مدیریت محصول یک عنوان شغلی چند بعدی است. گرچه این شغل بسیار جالب و جذاب است، اما شناسایی مهارت هایی که برای توسعه بهتر محصول و مسئولیت پذیری بیشتر نیاز داریم نیز کار دشواری می باشد.
در این مقاله در خصوص متعادل ساختن مهارت های اختصاصی محصول-محور با توانمندیهای عمومی مدیریت محصول صحبت خواهیم کرد. پیشنهاد میکنم که پروفایل مهارت های خود را به شکل T توسعه دهید تا مطمئن شوید که مهارت های ضروری و عمیقی برای پیشرفت محصول دارید و قادر هستید تا با چالش های مداوم پیش رویتان به خوبی مواجه شوید.
برای انجام وظایف شغل بزرگی همچون مدیر محصول یا مالک محصول، شما به دو دسته مهارت نیاز دارید: مهارتهای اختصاصی محصول و مهارتهای عمومی. توانمندیهای اختصاصی محصول، به یک محصول و یا یک سبد از محصولات مشخص مرتبط هستند. این مهارت ها شامل داشتن درک عمیقی از کاربران آن محصول و نیازهایشان، شناخت رقبا و روند بازار است. شما باید دانش دقیقی از خود محصول، ارزش پیشنهادی آن، ویژگی های کلیدی، سفر مشتریان یا user journey، اهداف کسب وکاری و شاخص های کلیدی عملکرد یا KPI محصول داشته باشید.
همچنین بایستی در خصوص نحوه انجام کارها در شرکت، اهداف شرکت، فرایندهای مورد استفاده، تصمیم گیرندگان اصلی شرکت و افراد با نفوذ بینش و شناخت لازم را داشته باشید. از آنجایی که این مهارتهای محصول-محور بسیار مهم و حیاتی هستند، بسیاری از مدیران محصول یا مالکان محصول سعی در توسعه این تواناییها دارند. البته این مهارت ها مهم هستند، اما کافی نمی باشند.
علاوه بر مهارتهای تخصصی فوق، شما نیاز به یکسری توانمندیهای عمومی نیز دارد مانند نحوه یافتن ارزش پیشنهادی محصول، تقسیمبندی بازار، درستیسنجی فرضیات استراتژی محصول، انتخاب KPI های درست، اولویت بندی اقلام بک لاگ و تحلیل بازخورد کاربران و داده ها. این مهارت ها مختص یک محصول مشخص نیستند، بلکه به محصولات دیگر قابل انتقال می باشند. همچنین این مهارتها به شما کمک می کنند تا چالش های عمومی پیش روی مدیر محصول را حل کرده و بتوانید فرصت های شغلی مختلفی در حوزه محصول داشته باشید.
برقرای تعادل بین مهارتهای اختصاصی و عمومی منجر به شکل گیری پروفایل مهارتی T-شکل می شود و شما را تبدیل به یک مدیر محصول یا مالک محصول T-شکل همانند تصویر زیر می سازد:
نوار افقی توانایی بکارگیری موثر مفاهیم، تکنیکها و ابزارهای مدیریت محصول برای محصولات متنوع در بازارهای مختلف و شرکتهای متفاوت است. نوار عمودی نیز نشاندهنده عمق مهارتها و تخصصهای مرتبط با یک محصول مشخص و یا سبدی از محصولات مرتبط است.
داشتن مهارتهای افقی قوی به شما این امکان را میدهد که بتوانید محصولات متفاوت در شرکتهای مختلف را مدیریت کنید. این مهارتها یک مجموعه بزرگ را شکل میدهند که من آنها را به سه گروه فرعی تقسیم می کنم: قابلیتهای استراتژیک، تاکتیکی، و رهبری (تصویر زیر):
مهارتهای استراتژیک شامل توانایی توسعه یک استراتژی محصول موثر، نقشه راه عملی محصول و کار بر روی مدل کسبوکار است. مهارتهای تاکتیکی به شما کمک میکنند تا الزامات محصول را استخراج کرده، بک لاگ محصول را مدیریت کنید و ایدههایی برای ایجاد قابلیت جدید و یا بهبود در ویژگیهای محصول را ارزیابی و اعتبارسنجی کنید. در نهایت مهارتهای رهبری به شما این امکان را میدهد که به طور موثر تیم توسعه را راهنمایی کرده و ذینفعان را هدایت کنید؛ یک چشمانداز الهامبخش ایجاد نموده و به توافقهای پایدار دست یابید.
برای اینکه یک مدیر محصول حرفه ای و شایسته شوید، باید سعی کنید هر سه مهارت رهبری، استراتژی و تاکتیکی خود را توسعه دهید. حتی اگر در حال حاضر یک مدیر محصول تاکتیکی هستید، افزایش مهارتهای رهبری و استراتژی به شما در شغل فعلی کمک خواهد کرد. شما قادر خواهید بود تا با فردی که چشمانداز محصول را مشخص کرده و یا استراتژی محصول را تعیین نموده همکاری خوبی داشته باشید و احترام و اعتماد او را به دست آورید.
