اهالی قدیمى اندلس از قوم ایبر بودند از این رو این شبه جزیره را ایبری مینامند.
شبه جزیره ایبرى، براى دولت روم بسیار ارزشمند بود ؛ چرا که این منطقه نزدیک اروپا و آفریقا واقع شده و محل اتصال این دو قاره به یکدیگر است.
رومیان تا قرن پنجم میلادى بر اندلس حکومت کردند، تا اینکه گوت ها در قالب مهاجم، وارد شبه جزیره شدند و رومیان را اخراج کردندو بدین ترتیب، اندلس در قرن ششم میلادى، به تصرف گوت درآمد.
پادشاهان گوت بسیار مستبد و زورگو بودند. ظلم و ستم آنان مردم را به ستوه آورده بود.
اروپا در گرداب مخالفت با علم غوطه ور بود. کلیسا در قرون وسطی به تفتیش عقاید و تفحص در باورها و ایمان مردم می پرداخت.
بسیاری از مردم خصوصاً دانشمندان در دادگاههای تفتیش عقاید متهم به ارتداد، شرک و جادوگری میشدند و شکنجه و نهایتا اعدام به صورتهای بسیار غیر انسانی در انتظارشان بود .
در سال ۸۹ هجری قمری ، زمانی که "ولید بن عبدالملک" خلیفه اموی بر مسلمانان حکومت میکرد.
به دستور او "موسی بن نصیر" بر شمال آفریقا حکومتی اسلامی بنا کرده بود که به دنبال کشورگشایی و ترویج اسلام اسپانیا را برای مقصد بعدی برگزید.
یکی از فرماندهان به نام "طارق بن زیاد" فرمان داشت تا اسپانیا را فتح کنند. وی نیز با سپاه اندکى از مردان جنگى، با کشتی از تنگهى جبل طارق گذشتند و نبردشان را آعاز نمودند و در مدت 4 سال کل منطقه اندلس را فتح کردند.
لذا به هنگام حمله مسلمانان در سال هفتصد و چهارده میلادی، اکثر شهرهای مهم و بزرگ دروازه های خود را به روی سپاه اسلام گشودند و برای رهایی از حاکمان فاسد خویش به عقائد و شعارهای الهام بخش مسلمانان پناه آوردند.
با ورود مسلمانان سرنوشت این منطقه تغییر اساسی کرد.
مسلمانان پس از فتح اندلس، آزادی مسیحیان و یهودیان اهل این سرزمین را تضمین کردند و با گرفتن جزیه و خراج اسلامی، آن ها را در پناه خود در آوردند رفتار اسلامی و نیک مسلمانان با مسیحیان به گونه ای بود که آنان در طول حکومت مسلمانان بیش از هر زمان دیگری آزادی و امنیت داشتند.
اختیار اموال، معابدشان محفوظ بود و فقط در موارد تخلف از قوانین اسلامی در محکمه های ویژه ای، مطابق قوانین خودشان محاکمه می شدند. این آزادی مذهب مسیحیان را به مسلمانان نزدیک ساخت به نحوی که ازدواج میان مردان جامعه اسلامی با زنان مسیحی امر رایجی بود. فراتر از آن برخی مسیحیان نام های اسلامی برای خود برگزیدند.
مسلمانان اندلس با یهودیان نیز با مسالمت رفتار می کردند. هنگامی که کشتار یهودیان بر برخی از نواحی اروپا آغاز شد، عده ای از آنان به اندلس پناهنده شدند، و مسلمانان با آغوش باز از آنان حمایت و امنیتشان را تأمین کردند.
به دنبال فتح اندلس هنر و فرهنگ در این منطقه شکوفا شد.
با پذیرش ارزش ها و سنت های اسلامی، زندگی مردم بسرعت دگرگون شد. بطوریکه شهرهای قرطبه (Córdoba)، طلیطله (Toledo) و غرناطه (Granada) به مراکز شکوفایی علمی، فرهنگی و هنری تبدیل و معارف اسلامی از این نقاط به سرزمین های اروپایی مسیحی به خصوص فرانسه و آلمان صادر شد.
