دنیا تخت گاز در جاده دیجیتالیشدن پیش میرود و حتی سال ۲۰۲۰ با کرونایش نیز نقش سوخت موشک را برایش ایفا کرد. کووید ۱۹ با ایجاد مانعی بزرگ در تحقق عینی مفهوم «دسترسی فیزیکی» بر سر راه کسبوکارهای سنتی از رشد آنها جلوگیری کرد و از طرف دیگر، نگاهها را به سمت مفاهیمی مثل «دورکاری» چرخاند که نیازمند بستر دیجیتالی هستند. در این سفر، بانکها با توسعه انواع بانکداری دیجیتال و نئوبانکها جزو سردمداران هستند و نقش جادهصافکن را برای سایر مشاغل ریز و درشت ایفا میکنند، زیرا با حذف مؤلفه دسترسی فیزیکی از مبادلات مالی، عملأ به مشاغل فرصت ادامه حیات در فضای کرونایی را میدهند. ماکان سپهری، مدیر تحول دیجیتال بانک خاورمیانه معتقد است که با پایان فصل کووید ۱۹ تحولات دیجیتالی شدن در دنیا و ایران به عقب باز نخواهد گشت، اما بسته به عواملی ممکن است با سرعت کمتری طی شود. به گفته او هرچند توسعه نئوبانکها در اقلیمهای اقتصادی مختلف دنیا از روندی خطی تبعیت نمیکند که بتوان به راحتی با هم مقایسهشان کرد، اما میتوان تشخیص داد که در ایران برخی عقبماندگیها در تنظیم مقررات و دستورالعملها وجود دارد که رشد نئوبانکها را با دشواریهایی روبرو میکند و بانی نامتعادل شدن پیشرفت بخشهای مختلف این حوزه شده است. گفتوگوی سپهری با آفتاب خاورمیانه در این خصوص را در ادامه میخوانیم.
برای ورود به بحث ابتدا کمی درباره نئوبانک و تفاوت آن با بانکداری سنتی توضیح دهید.
ابتدا باید اشاره کنم که در ایران متأسفانه خیلی از افراد، نئوبانک و دیجیتالبانک را با احراز هویت آنلاین اشتباه میگیرند. احراز هویت دیجیتال گام نخستین در ارائه خدمات مالی بهصورت غیرحضوری است، اما همه کاری که یک نئوبانک باید انجام بدهد نیست. نئوبانک و بانکداری سنتی در سه بخش با هم تفاوت دارند. بخش نخست درباره امکانات و لوجستیک بانکها است. بانکداری سنتی مبتنی بر افزایش شعب، نزدیکی و دسترسی سریعتر کاربر و ارتباط رودررو با او است که در نهایت منجر افزایش رضایتمندی کاربر میشود، اما در مقابل نئوبانک سعی میکنند با استفاده از امکانات گوشیهای هوشمند به سطح تعامل بالاتری با کاربر برسد.
از سوی دیگر بانکداری سنتی مبتنی بر محصول است و سعی میشود محصولات مالی بر اساس استفاده از امکانات مختلف برای دسترسی آسانتر مانند خدمات موبایلبانک و اینترنتبانک و... در اختیار مشتری قرار گیرند. در مقابل، نئوبانکها کاملا مبتنی بر تجربه کاربری هستند و سعی میکنند از ساختارهای سنتی ارائه محصولات مالی برای ارائه محصولات خاص به کاربر استفاده کنند.
تا چند سال پیش نگاهی سنتی وجود داشت که نئوبانکها را بهعنوان رقیب بانکداری سنتی در نظر میگرفتند، در حالی که اکنون این دیدگاه تغییر کرده و اعتقاد بر این است که نئوبانکها تکمیلکننده زنجیره بانکداری هستند. به همین دلیل هم هست که شاهدیم نئوبانکها در حال شراکت با بانکهای سنتی هستند و خدماتی را از بانکهای سنتی دریافت کرده و به شیوهای دیگر ارائه میکنند. در بانکداری سنتی بر اساس رویکرد مبتنیبر محصول، دستورالعملهای ارائه خدمات تعریف میشود، درصورتیکه در نئوبانک سعی میشود با رویکرد مبتنیبر ریسک برای گروه مشتریان خاص، فرآیندهای خاص تدوین شود. چالش اصلی نئوبانکها بیش از آنکه دیجیتال شدن فرآیندها باشد، بازطراحی تجربه کاربری است.
