یادم است که در یکی از جلساتی که خدمت آقای مهندس شاهین خلیلی مدیرعامل سابق بوتان بودم، ایشان داستانی را تعریف کرد که مادربزرگها در قدیم برای نوههایشان تعریف میکردند، چکیده داستان این بود که دانهای داشتم و کاشتم و گندم شد و گندم را دادم آسیابان و آرد گرفتم، آرد را به نانوا دادم و نان گرفتم و نان را دادم به بزاز و پارچه گرفتم و دست آخر دوباره دانهای دیگر را کاشتم و گندم برداشت کردم. همیشه با شنیدن این داستان فکر میکردیم که مادربزرگمان دارد سرکارمان میگذارد ولی واقعیت این است که موضوع سرکاریای نبوده، مادربزرگها بلد بودند که به ما از بچگی یاد بدهند که دستامون تو دست همه، و چقدر این داستان امروز صادق است.
امروزه ما همه به هم متصل هستیم و داستان مادربزرگها بیش از هر زمان دیگری در تاریخ بشریت صادق است، همهی ما به لطف یک چیز نامرئی به اسم اینترنت بهم وصل شدیم. اینترنت امکانات و ارتباط زیادی را در اختیارمان قرار داد و راه را برای زندگی سبک دیجیتال هموار کرد.
زندگی دیجیتال و سبک زندگی دیجیتالی
با ورود تکنولوژی به زندگی نسل جدید، نحوهی انجام کارها تغییر کرد. شیوههای خرید، انجام کارهای اداری، انجام معاملات تجاری، اشتراک گذاری اطلاعات و غیره همگی تغییر کردند. اگر کمی وقت بگذارید و جستجویی در اینترنت داشته باشید، هفت شهر هوشمند برتر در دنیا به ترتیب نیویورک، سنگاپور، لندن، بارسلونا، اسلو، تورنتو و توکیو را خواهید یافت.
از خودم سوال میکردم به کجا چنین شتابان که جواب را در مترو یافتم. ما بیشتر و بیشتر داریم به رایانهها موبایلهای خود برای انجام امور روزمرهمان وابسته میشویم و همینطور که فناوریهای پیچیدهتری ارائه میشود، وابستگیهای ما را به خودشان بیشتر میکنند. به نظر میرسد که ما در یک جریان هیجانانگیز قرار گرفتهایم و پیشرفت تکنولوژی جدید نه تنها روش زندگی ما را تغییر میدهد بلکه دارد با خودش با سرعتی که حتی خودمان آن را حس نمیکنیم میبرد. این فناوری به شهرهای محل زندگی ما هم تاثیر گذاشته و تصمیم دارد که زندگی ما را بهتر، کارآمدتر و سازگارتر با محیط زیست بکند. با یک موبایل سفارش خرید خودمان را ثبت میکنیم و بدون اینکه در ترافیکهای طولانی قرار بگیریم و منابع سوختی را هدر بدهیم از ذخیره کردن زمانمان لذت میبریم و به کارهای مهمتری مثل در کنار خانواده بودن میرسیم. البته این اتفاقات به قدری بعد از کوید 19 سرعت بالایی پیدا کرده است که شهرهایی مثل هفت شهر بالا سرعت بیشتری در این زمینه گرفتهاند و قطعا” در آینده رونق بیشتری برای ساکنینشان خواهند داشت. به طور خلاصه، زندگی دیجیتالی شده است.
وقتی به امکانات زندگی دیجیتالی فکر میکنم میبینم که اصلا” چیز بدی نیست. زندگیهامان کارآمدتر و راحتتر شده ولی خوب سوالاتی هم به وجود آورده، مثلا” چرا با این همه امکانات و راحتی بازهم احساس تنهایی میکنیم؟
بیایید نگاهی به مطالب زیر داشته باشیم:
تاثیر رسانههای اجتماعی بر زندگی ما چیست؟
وقتی در جمع دوستان هستم همیشه یک عدهای مخالف رسانههای اجتماعی و عدهای هم موافق آن هستند. مخالفین از اینکه رسانههای اجتماعی مثل یک باتلاق هست و وقتی واردش میشی دیگه خدا میدونه که کی خارج میشی گله دارند؛ پارامتر زمان. باز عدهی دیگری از مخالفین شکایت دارند که چه معنی داره بشینیم عکسهای دیگران را نگاه کنیم و با این کار وقتمون رو هدر بدیم. البته طرف دیگر که موافقین باشند هم کلی دلیل براینکه رسانههای اجتماعی مفید هستند ارائه میکنند. مثلا” اینکه از طریق فیسبوک مشتری در کشورهای دیگر پیدا کردهاند یا از طریق توییتر با دوستی در شهر دیگر آشنا شدهاند و مکانهای تاریخی و دیدنی را توسط این دوست طور دیگری بازدید کردهاند.
