله بود. این شاخص از نظر من نمی توانست یک امر معمول در بیمارستان را بسنجد . در واقع یک استثنا را می سنجید . ما باید شاخص هایی داشتیم که وضعیت فعلی را بسنجد. از سوی دیگر رفتن به دل بحران های بزرگ یا نرفتن نمی تواند ملاکی قابل تامل باشد . ما شاهد بودیم که افرادی که به کمک زلزله زدگان شتافتند الزاما کارکنانی موثر و خیلی با احساس مسئولیت نبودند . لااقل ما که سالهای سال در کنار هم کار کرده بودیم همدیگر را کمابیش می شناختیم.
در چنین مواقعی جنسیت هم یک مسئله می شود. آیا از خانم ها انتظار می رود که به کمک زلزله زدگان بشتابند یا آقایان. آیا شرایطی نظیر خانواده و مسئولیت های خانوادگی باید موجب شود که کسی شانس انتخاب شدن به عنوان نمونه را نداشته باشد .
همچنین معیارهایی که ذکر شده است خیلی ذهنی و به عبارت دیگر کیفی و غیر قابل اندازه گیری هستند . مثل خوشنامی و شهرت به صفات مثبت که چیزی در همین زمینه بود. اینها قابل ارائه نبوده و نوعی حس یا دریافت هستند که توضیح آن زیاد آسان نیست.
بنابراین تعیین پرستار نمونه نه بر اساس شاخص بلکه بر اساس برآیند نیروهای موجود در بیمارستان بود.
قدرت هایی بودند که می خواستند نظر و رای آنها اجرا شود . بخصوص کسانی که نمونه نبودند و دوست داشتند با آن همه تخلف و سر پیچی از قوانین انتخاب اول دفتر پرستاری باشند.
نیروهای تاثیر گذار در انتخاب پرستار نمونه مختلف بودند .
یک دسته آنهایی بودند که رئیس نبودند اما میخواستند که ریاست کنند. این دسته از کارکنان به روش های مختلف روی نظر مترون و سوپروایزر ها تاثیر می گذاشتند . آنها به شکلی تدریجی به ذهن دیگران می خزیدند و در تصمیم شان اثر گذار بودند .
دسته دیگرکسانی بودند که به روشی دیگر نظرات خود را به کرسی می نشاندند. حرف هایشان را از طریق روسای رده های مختلف بیمارستانی به گوش می رساندند . یک دفعه میدیدم که دکتری که تابه حال اصلا کاری به دفتر پرستاری نداشته است و در کار خودش متمرکز بوده است می خواهد در مورد انتخاب یکی از کارکنانش پیشنهاد بدهد. این ها نشانه ای از این بود که آنها روی ذهن پزشک کار کرده ومی خواستند خودشان را نمونه کنند.
بعضی ها هم از طریق وصل بودن به بعضی قدرت ها می خواستند که حتما نمونه از بین آنها انتخاب شود . متاسفانه مقبولیت عمومی این دسته از همه کمتر بود . بنابراین توضیح و توجیه آنها از همه گروه های دیگر سخت تر بود.
اشتباهی که من مکررا با آن دست به گریبان بودم بی نقص بودن انتخاب دفتر پرستاری بود. یعنی فکر می کردم که باید کسی انتخاب شود که همه به درستی آن معترف باشند . در حالی که در عمل عده ای موافق و عده ای مخالف بودند .
مطلبی دیگر از این نویسنده
نظر مشورتی فروشنده
مطلبی دیگر در همین موضوع
طبع چای سرد نیست! خواص و مضرات انواع چای در طب سنتی
بر اساس علایق شما
جملهی آخر آقای "ایگور لشولوشوویچ"! (دارای خوانش صوتی)