آنچه بهعنوان بازطراحی تجربه کاربری از آن نام میبریم در گام نخست شناسایی و گروهبندی مشتریان هدف است و در گام دوم طراحی تجربه کاربری با تکیه بر گروه مشتریان و ریسک شناسایی شده است. قرار نیست یک خدمت به همه مشتریان به شکل یکسان ارائه شود. برعکس، نئوبانک باید این حس را به مشتریان بدهد که هر کدام از آنها مشتری خاص بانک هستند. در نئوبانکها سرمایه اصلی محصولات و یا زیرساختهای فناوری اطلاعات نیستند، بلکه مشتریان هستند. این همان تفاوت در رویکردهاست که مهمترین تفاوت نئوبانکها با بانکهای سنتی است.
تفاوت سوم در فرایندهای تضمین امنیت مشتری است. در بانکداری سنتی حدود یک دهه پیش تصمیم گرفته شد که بانکها آنلاین شوند و خدمات اینترنتبانک و موبایلبانک ارائه کنند. ولی آنچه دیده نشد، آمادگی لازم در زیرساختهای امنیتی برای ارائه این خدمات بود. با همان رویکردی که در شعب با مشتریان تعامل میشد، با مشتریان آنلاین برخورد شد. بخشی از مشکلات اکنون مثل انواع کلاهبرداریهای آنلاین در شبکههای اجتماعی یا حتی پشت عابربانکها بهدلیل عدم وجود آگاهی لازم مشتریان نسبت به این مسائل است. آنلاین کردن فرآیندهای سنتی، آنگونه که نظام بانکی کشور با ورود برخی پیچیدگیهای صنعت بانکی در سطح عامه مردم انجام داده، باعث شد این حس در جامعه ایجاد شود که آشنایی کافی با این مفاهیم وجود دارد، حال آنکه بسیاری از اقدامات انجام شده در راستای امنیت کاربر وابسته به حضور شعبههای فیزیکی در زنجیره ارائه خدمات بود؛ حلقهای از زنجیر که متأسفانه بدون در نظر گرفتن تبعات آتی آن فدای سهولت کاربری شد.
نئوبانکها و دیجیتالبانکها در بخشهای متفاوتی از موضوع امنیت مشتری کار میکنند. علاوه بر تمرکز بر بخشهای امنیت اطلاعات و شبکه، بخش بزرگی از هزینه بازاریابی در نئوبانکها برای آگاهسازی مشتری از مخاطرات و اهمیت امنیت اطلاعات صرف میشود. بهعنوان مثال، یکی از کارهایی که در بانکینو انجام شده، ارائه خدمتی است که مشتری بتواند امکان خرید اینترنتی و یا برداشت از درگاههای خودپرداز را برای کارت خود به صورت لحظهای فعال یا غیرفعال کند. در بانکینو نهتنها این خدمت را در اختیار مشتری قرار میدهیم، بلکه از راههای مختلف به مشتری این پیام را منتقل میکنیم که برای امنیتشان بهتر است که از این خدمات استفاده کنند.
لازم به ذکر است بسترهای مورد استفاده در نئوبانکها بسترهای تعاملی هستند. برعکس بانکداری الکترونیک و موبایلبانکها که کاربر هر وقت نیازی به خدمات آنها داشته باشد به آنها مراجعه میکند، در نئوبانکها مشتری قرار است بماند، پیشنهادهایی مخصوص به خود دریافت کند و علاوه بر آگاهی از امکانات و خدمات دریافتی، از آنها در راستای امنیت حداکثری خود استفاده کند.
در واقع در بانکداری سنتی چه مبتنی بر شعبه و چه به صورت الکترونیکی رویکرد به امنیت مشتری بر اساس ارائه بخش کوچکی از خدمات در فرآیندهای از پیش تعیینشده بنا شده است. اما در نئوبانکها رویکرد، مبتنیبر هوشمندسازی امنیت فرآیند است و بر اساس سطح ریسک خدمات، به کاربران اختیار عمل داده میشود که تا حد ممکن تجربه کاربری خود را شخصیسازی نماید.
در بانکداری مبتنی بر اینترنت جایگاه ایران نسبت به سایر کشورهای دنیا کجاست؟
ایران از نظر تعداد صاحبان حساب بانکی در جایگاه بسیار بالایی در دنیا قرار دارد. خوب یا بد، جریان هدفمندسازی یارانهها باعث شد که خیلی از مردم ما متقاضی افتتاح حساب بانکی شوند. در چنین فضایی بانکها مجبور شدند برای جذب متقاضیان با هم رقابت کنند و به علت مقررات و دستورالعملهای موجود در بانک مرکزی، تنها محلی که بانکها میتوانستند وارد رقابت شوند حوزه افزایش سهولت دسترسی بود و فقط ابزارهای الکترونیک بودند که در کوتاهمدت پاسخگوی این حجم گسترده از تقاضا بودند. پس بانکها سعی کردند وارد فضای بانکداری الکترونیک شوند و خدمات تلفنبانک، اساماسبانک، اینترنتبانک و موبایلبانک را ارائه دادند. نتیجه این شد که بدون آنکه مقررات و دستورالعملهای لازم و کافی برای بانکداری الکترونیک در نظام مقررات بانکی کشور وجود داشته باشد، همهچیز آنلاین شد و متعاقباً آگاهی عمومی به خوبی انجام نشد و بهرغم پیشرفت سریع فضای فناوری اطلاعات در نظام بانکی، کسبوکار بانکی همگام با آن رشد نکرد.
بنابراین، در پاسخ به پرسش مربوط به جایگاه ایران در جهان در پیشرفت نئوبانک و دیجیتالبانک باید گفت که اگر برخی از کشورهای پیشرفته مثل کانادا که به علت تأخیر در استانداردسازی فرآیندهای بانکداریباز از این بازار عقب هستند را در نظر نگیریم و فقط به آمریکا و اروپا نظر کنیم، بهلحاظ زیرساخت فناوری اطلاعات در بانکها و مؤسسات مالی تقریباً با این کشورها همگام پیش میرویم. اما در لایه رگولیشن و تنظیم مقررات خیلی عقب هستیم. در اروپا نهتنها قوانین خیلی واضح دستورالعملهایی را بیان میکنند که بانکهای سنتی باید چه کارهایی انجام دهند تا شرکتهای کوچکتر بتوانند به اطلاعات دسترسی داشته باشند، بلکه حتی روند دسترسی به اطلاعات و اینکه چگونه باید امنیت اطلاعات و حریم شخصی کاربر تضمین شود نیز مشخص شده است. چنین مقرراتی هنوز در ایران وجود ندارد. درواقع در ایران اینطور نیست که مقررات محدودکننده باشند، بلکه اساساً مقررات نامشخص هستند.
پس این گزاره درست است که در مراحل جلوتر دیجیتالیشدن و در گسترش نئوبانکها از دنیا خیلی عقب هستیم؟
در دنیا نئوبانکها کسبوکارهای جاافتادهای هستند که ۵ یا ۶ سال از عمرشان میگذرد، زیرساختهای فنی در داخل بانکهای سنتی برایشان وجود دارد و زیرساختهای قانونی نیز برای ایجاد و رشد آنها فراهم شده است. در مقابل، نئوبانکها و دیجیتالبانکها در ایران بسیار جدید هستند و هنوز تعامل بین بانکها و شرکتهای دیگری که قرار است از این مدل بانکی استفاده کنند شکل نگرفته است. هنوز بانکها به چشم رقیب به نئوبانکها نگاه میکنند و هنوز قوانین و مقررات و دستورالعملها برای آن تصویب نشده است. زیرساختهای فنی در بانکهای سنتی هرچند آمادگی ارائه خدمات به نئوبانکها را دارند اما هنوز ساختار تجمیع و سرویسدهی آنها بهطور کامل فراهم نشده است. یکی از دلایلی که بانکینو در بانک خاورمیانه موفق شد، یکپارچگی زیرساختهای فناوری اطلاعات این بانک و رویکرد آیندهنگرانه مدیریت بانک به مفهوم کسبوکار دیجیتال بود.
