موسسات نیکوکاری تلاش میکنند ذینفعان مختلفی را به کار موسسه، مشغول کنند. اما اگر ادبیات و تصاویری که استفاده میکنید، موجب گمراه شدن بعضی از این افراد شود، چه اتفاقی میافتد؟ در اینجا بررسی میکنیم ارتباطات در موسسه شما، چطور فراگیرتر خواهد شد. همگی میدانیم هر صحبتی که میکنید، اهمیت دارد. استفاده از کلمات صحیح، افراد را ترغیب میکند تا برای کار نیکوکاری شما پول جمع کنند یا نام خود را در کارزار دادخواهی درباره موضوعی خاص، وارد کنند.
برعکس، کلمات یا ادبیات نادرست میتواند تبدیل به مانعی شود که افراد یا گروههای مختلف مردم، از کاری که انجام میدهید احساس ناخوشایندی پیدا کنند، نسبت به کار شما گمراه شوند یا احساس کنند به کار شما تعلق ندارند. از سوی دیگر، موضوع فقط کلمات یا ادبیات کلامی شما نیست، بلکه تصاویری که برای معرفی کار خود استفاده میکنید نیز اهمیت دارد.
بر اساس گزارش چریتی دیجیتال (Charity Digital)، همه ما سوگیریهای ناخودآگاهی داریم که ممکن است از آن مطلع باشیم یا نباشیم. مثلا بعضی از مشاغل را مختص جنسیتی خاص فرض میکنیم، یا پیشفرضهایی درباره جنسیت یا فرهنگ اشخاص، در ذهنمان وجود دارد. ممکن است این پیشفرضها برای بعضی گروههای خاص مضر باشد و آنها را به حاشیه بکشاند. ما متخصصان ارتباطات باید اطمینان یابیم ادبیات و تصاویری که برای معرفی سازمان به کار میبریم، موجب گمراهی افراد نمیشود بلکه فراگیر است تا افراد و گروههای بیشتری را جذب ما کند.
اطمینان از فراگیر بودن روشهای ارتباطی
۱- از نظر جنسیتی، فراگیر باشید: تفاوتهای ظریف و اندکی بین احساس پذیرفته شدن یا احساس محروم شدن از گروه وجود دارد، که میتوان به سادگی، مشکلات مربوط به آن را رفع کرد. «میتوان به سادگی و با هزینهای اندک از عبارتهایی استفاده کرد که فراگیر هستند تا از کلیشههای جنسیتی، اجتناب شود. مثلا میتوان به جای عبارت «خانمها و آقایان» یا «پسرها و دخترها»، از عبارت «همه» یا مثلا همه دوستان یا همه عزیزان استفاده کرد. ممکن است این موضوع به نظر شما کم اهمیت باشد – یا حتی اهمیتی نداشته باشد – اما برای برخی افراد، تجربه کاملا متفاوتی ایجاد میکند. استفاده از عبارت «همه» احساس تعلق داشتن به موسسه را به وجود میآورد.
۲- اجتناب از ادبیات توانمندگرا: حدود ۱۵درصد از مردم جهان، معلولیت دارند، و یک برآورد منابع خانواده در سال ۲۰۱۶/۲۰۱۷ گزارش کرد در انگلیس، از هر پنج نفر، یک نفر معلول است. ادبیات توانمندگرا از عباراتی استفاده میکند که برای افراد دارای معلولیت، تبعیضآمیز محسوب میشود، حتی اگر ناخواسته از این عبارتها استفاده شود. بعضی از معروفترین عبارتهایی که معمولا ادبیات توانمندگرا دارد، مثلا استفاده از «گوشتان کر است؟» یا استفاده از کلماتی مانند «مجنون، دیوانه، روانی» است که ممکن است برای توصیف یک تجربه یا یک شخص به کار رود. این عبارتها و کلمات، به شکلی منفی به معلولیت اشاره دارد و کلیشهها را همیشگی میکند. ادبیات توانمندگرا در فرهنگ ما رواج دارد، پس لازم است دقت بیشتری به خرج دهیم تا اصطلاحات و عبارتهایی که استفاده میکنیم را تغییر دهیم و کلمات بهتری را با آنها جایگزین کنیم.
۳- بررسی استعارهها و عبارات فرهنگی
مردمی با فرهنگهای بسیار مختلفی در یک کشور زندگی میکنند، بنابراین باید نسبت به استفاده از استعارهها یا عبارتهای رایج در یک فرهنگ، مراقبت به خرج دهید. مثلا عبارتهایی مانند «این مثل آب خوردن است» از جمله عبارتهای فرهنگی هستند که همه افراد متوجه آن نمیشوند. بهتر است در ارتباطات خود از ادبیات سادهای استفاده کنید که همه افراد آن را بفهمند و سوءبرداشت ایجاد نکند.
۴- مشارکت دادن جامعه هدف
یکی از آسانترین راههای اطمینان از فراگیر بودن ارتباطات این است که افرادی که از آنها حمایت میکنید را در فرآیند کاری خود مشارکت دهید. به طور مثال، یک سازمان نیکوکاری در حوزه معلولان میتواند تا حد ممکن، افراد معلول را در ساخت محتوای ارتباطی خود مشارکت دهد و به صورت منظم، انواع ارتباطات خود را با افراد معلول در میان بگذارد تا مواردی که نیاز به بهبود دارد را شناسایی کنند.
در نهایت، لازم است اطمینان یابید ادبیات و تصویری که در ارتباطات سازمان نیکوکاری خود استفاده میکنید، برای همه قابل دسترسی است.
برای مطالعه مقالات بیشتر وبلاگ افرا را هم دنبال کنید