اینکه رسانهای اجتماعی در زندگی هر کدام از ما تاثیر متفاوتی دارد انکارناپذیر است، البته به نظر من واقعا” در اینجا رسانههای اجتماعی موضوع اصلی نیستند. اینها تنها ابزاری برای ارتباط سریعتر و بهتر هستند. مشکل خود ما و نحوهی استفادهی ما از آنهاست.
رسانههای اجتماعی ما را “غیراجتماعی” نمیکنند ولی بر سلامت روان ما تاثیر دارند و از آنجا که انسان یک موجود اجتماعی است قطعا” به آن نیاز دارد. در اینترنت مشغول جستجو بودم که به ویدئویی در TEDx برخورد کردم تحت عنوان “چگونه شبکههای اجتماعی اپیدمیها را پیشبینی میکنند” از Nicholas Christakis که لینک آن را در زیر به اشتراک میگذارم. فکر کنم باید حدودا” ویدئو برای سال 2009 باشد و آقای کریستاکیس نزدیک به 10 سال وقت صرف کرده که بفمهد چرا و چگونه انسانها خودشان را در شبکههای اجتماعی قرار میدهند.
https://www.ted.com/talks/nicholas_christakis_how_social_networks_predict_epidemics/transcript?referrer=playlist-the_power_of_social_media&autoplay=true
ایشان اعتقاد دارد که در دسترس بودن دادههایی که در فیلم ارائه شده است خبر از نوعی دوران جدید دارد که آن را “علم اجتماعی محاسباتی” مینامد. اعتقاد دارد که امروزه به دادههای جدیدی دسترسی دارند که ایشان امکان میدهد که فرآیندهای اجتماعی و پدیدههای اجتماعی رابه روشی کاملا”جدید درک کنند که قبلا” هرگز میسر نبوده و با این روش میتوان فهمید که چگونه کل دقیقا” از مجموع اجزای آن بزرگتر میشود و از این بینش برای بهبود جامعه و بهبود رفاه انسانها استفاده کنند.
البته الان در سال 2022 یعنی 13 سال بعد میبینیم که نتیجهی تحقیقات ایشان و دانشمندان دیگر جامهی عمل پوشیده و با ابزارهای موجود میتوان کاملا” تعاملات شبکههای اجتماعی را ردگیری کرد.
نزدیک به 63 درصد از مردم کرهی زمین به اینترنت دسترسی دارند و اگر شما در حال خواندن این مطلباید جزو آن 63 درصد مردم هستید. برای شما سبک زندگی دیجیتال اجتناب ناپذیر است و انتخاب این نوع سبک زندگی به خود شما بستگی دارد.
اکثر افراد زندگی دیجیتال غیرعمدی دارند و این یک پیش فرض است. میبینیم و تقلید میکنیم، راستی این موضوع شما را یاد چیزی نمیاندازد؟
البته تقصیر ما نیست، شرکتهای فناوری میلیاردها دلار سرمایهگذاری کردهاند تا ما به محصولاتشان اعتیاد داشته باشیم. تلفن همراه، رسانههای اجتماعی، تبلت یا رایانه قابل حمل و … همهی اینها طوری طراحی شدهاند که ما را به آنها معتاد میکند و در صورت نبودشان احساس خلاء میکنیم.
یک زندگی هدفمند زندگیای است که نه تنهای معنای آگاهی در آن مهم است بلکه انتخاب و الویتبندی در آن نقش مهمی بازی میکند. ما در رقابت با افراد دیگر نیستیم، ما در رقابت با خودمان هستیم.