نتیجه چنین آرایشی این است که برای ایجاد نئوبانک در ایران فرایند فنی کار از لحظه شروع تا آماده به کار شدن شاید بیش از یک سال زمان نبرد، اما چون نه شیوه کسبوکار مشخصی برای نئوبانکهای ایران تعریف شده، نه قوانین و مقرراتی تنظیم شده و نه حتی زیرساختهای آن آماده شده است؛ تلاشگران این عرصه بهجای آنکه با مدلهای کسبوکار تجربه شده در خارج از ایران کار کنند، مجبور میشوند برای خود، مشتریان و بانکی که به عنوان شریک با آنها کار میکنند شرایط و فرایندهای جدیدی را طراحی کنند. پیچیدگی ایجاد نئوبانک در ایران پیچیدگی فنی نیست، بلکه در طراحی همین جریان کاری است که باید مخصوص محصولاتی که قرار است ارائه شود، مشتری هدف و بانک یا بانکهای سرویسدهنده باشد.
آیا این رشد نامتعادلی که بیان کردید، پیامدهای منفی ملموسی هم برای حیات بانکی ایران در بر داشته است؟
اکنون برخی از خدمات پایه در کل دنیا در حال منسوخ شدن است، اما ما هنوز داریم بر روی آنها کار میکنیم و هزینه صرفشان میکنیم. بهعنوانمثال استفاده از کارتهای نقدی بهعنوان ابزار دریافت وجه در هیچ جای دنیا وجود ندارد، اما نهتنها در ایران این امکان وجود دارد، بلکه به یکی از پراستفادهترین ابزارهای انجام تراکنش نیز تبدیل شده است. همانگونه که گفته شد، افزایش شدید حسابها و کارتهای بانکی در یک مقطع زمانی خاص باعث شد فرصت ایجاد تعامل بانکها و نظام پرداخت با مردم از بین برود و یکی از پیامدهایش تبدیل شدن کارتهای بانکی از ابزار پرداخت به ابزار تراکنش بانکی بود. در همهجای دنیا شماره کارتبانکی بهعنوان یکی از دانستنیهای مشتری و از ارکان امنیت وی محسوب میشود، اما در ایران همه دوستان و آشنایان از آن آگاهی دارند.
لطفاً درباره این مورد خاص ایران، یعنی تبدیل شدن کارتبانکی از ابزار پرداخت به ابزار تراکنش بیشتر توضیح دهید.
در همهجای دنیا تراکنشهای مالی افراد با شمارهحساب انجام میشود و شماره شبا ابزار دریافت وجه از یک شخص سوم است. در خارج از ایران کارتبانکی بهعنوان ابزار پرداخت مورد استفاده قرار میگیرد. در طراحی کارت هم معمولاً شماره کارت روی کارت و اطلاعات حساسی مثل کد امنیتی (CCV۲) و تاریخ انقضا پشت کارت درج میشود تا سودجویان با یک نگاه نتوانند همه اطلاعات کارت را ببینند. اما در ایران اغلب همه اطلاعات کارت بهعلاوه اسم شخص را بر روی آن درج میکنند. از طرف دیگر، چون کارکرد کارتبانکی در ایران تغییر کرد و تبدیل به ابزار تراکنش و پرداخت و دریافت پول شد، یکی از نخستین سرویسهایی که در شبکه پرداخت کشور ایجاد شد، سرویس کارت به کارت بود. چنین سرویسی در دنیا به این شکل وجود ندارد.
