روایت داستانی رایج و معمول در ایران که سوژه ای مشابه سوژه ی فیلم زرد داشت و به دلیل اکران نزدیک دو فیلم ،تماشاچی های مشترک گاهی دچار از دست دادن روند فیلم می شدند.
در سینمای امروز با بازی های ضعیف بازیگران تازه وارد ،دیدن پژمان بازغی -بدون در نظر گرفتن کارنامه اش - بر روی پرده ی سینما اولین دل گرمی برای تماشاچیان بود.
پس از گذشت مدت کمی از فیلم ،اتفاقی که رخ داده بود روشن می شود و دیگر تا انتهای فیلم شاهد و منتظر عکس العمل های بازیگران نقش اصلی خواهیم ماند.شاید اگر زوج پژمان بازغی در این فیلم کسی بهتر از "آزاده زارعی" بود فیلم از قوت بیشتری برخوردار میشد.
در انتها یک پایان تقریبا باز که سوگلی این روزهای کارگردانان سینمای امروز است نصیب این فیلم شد تا سهمی از گفت و گوهای تماشاچیان در حین رسیدن به منزل را ، به خود اختصاص دهد.نقطه قوت این فیلم چالشی بود که بینندگان را وا می داشت تا خود را جای شخصیت های فیلم قرار داده و تصمیمی بزرگ بگیرند.در آخر با دادن امتیاز 6 یا 7 به این فیلم شما را با لحنی نه چندان مطمئن دعوت به دیدن آن می کنم.
پ.ن:تلاش زیادی کردم تا بدون افشای موضوع فیلم بتوانم نقدی کوتاه و غیر تخصصی بر آن داشته باشم.
#جشنواره_فیلم_فجر #هایلایت