اَپهای (Apps) خود را انتخاب کنید
بی شک در زندگی نسل جدید تلفنهای همراه یکی از گرانترین و خصوصیترین داراییهای ما هستند که همه جا آنها را همراه خود داریم. در واقع مطالعات نشان میدهد که بیش از 50 درصد از بزرگسالان ادعا می کنند که بدون آن نمیتوانند زندگی کنند و در واقع تلفنهای همراه بخشی از زندگی ما هستند. البته موضوع این است که تلفنهای اکثر مردم چیزی جز یک مجموعهی درهم و برهم نیست. برنامههای استفاده نشده، تصاویر قدیمی، فیلمها یا ویدئوهایی که هیچوقت دیده نشد و نظایر اینها. فقط داریم در فضای دیجیتال گردوغبارها را جمع میکنیم.
یکی از راههای لذت بردن از سبک زندگی دیجیتال انتخاب برنامههایی که واقعا” از آنها استفاده میکنیم و به آنها نیاز داریم. چند وقت پیش که دورهی بازاریابی دیجیتال را در مدیریت صنعتی زیر نظر آقای عادل طالبی میگذراندم بحث انواع پلتفرمها و رسانههای اجتماعی شد و یک تحقیقی در این زمینه به تمامی کلاس داده شد که جستجو کنید که هر کشوری از چه شبکهی اجتماعی استفاده میکند. جالب بود هر چقدر که توییتر در اروپا رایج بود در ایران اینستاگرام و در عراق فیسبوک محبوبیت بیشتری داشت. برایم سوال بود چرا آخر اینقدر گرایشات مختلف است تا اینکه یک وبینار خصوصی از آقای طالبی دیدم که راجع به جوامع High Context Culture و Low Context Culture توضیح داده شد.
“در جوامع High Context Culture هر جمله، هر پیام، بسته به بستر، بسته زمان، بسته به شرایط می تواند یک یا چند معنی به تنهایی یا همزمان باهم داشته باشد. این جوامع جمعگرا هستند، هدف از ارتباط، ارتباط برقرار کردن است.
در مقابل در جوامع Low Context Culture هر جمله، هر پیام، مشخص، واضح و صریح است و کمتر میتوان برداشت دیگری به جز هدف گوینده داشت. هدف از برقراری ارتباط، تبادل ارتباط است.” برگرفته از وبینار
لازم نیست در هر پلتفرم رسانه اجتماعی حضور داشته باشید – حتی اگر یک کارآفرین دیجیتالی باشید. شما مجبور نیستید در تمامی شبکههای زیر فعال باشید:
استفادهی همهی این برنامهها در یک زمان غیرممکن است. یک قانونی هست که شاید از 20درصد برنامههای خود در 80درصد مواقع استفاده کنید. سعی کنید که تقسیمبندی کنید و برنامههای پر استفاده را در صفحهی اصلی و کم استفادهها را در صفحات دوم یا سوم قرار دهید.
زمانی را تصور کنید که میخواهید استفاده از برنامههایی را که در زندگی شما تاثیرگذار هستند را اولویت بندی کنید، فکر میکنید چقدر زمان نیاز دارید تا دوباره با آن برنامهها به روز شوید. این موضوعی است که مرا به نکتهی بعدی هدایت می کند.
مینیمالیسم دیجیتال را تمرین کنید
“کال نیوپورت” نویسندهی پرفروش مفهوم مینیمالیسم دیجیتال را رایج کرد. او گفت که:
مینیمالیسم دیجیتال فلسفهای است که به شما کمک میکند تا بپرسید چه ابزارهای ارتباطی دیجیتال (و رفتارهای پیرامون این ابزارها) بیشترین ارزش را به زندگی شما میبخشد. به زبان ساده پاکسازی عمدی موارد کمارزش و نویزآفرین دیجیتال و بهینهسازی استفاده از ابزارهایی که واقعا” مهم هستند در بهبود زندگی شما نقش عمدهای بازی میکنند.
پاکسازی عمدی و تهاجمی نویز دیجیتال کم ارزش. این یکی از چیزهایی است که همهی ما را تا حد زیادی درگیر خود کرده، تلفنهای همراه ما پر از برنامههایی که اصلا” از آن استفاده نمیکنیم و حجم زیادی از فضای گوشی ما را اشغال کردهاست. من یکی که واقعا” به آن نیاز دارم. در چند سال گذشته که هنوز حافظهی گوشیها پیشرفت امروزی را نکرده بود، گوشی من مدام بهم اعلام میکرد که فضای گوشیام کم هستش و احتیاج به پاکسازی دارد. حالا امروز را تصور کنید، حجم حافظههای گوشیها زیاد شده و ما ناخواسته کلی اطلاعات بدرد نخور و برنامههای غیرکاربردی را در گوشی خود حمل میکنیم.