علاوه بر این، شانس استخدام شما افزایش خواهد یافت و قادر خواهد بود که در مسیر پییرفت شغل خود را طی کنید و تبدیل به فردی شوید که توانمندی پذیرفتن مسئولیت های استراتژیک را دارد. همچنین افراد ماهر و شایسته، شانس نوآوری موفق و به حداکثر رساندن مزایای محصولات دیجیتال را خواهند داشت.
برای شروع، مشخص کنید میزان مهارتهای شما در هریک از سه دسته فوق چقدر است. به عنوان مثال از خودتان بپرسید که چقدر در خصوص ایجاد و اعتبارسنجی استراتژی محصول، نقشه راه محصول، توسعه محصول و مدل کسب و کار اطلاعات دارید. . سپس بر روی مهارتهای قابل بهبود تمرکز کنید.
برای ارزیابی مهارت های مدیریت محصول خود، می توانید از چارچوب پیشنهادی مطرح شده در این مقاله استفاده نمائید.
در اینجا چند سوال مطرح شده است که شما باید بعنوان یک مدیر محصول توانمند، توانایی پاسخدهی به آنها را داشته باشید:
• چگونه می توان یک چشمانداز الهامبخش برای یک محصول ایجاد کرد؟
• چطور باید تصمیمات موثری بگیرید و پذیرش بیشتری برای محصول در مشتریان ایجاد کنید؟
• تکنیکهای تقسیم بندی بازار کدامند؟
• استراتژی محصول چیست و عناصر کلیدی آن کدامند؟
• آیا میتوانید مدل کسبوکار محصول خود را توضیح دهید؟
• چه زمانی و چطور باید نقشه راه محصول خود را بازبینی، تنظیم و یا تغییر دهید؟
• چگونه اقلام بک لاگ محصول را اولویتبندی میکنید؟ آیا میتوانید تکنیکهای مختلف اولویت بندی را بیان کرده و توضیح دهید که کدامیک در چه زمانی مناسب تر هستند؟
• چگونه باید محصول خود را ارزیابی و اعتبارسنجی کرد (برای مثال کاربر و قابلیت های محصول)؟ آیا میدانید که چه موقع باید کدام تکنیک را انتخاب کنید؟
مهارت های عمیق اختصاصی بسیار مهم هستند، زیرا برای اتخاذ تصمیم های درست در خصوص محصول و حرکت آن در مسیر درست بکار گرفته می شوند. در اینجا برخی از فعالیتهایی که برای تقویت این مجموعه مهارت مفید هستند، آورده شده است:
• کاربران و مشتریان خود را حداقل هر سه ماه یکبار ملاقات کنید. هیچ چیز نمی تواند بهتر از ملاقات با کاربران واقعی باشد، حتی اگر تحلیل دقیقی از داده ها و بازار داشته باشید.
• به طور منظم بازخوردهای کاربران را گردآوری کرده و با استفاده از تکنیکهای کیفی و کمی تحلیل کنید تا به درک بهتری در خصوص نحوه تعامل افراد با محصول تان و کشف فرصتهای بهبود محصول برسید.
• از محصول خود استفاده کنید (یک اصطلاح معروف می گوید که «غذای سگ خودتان را بخورید!»). این موضوع به شما کمک میکند تا کاستیها و فرصتهای بهبود را کشف کرده و با کاربران همدلی کنید.
• در کنفرانسها و نمایشگاه های تجاری شرکت کنید تا در بالای منحنی روند بازار بمانید. ببینید که سایر شرکتها چه کار میکنند.
• به طور مرتب مجلات تجاری، بازبینیهای محصول و پیامهای کاربران در گروه ها را مطالعه کنید تا ببینید چه اتفاقی در صنعت شما در حال رخ دادن است و واکنش مردم نسبت به محصول شما چیست.
• محصولات رقبا را تست کنید. این موضوع به شما کمک میکند تا تفاوت احتمالی محصول خود با دیگران را متوجه شوید.
• ارتباط مستحکمی بین تیم توسعه، اسکرام مستر، اسپانسر محصول و سایر ذینفعان کلیدی برقرار کنید. برای مثال اسپانسر محصول را برای نوشیدن یک فنجان قهوه دعوت کنید؛ یا زمانی را صرف گوش دادن به صحبت های یکی از ذینفعان کنید تا این موارد را در جلسات برنامه ریزی اسپرینت بررسی نمائید.
• شبکه ای با سایر همکاران محصول خود تشکیل دهید. یک انجمن بسازید تا تجربیات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.
در نهایت، به ایمیلهای شرکت، روزنامه ها و مجلات توجه داشته باشید تا ببنید آیا تحولات شرکت شما (مانند تغییرات در مدیریت اجرایی، تغییرات در استراتژی کسبوکار و تغییرات در گروه توسعه) بر روی محصول شما تاثیر میگذارد یا نه.
توجه: این مقاله قبلا در سایت ذهن چابک منتشر شده است.