نهضت علمى اى که با ورود اسلام به اندلس پدید آمده بود، با شکوفا کردن استعدادهاى مردم، اندیشمندان بنامى چون ابن رشد، ابن عربى، ابن سید بطلمیوسى، حیان بن خلف قرطبى، عبدالحمید بن عبدون اندلسى و... را به یادگار گذاشت. در کتابخانه قرطبه (Córdoba)، چهارصد هزار کتاب وجود داشت و این حجم در اندلس اسلامی در شرایطی بود که بزرگ ترین کتاب خانه های اروپای مسیحی پیش از قرن دوازدهم، بیش از چند صد کتاب نداشته اند.
اسلام در اندلس، منشا پیشرفت ها، شکوفایی ، شکل گیری نظامات اجتماعی و باعث پیشرفت عمران این سرزمین شد. لذا شهرها از لحاظ وسعت، ذخایر عمومی و امور ارتباطی بسرعت ترقی کردند. با توسعه فعالیتهاى اقتصادى در بخشهاى گوناگون صنعت، ریسندگى و بافندگى نیز از رشد چشمگیرى برخوردار شد. نساجی غرناطه (Granada) آن چنان شهرتی داشت که پارچه هایش به نقاط مختلف اروپا صادر می شد. ورود پارچه های با کیفیت عالی و تنوع پرجاذبه به بازارهای اروپا موجب شد پوشش های افراد مسیحی این قاره به جامعه های مسلمانان شباهت یابد. شیشه گری نیز در اندلس رونق فزاینده ای داشت.
مسلمانان با انتقال شیوه ای نوین کشاورزی، زندگی روستایی این سرزمین را متحول کردند.
گذشته از این اروپاییان در توسعه کشاورزی و فنون زراعت از ابتکارهای مسلمانان اندلس بهره بردند و گیاهانی چون کتان، شاهدانه و زغفران از این ناحیه، راهی اروپا شد و کشت آنها رواج یافت. رونق کشاورزی بر بازرگانی اثر گذاشت و بنادر مالاگا (Málaga)) یا مالقه و آلمریا (Almería)) به مراکز پر جنب و جوش صدور کالاهای تجاری، تبدیل شد. کالاهای ساخته شده اسپانیایی به سایر بخش های اروپا صادر می شد و برخی اجناس و اقلام اندلس، حتی در بازارهای مکه، بغداد و دمشق به چشم می خورد.
وجود بناهای عظیم در اندلس نیز حاکی از قدرت و ذوق و ابتکار مسلمانان بود. ستون های عظیم، طاق های هلالی، مناره ها، گنبدها و تزئینات گچی، حاکی از هنر معماری مسلمانان اندلسی است. البته بخشی از میان این مکان عبادی، پس از غلبه مسیحیان بر مسلمانان اندلس، تخریب شد، تا جای آن را کلیسای اعظم بگیرد، اما بخش وسیعی از آن تقریباً به همان وضعی که در پایان قرن نهم میلادی داشت باقی مانده است.
اندلس اسلامی، با تمام ابهت و شکوهی که داشت، پس ازهشتصد سال، با ترویج فساد و بی بند و باری و تباه شدن فکر و اندیشه مسلمانان، بطور کامل فرو ریخت. این ظهور و غروب اسلامی در یک کشور اروپایی در بردارنده درس ها و عبرت های فراوانی برای مسلمانان امروز می باشد. شهید مطهری، اندیشمند بزرگ تاریخ معاصر در این باره می گوید:" تاریخ بشر نشان می دهد که هر گاه قدرت های حاکم می خواهند جامعه ای را تحت سلطه خود قرار دهند و آن را استثمار کنند، تلاش می کنند تا روح جامعه را فاسد کنند و برای این منظور تسهیلات شهوت رانی را برای مردم مهیا می کنند و آن ها را به شهوت رانی ترغیب می کنند. نمونه عبرت انگیزی از این شیوه زشت، فاجعه ای بود که در اسپانیای مسلمان برای مسلمانان اتفاق افتاد. مسیحیان برای خارج کردن اسپانیا از دست مسلمانان ، از همین راه واردعمل شدند. ... و به این ترتیب توانستند عزم، اراده، نیرو ، شجاعت، ایمان و پاکی روح مسلمین را از میان بردارند آن ها را به آدم هایی زبون، ضعیف، شهوت ران ، شراب خوار و زن باره مبدل کنند و پرواضح است که غلبه و پیروزی بر چنین مردمی کار دشواری نیست. "