خیلی اوقات وقتی دنبال عکسی در گوشی میگشتم، تازه میفهمیدم که کلی عکس بدردنخور دارم که هیچوقت آنها را پاک نکردهام و اگر نبودند سرعت پیدا کردنم بالاتر میرفت و زمانم را از دست نمیدادم. این تنها عکس بود، ویدئو غوغا میکرد و این خودش از آن نویزهای کم ارزش است.
از گوشیم خسته شده بودم و شروع کردم مینیمالیسم دیجیتال را تمرین کردن، اول از همه سراغ گوشی بعد سراغ رایانه و لپتاپ رفتم. باور نمیکنید چه زمانی از من برد تا به یک ایدهآل رسیدم، ولی مثل اینکه لاغر شده بودم، کلی جا برای نفس کشیدن داشتم.
زمان بندی کنید
یکی از راههایی که میتوانید سبک بهتر زندگی دیجیتالی را تجربه کنید، اختصاص دادن یک زمان خاص جهت استفاده از رسانههای اجتماعی است. برای خودم خیلی پیش اومده که دائما” موقع کار با هر صدایی گوشیم را چک کنم، بعد به خودم میگفتم که این زمان مخصوص کارمه و پیغام رو بازکرده نکرده رها میکردم، بعدها وقتی با دوستی که پیغام را فرستاده بود برخورد کردم تازه فهمیدم که پیام مهمی بوده و من اصلا” فراموش کرده بودم که به پیغام برگردم. با خودم قرار گذاشتم که از شبکههای اجتماعی لذت ببرم و در روز زمانی رو برای چک کردن آنها گذاشتم و این نه تنها بد نبود بلکه ازش لذت بردم.
هدف در اینجا محدود کردن خودمان نیست، هدف تمرکز بر روی انجام یک کار در زمان مناسب است تا بتوانید موثرتر باشید.
در مییابید که اگر خودتان را کنترل کنید، رسانههای اجتماعی واقعا” مضر نیستند. تمرین کنید، گوشی خود را کنار بگذارید یا از دیدتان پنهان کنید و پس از آنکه کارتان تمام شد، آن را بردشته و در زمانی که معین کردهاید از آن لذت ببرید.
روزهی صفحه نمایش بگیرید
ممکن است که با خودتان بگید منظورت از روزه گرفتن صفحهی نمایش چیست؟ خیلی ساده به این معنی است که یک مدت معین مثلا” یک روز جلوی هیچ صفحه نمایشی نباشید، نه تلویزیون، نه کامپیوتر، نه لپتاپ یا هر صفحهی نمایش دیگری. یک روز زمان آفلاین شماست.
وقت خود را صرف خواندن کتاب، گفتگوهای دوستانه، نوشتن یا هر چیز دیگری بکنید. اصلا” به اردو بروید، روزنامه و مجله بخوانید، یا فکر کنید، بله دربارهی زندگیتان فکر کنید. میدانم که این یک درخواست غیرعادی است، ولی همین غیرعادی روزگاری عادی بود و الان زندگی دیجیتال سبکی عادی است. امروزه استفاده نکردن از هیچ فناوریای، به مثابهی این است که شما از غار آمدهاید. اما انجام این کار ذهن شما را ازاینکه اطلاعات دوستانتان را به روزرسانی کنید دور کرده و به جای اینکه وقت خود را صرف کارهای خسته کننده کنید صرف ایدههایی میکنید که از ذهنتان به شما الهام میرسد.
افکار نهایی در مورد سبک زندگی دیجیتالی بهتر
انتخاب یک سبک زندگی دیجیتالی بهتر در یک لحظه اتفاق نمیافتد. در واقع، توصیه نمیشود؛ آهسته حرکت کنید.
ایدهای را انتخاب کنید و آن را در زندگی خود به کار ببرید. با آن بمانید تا زمانی که آن را با سبک زندگی خود ادغام کنید. سپس یکی دیگر را انتخاب کنید و همین کار را انجام دهید.
به یاد داشته باشید: این یک مسابقه نیست. و شما با کسی رقابت نمیکنید.
و در سخن پایانی، میخواهم یک چیز را یادآوری کنم، ما انسان هستیم و دیجیتال ساختهی دست خود ماست، یادمان باشد که قرار است خوشحال باشیم و از اطرافمان لذت ببریم نه اینکه در زندگی دیجیتال غرق شویم.