*اینکه یک سرویس خاص در کشور ایجاد شود که نمونه مشابهی در سایر نقاط دنیا نداشته باشد، به خودی خود امر بدی نیست. آیا از بابت سرویس تراکنش خاص ایران پیامدهای منفی هم دامنگیر نظام بانکی کشور شده است؟
بله، ببینید اکنون در ایران شماره کارت جزو دانستنیهای شخصی افراد نیست و به شکلی عمومی در دسترس همگان قرار میگیرد. همانطور که قبلاً توضیح داده شد، کد امنیتی و تاریخ انقضا نیز عوامل امنی نیستند، یا حداقل این آگاهی به مردم منتقل نشده است که باید از آنها محافظت کنند. از اینرو، با توجه به حجم کلاهبرداریهایی که به همین دلیل صورت گرفت، نظام پرداخت مجبور شدند سراغ رمزهای پویا، رمزهای پویای یکبارمصرف و نسخه دوم «هریم» که بر اساس آن قرار است شماره پایانه و مبلغ تراکنش هم در پیامک ثبت شود بروند و همه این هزینهها به این دلیل تحمیل شد که از ابتدا بانکداری الکترونیک از نقطهای اشتباه آغاز شد و اکنون همه این اقدامات برای امن کردن آن انجام میشود. درحالیکه از همان ابتدا باید به کاربران اطلاع داده میشد که هیچیک از اطلاعات مندرج بر روی کارت خود را نباید در اختیار کسی قرار دهند.
چه خدمات بانکی هستند که هنوز در ایران ارائه نشدهاند و ممکن است نئوبانک در آینده باعث تسهیل ارائه آنها شود؟
مبنای کسبوکار نئوبانکها در خارج از ایران و داخل ایران متفاوت هستند. به علت زیرساخت دیجیتال و هزینه پایینتر عملیاتی در نئوبانکها نسبت به بانکهای سنتی، بسیاری از نئوبانکها بر اساس مدل کاهش هزینه کارمزد اقدام به بازاریابی مشتریان خود میکنند. همچنین با توجه به آنکه بانکها در خارج از کشور، مقید به رعایت عقود اسلامی نیستند، آزادی بیشتری در افزایش و کاهش نرخهای سود و جریمه دارند، ولی بهدلیل استانداردهای ارائهشده از سمت نهاد قانونگذار این نوع شیوههای جذب مشتری در ایران قابلیت اجرایی شدن ندارند. بسیاری از نئوبانکها در خارج از ایران با شعار «شفافیت و حذف هزینههای پنهان تراکنش» اقدام به جذب مشتری میکنند.
اما در کنار این موارد، بخشی از خدمات وجود دارند که به نظر بنده، نئوبانکهای ایرانی در سالهای آتی اقدام به ارائه آنها خواهند کرد. از میان این خدمات میتوان به برنامههای مدیریت مالی شخصی برای مدیریت هزینهها (PFM)، ارائه تسهیلات خرد، سامانههای مدیریت سرمایهگذاری خرد در قالب پیشنهاد صندوقهای سرمایهگذاری و بیمههای عمر اشاره کرد.
آیا خدماتی در دنیا وجود دارد که از نظر شما به دلیل برخی موانع زیرساختی، قانونی یا فرهنگی احتمالاً هرگز در ایران اجرایی نمیشوند؟
تجربه من میگوید که در عرصه نئوبانک چیزی در خارج از ایران وجود ندارد که امکان بومیسازی آن وجود نداشته باشد. ولی اینکه همان خدماتی که در سایر نقاط جهان ارائه میشود عیناً در ایران ارائه شود، دور از انتظار است. بهعنوانمثال در خارج از ایران کارت اعتباری پدیده متداولی است و به جز بانکها، حتی برخی فروشگاههای بزرگ هم اقدام به ارائه کارت اعتباری میکنند. در داخل ایران، زیرساختها برای کارت اعتباری وجود دارد، قوانین وجود دارد و حتی بانک مرکزی هم تمایل به گسترش این خدمت دارد، اما بهدلیل هزینه بالایی که وصول مطالبات ایجاد میکنند، خیلی از بانکها رغبتی برای ارائه این خدمات ندارند یا آن را صرفاً به مشتریان خاص خود ارائه میکنند. نئوبانکها بهدلیل ساختار دیجیتال و رویکرد مبتنی بر ریسک در این زمینه میتوانند راهگشا باشند.
