بازهم شیر حلال مادران تاثیر کرد
بچه ها دارند از بازار پرچم میخرند
سراسر جریان عاشورا مدرسه تربیت انسان است و شیفتگان این مکتب با این سرمایه عشق، تربیت میشوند. این سرمایه در حیات امروزی جنبه ویژه ای دارد زیرا شرایط فساد و تباهی انسان بیش از زمان های دیگر قدرتمند شده اند و با روش های پیشرفته تری استعداد های انسان را نابود میکنند. دور شدن از حیات انسانی چیزی است که در سبک زندگی های حیات مدرن دیده میشود و میخواهد بقیه را نیز شبیه خودش کند. مقابله با دستگاه پیشرفته و قوی جبهه باطل نیازمند نیروی فوق العاده ای است تا با نور خود به تربیت و دستگیری بپردازد. تربیت نیرو های خود و دستگیری از کسانی که به امام خود پشت کرده اند.
وقتی که به محبین و عاشقان اباعبدالله الحسین(ع) نگاه میکنیم شوق بودن در این دستگاه در چشمانشان موج میزند. مثل اینکه اگر تمام دنیا را نیز به آنها بدهی حاضر نیستند امام حسین(ع) خودشان را رها کنند. و این بسیار عجیب و حیرت انگیز برای انسان مادی مدرن است. انسانی که تمام زندگی خودش را بر مبنای سرمایه های دنیوی و امور دیدنی قرار داده است، با تعجب، عاشقانی را میبیند که تمام حیات خودشان از جان و مال و آبرو را در خدمت اعتقاد و محبتشان به امام خرج میکنند.
اما صفت انسان بودن به کدام گروه نزدیک تر است؟ به آن کسی که برای مال و سرمایه اش خرج میشود و یا آن کسی که خودش را خرج امامش میکند؟
امامی که خودش فانی در الله است محبش را نیز به آن مقام میبرد و پدرانه او را به اوج مقامات انسانی میرساند. مقاماتی که انسان اگر میخواست آن را طی کند بسیار سخت و طولانی بود.
اما اکنون این امام حسین(ع) است که در اوج بزرگی و مقام به پایین آمده است تا دستگیری کند. عاشورا تماما حضور امام است و در هر مصیبتی که بر امام وارد میشود و محب از آن اندوهناک میشود امام نور خودش را بر دل او بیشتر میکند. این اندوه مقدس است. این اندوه تربیت کننده است. اندوه و غم بزرگی از امام در دل محب که برایش ملاک ها و ارزش ها را مشخص میکند. حق و باطل را آشکار میسازد و انسان محب را کمک میکند تا در تمام اتفاقات زندگی اش بر مبنای حق عمل کند. مبادا جایی به هوس مال و ملک ری حقی را ضایع کند. مبادا در موقعیتی برای ترفیع درجه بر روی پیکر حق پا بگذارد.
انسان محب برای تمام لحظات سخت بر امام اش گریه کرده است. گریه ای که تماما از عمق وجودش جاری شده است. گریه ای که برای لحظاتی میتواند او را کنار امامش حاضر کند. آن لحظه است که بهترین لذت و حالت ماموم با امام خودش است و آن را با هیچ امر مادی عوض نخواهد کرد. این چه افتخاری است که انسان گنهکار بیاید در کنار مقام امامش بنشیند و آن را تطهیر کند. و این لحظه و حالت آرزوی محب میشود که به صورت همیشگی به این مقام برسد و این لذت مدام را از دست ندهد. این آرزو و شوق به تمام اعمال جهت میدهد و تمامی استعداد های انسان در این جهت بسیج میشوند تا انسان را به خواسته اش برسانند. این همان رشد مطلوبی است که انسان را به همان حیات انسانی اش نزدیک میکند و استعداد های او را در درست ترین مسیر شکوفا میکند.
اکنون، تمام افتخار و شوق انسان محب این است که برای اباعبدالله(ع) کارکند. لذتی برای محبین در برپایی خیمه تربیت ساز امام حسین هست که هیچ امر پر درآمد مادی نمیتواند انسان ها را با این ذوق به انجام کاری وادار کند. این معجزه امام حسین(ع) است که در دنیای پر زرق و برق امروزی انسان هایی را به خودش جذب میکند که به دنیا و سراب هایش پشت پا میزنند.
این تربیت عقل انسان توسط اباعبدالله(ع) است که مشخص میکند مهم تر از دنیای فانی امر مهم تری وجود دارد. این تربیت اراده انسان است که شیطان های انس و جن را شکست میدهد و با مدد از قدرت عشق به امام حسین(ع) اراده انسانی اش را قوی میکند. شیطان هایی که شکست دادن آنها در دنیای امروز کار آسانی نیست. لشکر باطل با تمام امکانات امور زندگی انسان را محاصره کرده است. و این محاصره هدفمند است. آمده اند که جای اباعبدالله(ع) را در قلب انسان ها پر کنند. آنها نیز میدانند مهم تر از پول و امکانات دنیا حکومت بر قلب انسان هاست. اگر قلب انسان، خنده و گریه اش را،اعتقاد و مبانی اش را عوض کنند میتوانند او را از مسیر صحیح منحرف کنند و انسان را از نور امام غافل سازند.
با این همه دستگاه اباعبدالله(ع) روز به روز گسترش پیدا میکند و دل های مختلفی از عالم را به خود جذب میکند. این نور نسل به نسل در دل های انسان ها ادامه پیدا میکند، رشد میکند، کامل تر میشود و صاحبان قلوب را تربیت میکند به شرطی که این نور و حرارت اباعبدالله(ع) در دل های خود را با انجام باطل خارج نکنیم و این هدیه گرانبها را برای نسل های بعدی به یادگار بگذاریم. شیر پاک مادران و لقمه حلال پدران است که نور امام حسین را در دل فرزندانشان وارد میکند و پرچم و بیرق تربیت ساز اباعبدالله(ع) را برافراشته نگه میدارد.