در مدل های تصمیمگیری چند معیاره[1]، انتخاب يک گزينه از بين گزينه هاي موجود مد نظر است. در يک تعريف کلي تصميم گيري چند شاخصه به تصميمات خاصي (از نوع ترجيحي) مانند ارزيابي، اولويت گذاري و يا انتخاب از بين گزينه هاي موجود دسته بندي شده توسط شاخصهاي چندگانه و معمولا متضاد اطلاق مي گردد.
2-3-2- روشهای MCDM
2-3-2-1- مدلهای تصمیم گیری چند هدفه (MODM)
در مدلهای تصمیمگیری چند هدفه[2] چندین هدف به طور همزمان جهت بهینه شدن، مورد توجه قرار می گیرند.مقیاس سنجش برای هر هدف ممکن است با مقیاس سنجش برای بقیه اهداف متفاوت باشد. مثلاً یک هدف حداکثر کردن سود است که بر حسب پول سنجش می شود و هدف دیگر حداقل استفاده از ساعات نیروی کار است که بر حسب ساعت سنجش می شود. گاهی این اهداف در یک جهت نیستند و به صورت متضاد عمل می کنند. مثلاً تصمیم گیرنده از یک طرف تمایل دارد رضایت کارکنان را افزایش دهد و از طرف دیگر می خواهد هزینه های حقوق و دستمزد را حداقل کند. بهترین تکنیک تصمیم گیری چند هدفه برنامه ریزی آرمانی است که اولین بار توسط Charns& Cooper ارائه شده است.
2-3-2-2- مدلهای تصمیم گیری چند شاخصه (MADM)
در مدل های تصمیم گیری چند شاخصه[3] انتخاب یک گزینه از میان تعدادی گزینه از پیش تعیین شده مد نظر است. تصمیم گیری چند شاخصه در ارزیابی، رتبه بندی و انتخاب گزینه ها تصمیم گیرنده را یاری می کند.
علاوه بر گزینهها، همانطور که از نام تصمیم گیری چند شاخصه بر میآید، چندین شاخص وجود دارد که تصمیمگیرنده باید آنها را با دقت در مسائل خود مشخص کند. این شاخص ها در ارتباط با هر یک از گزینه ها مورد بررسی قرار میگیرند.
در یک تعریف کلی، تصمیم گیری چند شاخصه به تصمیم های خاصی (از نوع ترجیحی) مانند ارزیابی، اولویت گذاری و یا انتخاب از بین گزینه های موجود ( که گاه بین چند شاخص متضاد انجام میگیرد) اطلاق میگردد. در این مدل ها انتخاب یک گزینه از بین گزینه های موجود مد نظر است. لازم به ذکر است که در بحث تصمیم گیری عمدتا از تکنیک های تصمیم گیری چند هدفه استفاده نمیگردد و اغلب تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه مورد استفاده قرار میگیرند.
2-3-3- ویژگیهای مشترک مسائل تصمیمگیری چند شاخصه
انواع مختلفی از مسایل MADM وجود دارند که تمامی آنها در خصوصیات زیر مشترکند :
1. گزینه ها[4] : در این مسایل تعدادی مشخص گزینه باید مورد بررسی قرار گرفته و در مورد آنها اولویت گذاری، انتخاب و یا رتبه بندی صورت می گیرد. تعداد گزینه های مورد نظر می تواند محدود و یا خیلی زیاد باشند. برای مثال، یک تولید کننده اتومبیل ممکن است فقط چند گزینه محدود برای انتخاب محل تولید اتومبیل داشته باشد، ولی یک دانشگاه درجه یک انتخاب دانشجوی خود را از بین هزاران متقاضی می تواند انجام دهد.
گاهی به جای گزینه مترادفهای آن مانند انتخاب (Select)، استراتژی (Strategy)، اقدام (Action)، کاندیدا (Candidate(s) Goals) و... به کار می رود.
2. شاخص های چند گانه : هر مسئله MADM چندین شاخص دارد که تصمیم گیرنده، باید در مسئله آنها را کاملاً مشخص کند. تعداد شاخصها بستگی به ماهیت مسئله دارد. برای مثال، در یک مسئله خرید اتومبیل اگر قرار به ارزیابی چند اتومبیل باشد شاخص های مختلف قیمت، میزان سوخت مصرفی، نحوه ضمانت و ساخت ممکن است مد نظر باشند. در حالی که در یک مسئله جایابی برای یک طرح کارخانه 100 شاخص و یا بیشتر می توانند مد نظر باشند. واژه شاخص به صورت واژگان دیگری از قبیل اهداف یا معیارها قابل بیان است.
3. واحدهای بی مقیاس[5]: هر شاخص نسبت به شاخص دیگر دارای مقیاس اندازه گیری متفاوت است. لذا جهت معنادار شدن محاسبات و نتایج از طریق روش های علمی اقدام به بی مقیاس کردن داده ها می شود به گونه ای که اهمیت نسبی داده ها حفظ گردد.
4. وزن شاخص ها : تمامی روشهای MADMمستلزم وجود اطلاعاتی هستند که بر اساس اهمیت نسبی هر شاخص به دست آمده باشند. این اطلاعات معمولاً دارای مقیاس ترتیبی یا اصلی هستند. وزن های مربوط به شاخصها می توانند مستقیماً توسط تصمیم گیرنده و یا به وسیله روش های علمی موجود به معیارها تخصیص داده شود. این وزن ها اهمیت نسبی هر شاخص را بیان می کنند.
2-3-5-دسته بندي مدلهاي MADM
دو دسته عمده براي روشهاي MADM وجود دارد :
مدلهاي غير جبراني :مدلهائي از MADMرا شامل مي شوند که در آنها تبادل بين شاخصها صورت نمي گيرد. بدين معني که نقطه ضعف موجود در يک شاخص توسط مزيت موجود در شاخص ديگر جبران نمي شود، بلکه هر شاخص جدا از ديگر شاخص ها مبناي ارزيابي گزينه هاي رقيب قرار مي گيرد. مزيت مهم اين مدلها سادگي آنهاست که با رفتار تصميم گيرنده و محدود بودن اطلاعات او مطابقت دارد. از مهمترين اين متدها مي توان به روش تسلط، ماکسي مين، رضايت بخش عام، رضايت بخش خاص، لکسيکوگراف اشاره کرد.
مدلهاي جبراني آن دسته از مدلهاي MADM را شامل مي شوند که در آنها تبادل بين شاخصها صورت ميگيرد. بدين معني که تغيير در يک شاخص توسط تغييري مخالف در شاخصي یا شاخصهاي ديگر جبران مي شود. اين مدلها خود به سه دسته کلي زير گروه هماهنگ، زير گروه سازشي، زير گروه نمره گذاري تقسيم مي شوند که هر يک از این دسته ها در برگيرنده متدهايي هستند.