وضعیت رقبای داخلی بانک خاورمیانه در حوزه نئوبانک را چگونه ارزیابی میکنید؟
ابتدا باید گفت که همه بانکهای ایران قصد ایجاد نئوبانک را دارند و یا حداقل به این سمت حرکت کردهاند. در این بین یکی دو بانک هستند که هماهنگ با شیوه کسبوکارشان در حال ایجاد این واحد هستند و خوب کار میکنند، اما در سایر بانکها شاهد شکلگیری صرفاً پوستهای از نئوبانک هستیم که خالی از هر نوع معنای دیجیتالیشدن هستند. بدین ترتیب که مشتریان به صورت آنلاین حساب باز میکنند، اما بلافاصله به موبایلبانک یا اینترنتبانک هدایت میشوند. این مدلها مثال درستی از نئوبانک نیستند، بلکه مدل یک بانک سنتی هستند که سعی دارند به جای دیجیتالی کردن کسبوکار، فرایند افتتاح حساب خود را دیجیتالی و آنلاین کنند.
باید توجه داشت که در نئوبانکها و دیجیتالبانکها سرمایه اصلی اعتماد مشتری است. از همین رو در نئوبانکها قرار نیست همه خدمات بانکی ارائه شود، ولی هرآنچه ارائه میشود باید به بهترین شکل ممکن موجود باشد. بهدلیل آنکه در ایران هنوز در آغاز راه نئوبانک هستیم، این عبارت «بهترین شکل ممکن» هنوز دارای تعریف کامل و دقیقی نیست. خیلی از نئوبانکها در حال آزمون و خطا هستند، کما اینکه ما در بانکینو هم ۴ یا ۵ بار طراحی تجربه کاربری خودمان را تغییر دادیم و هر بار بازخوردهای دریافت شده از مشتریان به ما کمک میکرد که طراحی بهتری انجام دهیم. مهمترین مساله در نئوبانکها که لازم میدانم به آن دقت ویژهای بشود، تجمیع و تحلیل پروفایل مشتری است. بهبود تجربه کاربری عملیاتی است تکراری و بدون انتها که در هر مرحله بر اساس بازخوردها، تحلیل نیازها و رفتار مشتریان انجام میشود. همانطور که ایلان ماسک در جایی گفته، بهترین بودن در یک بازار بزرگ خیلی بهتر از تنها بودن در یک بازار کوچک است. ما در بانکینو و بانک خاورمیانه از رشد نئوبانکهای متعدد در ایران خوشحال میشویم، زیرا منجر به تکمیل یک تجربه مشترک میشود و در عین حال سعی میکنیم که همیشه بهترین بمانیم.
بانکینو اکنون چه خدمات و محصولاتی را ارائه میدهد؟
نخستین اقدام پس از احراز هویت، انتقال حس خاصبودن به کاربر است. ما انواع اقدامات را انجام دادیم تا در بانکینو به این مقصود برسیم و رابطه بهتری با کاربر ایجاد کنیم و محصولاتمان بهصورت شخصیسازیشده برای کاربر باشد. رویکرد بانکینو در ادامه استراتژی کسبوکار بانک خاورمیانه و مبتنیبر تمرکز روی کارمندان، مشتریان و زنجیره تأمین شرکتها است. ما اکنون برای مشتریان خرد که کارمند شرکتهای طرف قرارداد باشند، خدمات مساعده آنی ارائه میدهیم. یعنی مشتری میتواند درصدی از حقوق خود را به صورت آنی از بانکینو وام بگیرد که همان لحظه به حسابش واریز میشود. اکنون خدمات افتتاح حساب آنلاین، خدمات عمومی مدیریت تراکنشها و خدمات مساعده راهاندازی شدهاند و تا یکی دو ماه دیگر تسهیلات خرد و احتمالاً تا ۴ الی ۵ ماه دیگر کارت اعتباری در اختیار کاربران قرار میگیرد.
*با توجه به صحبتهایی که تا الان انجام شد برداشت من این بود که توسعه نئوبانکها امری خطی نیست که در همهجا به یک شکل اتفاق بیفتد و تفاوتها صرفاً در سرعت رسیدن به اهداف باشد. این برداشت درست است؟
وقتی درباره کسبوکار مالی صحبت میکنیم، درباره کسبوکاری چند هزارساله سخن میگوییم که بستگی به اقلیم تغییر کرده است. یکی از وظایف بانک مرکزی مدیریت همین تغییرات است. زیرا تغییر فقط در لایه بانکها رخ نمیدهد و به کسبوکارهای خرد و حتی در بین مردم هم منتقل میشود. طیف گسترده اقتصاد جوامع، از اقتصاد آزاد آمریکا تا اقتصاد نسبتاً بسته شرق آسیا سعی کردهاند به شیوه خود این تغییرات را مدیریت کنند. نئوبانکها هم تغییر جدیدی هستند که باید با تنظیم مقررات بانکی به شکلی مدیریت شوند که متناسب با ذائقه جوامع باشند. به همین دلیل هم هست که میبینیم وقتی یک نئوبانک توسعه پیدا میکند و میخواهد از مرزهای کشوری خود فراتر رود، سعی میکند ابتدا سراغ کشورهای مشابه برود.
با توجه به اینکه پیشبینی میشود فصل کووید ۱۹ در حال سپری شدن است، به نظر شما امکان بازگشت فرایندهای نئوبانکی وسیع طی شده در سال ۲۰۲۰ به روندهای بانکداری سنتی وجود دارد؟
در دنیای کسبوکار مالی، گذار به سمت دنیای دیجیتال، چه بخواهیم و چه نخواهیم حتماً اتفاق میافتد و تأثیری که همهگیری کووید ۱۹ در طول یک سال نه فقط بر کسبوکارهای آنلاین در ایران که در خارج از ایران هم داشته، با پنج یا حتی ده سال گذشته خود قابل قیاس نیست.
مقالهای انتشاریافته در انتهای سال ۲۰۱۹ مدعی است که ۹۳ درصد شرکتهایی که وارد فضای تحول دیجیتال میشوند، از آن اطمینان دارند. اما چرا آن ۷ درصد مطمئن نیستند و ممکن است به فضای سنتی برگردند؟ دلایل مختلفی را میتوان برای این مسئله ذکر کرد که مهمترین آن ناهماهنگی چشمانداز کسبوکار با اهداف کوتاهمدت در عرصه فناوری اطلاعات است. اگر بخواهیم ماجرا را به اثر کووید ۱۹ بر دیجیتالیشدن کسبوکارها محدود کنیم، از نظر من جنبشی که در سال ۲۰۲۰ در حوزه دیجیتالیشدن در ایران اتفاق افتاد حتماً ادامه پیدا میکند. اما اینکه دیجیتالیشدن با چه سرعتی ادامه پیدا خواهد کرد، بستگی به این دارد که بانکها چقدر در هماهنگی با مدل کسبوکارشان این فضا را پرورش خواهند داد.
با توجه به سرمایهگذاریهایی که شبکه بانکی کشور برای ارائه خدمات آنلاین در قالب نئوبانکها و دیجیتالبانکها در یک سال اخیر داشته و اقبالی که در لایه عموم مردم از این خدمات شده، تحول کسبوکارهای مالی به طرف خدمات غیرحضوری و مبتنیبر بازطراحی تجربه کاربری اجتنابناپذیر است.