آقای صــــاد
آقای صــــاد
خواندن ۵ دقیقه·۶ سال پیش

نقد،منتقد، انواع نقد

در دوران پس از انقلاب اسلامى در ايران توجه به فرهنگ و ادبيات از سوى دولت و ملت افزايش يافت و رسانه هاى دولتى و خصوصى با رويكردى خاص به آثار هنرى و هنرمندان در عرصه هاى گوناگون نقد و نقادى را رونق و رواج بيشترى دادند.

امروزه سر و صداهاى ناشى از نقد و نقادى را كسانى بلند نموده اند كه يا تخصص كافى را در مورد موضوع مورد نقد ندارند و يا حُبّ و بُغض ها و احياناً انتقام گيرى و تسويه حساب هاى شخصى و جناحي را دخيل مى نمايند . چرا كه به دليل برخوردارى از امكانات رسانه اى و يا تريبون هاى رسا به خود اجازه ى چنين كارى را مى دهند.

اگر بخواهيم با نقد صحيح و دلسوزانه هنر و ادبياتمان را رواج داده و آن را جهانى نمائيم ، بايستى ابتداء نقد صحيح و عوامل مزاحم آن را شناخته و سپس منتقدين درستكار را از دغلكار جدا و به تشويق و معرفى نقد صحيح بپردازيم.


١ - انواع نقد :


نقد بر چهار گونه است :


الف - تخريبى (ويران كننده) ، ب - سازنده (منصفانه) ، ج - تشويقى (هدايت كننده) ، د - تحريفى (گمراه كننده)

پيش از پرداختن در مورد نقد و داوري در جوامع گوناگون به طور عام و در جامعه پس از انقلاب خودمان بطور خاص بدانيد كه داوري و انتقاد در تاريخ بشر هميشه بوده و هست . چرا كه به دليل وجود اختلاف در نگاه ها و منافع اشخاص و گروه ها بحث در مورد بينش و عملكرد سايرين دايماً در حال انجام است . اما در يكي دو صده اخير به دليل پيشرفت علوم و افزايش مراكز علمي و دانشگاهي و موئسسات نشر و چاپ و توجه عموم به توليدات آن ها نقادي و داوري ها رونق گرفته و جنبه علمي و تخصصي پيدا كرده و به قول معروف آكادميك شده است .

- نقد تخريبى از ديدگاه سپتيميستى انجام مى پذيرد و فرد منتقد ممكن است از روى دشمنى با اثر و انتقاد شونده ، نقادى كند و يا ناسازگارى با شخص ملاك نيست بلكه مخالفت با فكر و ايده و راه و روش باشد . البته در نقد تخريبى ممكن است منفى بينى و عيب يابى و بزرگ نمائى ضعف ها باشد . و يا با سياه نمائى و دروغ و تهمت نابود كننده ى اثر و يا صاحب اثر باشد.

- نقد سازنده كه با بى طرفى و انصاف منتقد متخصص انجام مى پذيرد ، ضمن بر شمردن نقاط قوت و برجستگى هاى آن ، ضعف ها را گوشزد و راه هاى تقويت و رشد را نشان مى دهد.


- امّا در نقد تشويقى كه بايد گفت از نظرگاه پسيميستى انجام مى پذيرد ، منتقد به سبب گرايش به اثر و يا صاحب اثر فقط نقاط قوت را ديده و برجسته سازى انجام مى دهد. در واقع هم تبليغ و هم تملق و هم ارادت چاشنى قضاوت ها خواهد بود.


- بدترين نوع نقد در سياست و فرهنگ (ادبيات و هنر) ، نقد تحريفى و گمراه كننده است . روشى كه ضمن انجام تعبيرهاى وارونه ، هم صاحب اثر را به انفعال و پذيرش القاات مجبور نموده و به قبول نقد وادار مى كند و هم مخاطبين اثر را به بد ديدن و بد قضاوت كردن مى كشاند.


٢ - منتقدين بر اساس نوع نقد به چند دسته تقسيم مي شوند :

الف - منتقد مخرب ، ٢ - منتقد سازنده ، ٣ - منتقد مشوق و ٤ - منتقد منحرف

در اينجا با توجه به توضيحات بالا در خصوص انواع نقد ديگر نيازي نيست تا به شرح و بسط آن ها (منتقدين) ببردازيم . امّا لازم است در باره آدميان كمي توضيحات واضحات بدهيم . انسان در زندگي همواره به دو عامل تهديد زندگي (و فنا) و تمديد حيات (و بقاء) توجه داشته و حسّاس است و در موضع گيري ها و انتقادات خود هم به منافع فردي و هم به منافع خانواده و يا گروهي را كه به آن تعلق دارد اعتناء دارد . و همينطور هم به تهديدات مربوط به خود و خانواده و گروهي را كه به آن وابسته است ، توجه دارد. رقابت ها و كينه كشي ها چه از طرف خود فرد و چه از طرف افراد همسود ، در گفتارها و رفتارها تأثير مي گذارند . همين طور در نوع نگاه انتقادي اثر گذار است . بنا بر اين يينش ها يا از روي بدبيني و يا از روي خوشبيني مي باشند . نگاه بدبينانه را در محافل دانشگاهي سپتيميستي و خوشبينانه را پسيميستي مي گويند . امّا دسته سومي هم وجود دارند و مدعيند كه ميخواهند جانب انصاف و عدالت را گرفته و نقد منصفانه نمايند. اين افراد كه مشي صلح طلبانه و يا سازنده دارند تلاش مي كنند تا با برشمردن همزمان نقاط مثبت و ضعف ها به تحكيم و تثبيت فرد و يا اوضاع كمك كنند.

منتقد منصف و مصلح ، بايستى واجد شرايط و خصوصيات زير باشد :


الف - داراى تخصص و خبرگى لازم در مورد اثر و محصول ادبى و يا هنرى مورد نقد باشد.

ب - علاوه بر تخصص و مهارت لازم نبايد هيچ نوع نگاه سپتيميستى و پسيميستى را در نقد خود دخيل نمايد . به عبارت ديگر نقاد بايد بدون بدبينى و يا خوشبينى كار خود را انجام بدهد.

ج - انگيزه يابى نمايد و خود را به جاى صاحب اثر بگذارد و با ديد او به مسائل نگاه كند ولى القاء انگيزه در كار منتقد نباشد.

د - صحت عمل صاحب اثر را با معيارهاى برتر محك زده و يا با آثار برتر ديگران مقايسه كند. علايق شخصى خود را در جايگزينى با معيارهاى صحيح دخيل ننمايد.

هـ - حبّ و بغض را دستمايه ى نقد خود ننمايد.

و - راه هاى تكميل كننده و يا برطرف كننده ى نقايص و معايب و يا ضعف ها را نشان دهد .


ادامه دارد ...

نقدمنتقد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید