⚠️باید مثل #عمار #هوشیار بود و فهمید که #وظیفه چیست...
?رهبرانقلاب: چرا شما عمار را «سلاماللَّهعلیه» میگویید، ولی نسبت به یکی دیگر از صحابی - رفیق عمار - که او هم از مکه بوده و در مکه کتک خورده است، «سلاماللَّهعلیه» نمیگویید؟
چون عمار در وقت حساس اشتباه نکرد و فهمید؛ ولی او اشتباه کرد.
?ببینید، خط عمار را خط مستقیم میگویند. به نظر من، عمار هنوز هم ناشناخته است.
?عمار یاسر را خود ماها هم درست نمیشناسیم. عمار یاسر، یک #حجت قاطعهی الهی است.
?من در زندگی امیرالمؤمنین
(علیهالصّلاةوالسّلام) که نگاه کردم، دیدم هیچکس مثل عمار یاسر نیست؛ یعنی از صحابهی رسولاللَّه، هیچکس نقش #عمار_یاسر را در طول این مدت نداشت. آنان زنده نماندند، ولی ایشان حیات بابرکتش ادامه پیداکرد.
?هر وقت برای امیرالمؤمنین یک مشکل ذهنی در مورد اصحاب پیش آمد - یعنی در یک گوشه شبههیی پیدا شد - زبان این مرد، مثل سیف قاطع جلو رفت و قضیه را حل کرد. در اول خلافت حضرت همینطور، در قضایای جمل و صفین هم همینطور، تا در صفین به شهادت رسید. باید مثل عمار هوشیار بود و فهمید که #وظیفه چیست.
#امام_خامنہ_اے۱۳۷۰/۵/۳۰
? نهم صفر سالروز #شهادت جناب #عمار_یاسر در سال ۳۷ هجری قمری
عمّار بن یاسر
عمّار بن یاسر (نام کامل:عمار بن یاسر بن عامر بن مالک) ملقب به ابوالیقظان، از صحابیون محمد پیامبر اسلام و بعدها از طرفداران علی بن ابی طالب گردید.
ویژگـی های ظاهـری عمـار
او قامتی بلند و موزون, چشمانی درشت و زیبا و چهره ای گندم گون داشت و در اواخر عمر, رعشه ای براندامش عارض شد. کم حرف و اندیشمند بود و بسیار این ذکر را تکرار می کرد:(به خدای رحمان پناه می برم از فتنه).
فضایل عمار:روایاتی از پیامبر اسلام(ص) در فضایل عمار نقل شده است؛ از جمله اینکه آن حضرت فرمودند بهشت مشتاق علی، عمار، سلمان و بلال است. همچنین از پیامبر(ص) نقل شده است که فرمود:عمار با حق است و حق با عمار، عمار گرد حق می چرخد هرجا که باشد، و قاتل عمار در آتش است.
عمار با پیامبر ص
احادیث و گفته های پیامبر حاکی از عمق ایمان عمار است. در جان او این شعله زبانه می کشید که باید برای نجات دادن جامعه غرق شده در دریای تاریکیها، تلاش نماید. عمار از همان اوان همپای دعوت پیامبر خدا شد. او که به سوی یگانگی خداوند که هیچ شریکی ندارد و ایمان به خداوند عزوجل و تصدیق رسالت نبوت خود دعوت می کرد.
حوادث دوران زندگی عمار
1 – عمار از کسانی بود که در آغاز اسلام ، مسلمانی خود را آشکار کردند سران قریش او را که یاوری نداشت به شدت شکنجه می کردند و به بند می کشیدند تا عبرت دیگران شود تا حدی که یکبار مجبور شد علیرغم میل باطنی خود از رسول خدا صلی الله علیه و آله تبری جوید. همه مفسران گفته اند که این آیه درباره او نازل شده که خدای تعالی فرمود:(مگر آن کسی که مجبور شد در حالی که قلبش مطمئن به ایمان بود.
2 – او از نخستین افرادی بود که به مدینه مهاجرت کرد و از کسانی بود که به سوی دو قبله نماز خواند.
3 – او اولین کسی بود که در خانه خود مسجدی برای نماز ساخت و نیز از اولین کسانی که در اسلام مسجد ساختند.
4 – در جنگهای بدر، احد، خندق و همه جنگهای دیگر شرکت داشت و در جنگ بدر، رشادت فوق العاده ای از خود نشان داد و از مشرکان ، حارث بن زمعه و علی بن امیه و ابا قیس بن فا که بن مغیره و عامر بن حضرمی هم پیمان بنی مغیره (69) و یزید بن تمیم یا پسر عبدالله تمیمی هم پیمان بنی مخزوم را کشت و ابوالعاص بن نوفل بن عبد شمس را اسیر گرفت .
5 – پس از رحلت رسول الله صلی الله علیه و آله و شکل گرفتن فتنه سقیفه بنی ساعده طرفدار امیرالمومنین علیه السلام بود و حاضران را به بیعت با آن حضرت فراخواند و یکی از چهار نفری بود که سر خود را تراشیده فرمان حضرت علی علیه السلام را لبیک گفت و یکی از دوازده نفری بود که با جلوس ابوبکر به عنوان خلیفه بر منبر رسول خدا مخالفت کرد.
6 – هنگامی که اراذل و اوباش به خانه امیرالمومنین علی علیه السلام حمله کردند عمار و مقداد و سلمان و ابوذر و بریده اسلمی به کمک امام علیه السلام شتافتند.
7 – او یکی از خواص حضرت امیرالمومنین بود که شبانه و بطور مخفیانه همراه آن حضرت بر پیکر مطهر صدیقه طاهره نماز خوانده و او را به خاک سپردند.
8 – در جنگ با مرتدان حقیقی – نه آنان که از حکومت ابوبکر ناراضی بودند و متهم به ارتداد شدند – شرکت جست و پس از آنکه جمعی از بنی حنیفه را کشت ، گوش خود را از دست داد.
9 – در زمان حکومت عمر بن خطاب ، والی کوفه شد و در فتح شهر تستر شرکت داشت و سرپرست سوارکاران بوددر اعزام ارتش برای فتح ری و دستبی و نهاوند و غیر آن کوشا بود. گروهی از منافقان مانند جریر بجلی به او تهمت زده و از او سعایت کردند و در نتیجه عمر او را به بهانه آنکه آگاه به سیاست نیست ، عزل کرد هنگامی که عمار به مدینه بازگشت ، عمر گفت :آیا از اینکه ترا معزول کردم ناراحت شدی ؟
عمار گفت :هم آن زمان که مرا به سرپرستی کوفه واداشتی و هم آن زمان که مرا از کار بر کنار کردی ، ناراحت شدم
این کنایه ای لطیف بود حاکی از اینکه تولیت و عزل ، حق عمر نیست بلکه باید به دست امام بر حق (امیرالمومنین علی علیه السلام ) باشد.
10 – در جریان شورای شش نفره ، عمار چون قهرمانی به دفاع از حق امیرالمومنین علی علیه السلام برخاست و در سخنرانی شورانگیز خود که از زیباترین خطبه هاست آمادگی خویش را برای دفاع و جنگیدن در رکاب امام علیه السلام اعلان کرد این هنگامی بود که بازیگران شورا، عثمان را به عنوان خلیفه سوم تعیین کردند.
11 – او از نخستین کسانی به شمار می رود که حق را آشکار نمود و با حاکمان نرمش نکرد و از قدرت آنها نهراسید علیه سیاست عثمان و بدعت های او اعتراض کرد در نتیجه عثمان او را مورد ضرب و شتم قرار داد و با لگد به شکم و عورت او زدند به طوری که دچار فتق شده و بیهوش گردید
12 – وقتی ابوذر به دستور عثمان به ربذه تبعید شد با وجود نهی عثمان از تودیع و مشایعت او، عمار در مراسم خداحافظی با دوست دیرینه اش ابوذر شرکت کرد و عثمان تصمیم گرفت تا او را نیز مانند ابوذر تبعید کند، اما با مخالفت شدید امیر مومنان علی علیه السلام و بنی مخزوم و مسلمانان دیگر روبرو شد و به اجبار از این کار منصرف شد.
13 – هنگامی که آتش انقلاب علیه عثمان شعله ور گردید، عمار در میان انقلابیون حضور داشت و در قتل عثمان شرکت کرد.
14 – عمار پی از قتل عثمان ، برای بیعت با امیرمومنان علی علیه السلام شتافت و از آن حضرت خواست تا امتناع کنندگان از بیعت را تحت فشار قرار دهد، همچنین وی برای امتناع کنندگان دلیل می آورد و آنها را بشدت سرزنش می کرد.
15 – هنگامی که فتنه ناکثین (بیعت شکنان ) به اوج رسید امیرمومنان علی علیه السلام بعضی از اصحاب مورد اعتماد خود را (که از زمره آنها عمار یاسر بود) جمع کرد و با آنان مشورت کرد. عمار و اصحاب اشاره کردند که بهتر است به سوی کوفه حرکت کنند و حضرت امر فرمود که جارچیان برای حرکت جار بزنند.
16 – عمار همراه امام حسن مجتبی علیه السلام به امر امیرمومنان به سوی کوفه حرکت کرد مالک اشتر و قیس بن سعد پس از ایشان رفتند تا ابوموسی اشعری که در آنجا مردم را از پیوستن به امیر مومنان علی علیه السلام باز داشته بود عزل کرده و مردم را به جنگ با ناکثین برانگیزد. عمار سخنرانی کرد و با دلایل استوار ومحکم مردم را برانگیخت و ابوموسی را از منبر پایین کشید.
17 – عمار شعله سرکش جنگ و سوارکاری قدرتمند بود. امیر مومنان علی علیه السلام مسئولیت های جنگی فراوانی را در جنگ جمل به عهده او نهاد و او به هنگامی که حضرت از ذی قار به بصره حرکت کرد و در خریبه فرود آمد. همراه هزار سوار جنگاور، فرماندهی میمنه سپاه امیر مومنان را به عهده داشت . نیز وقتی دیگر حضرت او را بر همه سپاه فرماندهی داد و باز در صبح پنجشنبه یا جمعه دهم جمادی الاولی یا جمادی الاخر، از سال 36 هجری که با دشمن روبرو شد عمار را بر میسر سپاه فرماندهی داد و زمانی که تنور جنگ گرم شد عمار رشادت فوق العاده ای از خود بروز داد.
18 – عمار در جنگ جمل تعداد زیادی از دلیران لشکر عایشه را کشت مانند:شیطان سپاه جمل و پهلوان خونریز آنها عمرو بن یثربی و عثمان الضبی و بشر بن عمرو الضبی و…، همچنین امام علیه السلام و اصحاب دلیر آن حضرت در کشتن شتر عایشه شرکت داشت .
19 – پس از آنکه خداوند جمع ناکثین را در هم شکست و قاسطین سر بر آوردند امیر مومنان علی علیه السلام با اصحاب خود برای رفتن به سوی شام مشورت کرد و عمار از اولین کسانی بود که به رفتن و جنگیدن با معاویه رای داد.
20 – عمار یکی از محورهای اصلی جنگ صفین بود. امام علیه السلام او را در اول صفر سال 37 هجری هنگامی که فرماندهان را تعیین می فرمود، فرمانده سواران لشکر و پیادگان کوفه قرار داد.
عمار در جنگ روز جمعه سوم صفر سال 37 ه فرمانده سپاه بود و با سپاه شام که در آن روز عمرو عاص آن را اداره می کرد، جنگید. جنگ شدت یافت تا آنکه تاریکی شب دو سپاه را از هم جدا نمود و پیروزی در این جنگ با عمار و سپاه اسلام بود در جنگ روز هفتم صفر سال 37 هجری ، قاریان قرآن همراه عمار و قیس بن سعد و عبدالله بن بدیل با سپاه معاویه می جنگیدند.
پاسخ عمار به شبهه های یهودیان
دشمنان اسلام با روش های گوناگون می کوشیدند تا یاران رسول خدا(ص) را به تردید دچار سازند. یکی از ترفندهای منافقان و دشمنانی چون یهودیان این بود که می کوشیدند با طرح شبهه، در اعتقاد مسلمانان تزلزل ایجاد کنند. آورده اند پس از شکست مسلمانان در جنگ احد، شماری از یهودیان با عمار یاسر و حذیفه بن یمان دیدار کردند و به آنان گفتند:«آیا آنچه در جنگ احد بر سر شما آمد، ندیدید؟ این جنگ نشان داد که محمد(ص) پیامبر خدا نیست و جنگ او مانند جنگ دیگر فرمانروایانی است که گاهی شکست می خورند و گاهی پیروز می گردند. بنابراین، از چنین دینی [که سست و فاقد توان غیبی است] دست بردارید. آیا خسارت هایی که بر شما وارد شد، برای اینکه از ایمان و اسلام دست بردارید، کافی نیست؟»
حذیفه بن یمان با اینکه در شمار یاران باشخصیت و بزرگ پیامبر بود، با شنیدن این حرف ها ناراحت شد و در حالی که ایشان را لعن می کرد، از مجلس خارج شد. ولی عمار یاسر ماند و به شبهه ای که آنها مطرح کردند، این گونه پاسخ داد:«ای یهودیان، محمد(ص) در جنگ بدر به اصحاب خود وعده ی پیروزی داد؛ به شرط آنکه صبر و پایداری پیشه کنند. چون مسلمانان در آن جنگ پایداری کردند، پیروز شدند. در جنگ احد نیز پیامبر به شرط صبر و پایداری وعده ی پیروزی را داده بود، ولی گروهی از مسلمانان، لحظه ای دستور پیامبر خدا را نادیده گرفتند و از جنگ دست کشیدند و به آن شکست تلخ دچار شدند. اگر آنان از محمد پیروی می کردند، بدون تردید باز پیروز میدان بودند». یهودیان چون از پاسخ عمار غافل گیر شدند، به او گفتند:«آیا [پیامبر] با پیروی افرادی مانند تو بر بزرگان قریش پیروز می شد، با اینکه ضعف و ناتوانی از ظاهر و امکانات ناچیز شما آشکار است؟ این شکست بدون تردید از کم شماری نیرو و امکانات جنگی تان بود، نه به سبب سرپیچی از پیامبرتان». عمار به آنان پاسخ داد:«سوگند به خدا، با پیروی از پیامبر بی شک به هدفمان می رسیم. خداوند توانا وعده داده است که هر کس از دستورهای وی پیروی کند، پیروز می شود و وعده ی خدا حق است».وقتی عمار با عنایت پیامبر اکرم(ص) توانست به گونه ای معجزه آسا، سنگ بزرگی را که چند برابر وزنش بود، بردارد، برخی از یهودیان حاضر، به معجزه بودن این کار اعتراف کردند و همان جا ایمان آوردند. اما برخی باز بر عناد و انکار خود پای فشردند. عمار خواست با ایشان درگیر شود، ولی پیامبر اکرم(ص) فرمود:«ای عمار، خداوند می فرماید:"عفو و گذشت کنید تا خداوند فرمان خویش(جهاد) را بفرستد"
شهادت عمار یاسر
عمار یاسر (ع) در «جنگ صفین» اجازه نبرد از امیرالمؤمنین گرفت. عمار احساس کرده بود که اینک زمان شهادت او رسیده است. عمار یاسر از امیرالمؤمنین سئوال کرد یا امیرالمؤمنین امروز همان روزی است که پیامبر برایم تعریف کرده است؟
امام ،عمار را در آغوش کشید و با او وداع کرد و آخرین توشه خود را - بنا بر پیش بینی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ـ که شیر بود نوشید و ندا داد الیوم القی لاحبه محمدا و حزبه؛ امروز، دوستان، محمد و حزب او را دیدار میکنم.
او پس از نبردی دلاورانه سرانجام به شهادت رسید. شهادت عمار یاسر، گرچه در حضرت امیر و یارانش شدیداً اثر گذاشت و آنان را غمگین ساخت، ولی در تزلزل روحیه سپاه شام و رسوا نمودن معاویه هم بسیار مؤثر بود.
عمار یاسر، این شیرمرد شجاع، در 94سالگی به آستان پروردگارش عروج کرد و خطی از حماسه و ایمان و ولایت را برای همیشه، پیش روی رهروان حق باز کرد.
ارکان اربعه شیعه چه کسانی بودند و چرا چنین لقب گرفتند؟
?ارکان اربعه شیعه به چهار شخصیت بزرگ شیعه گفته میشود که افتخار آن را داشتند به عنوان نخستین معتقدان به ولایت امیرالمومنین علیهالسلام شناخته شوند و شیعه با آنها شناخته شود.
?این شخصیتهای بزرگوار عبارتند از سلمان فارسی، ابوذر غِفاری، مقداد بن أسود و عمار یاسر که سلام خدا بر همه آنها باد. از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم حدیث است که به امیرمومنان فرموده بود که "یا علی! انتَ و شیعُتک هم الفائزون" واژه شیعه برای پیروان حضرت علی علیهالسلام در لسان رسول خدا به کار برده شده است و این چهار نفر که در تعابیری و احادیثی از پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم آمده است که بهشت مشتاق زیارت آنها هست به سبب پایداری بر امر ولایت امیرمومنان علیهالسلام و دفاع جانانه از حقانیت آن وجود مقدس پس از رحلت نبی اکرم و خیانت و توطئه پلید سقیفه به عنوان ارکان اربعه شیعه شناخته شدند که از نظر مقام بالاترین مقام را دارند.
#محمدحسین_رجبی_دوانی