شعار «ما کرونا را شکست میدهیم»، یکی از هیجانیترین رفتارهای دولت در قبال کرونا بود و نشان داد که از همان ابتدا با کرونا، نه رفتاری منطقی، بلکه رفتاری هیجانی داشتند. «کرونا را شکست میدهیم» بار منفی برای مردم داشت. بهتر بود به جای این شعار، بگوییم با کرونا باید زندگی کنیم و از همان ابتدا مردم را آگاه میکردیم، نه اینکه در معرض یک حمله هیجانی قرار دهیم و بگوییم کرونا را به زودی شکست میدهیم، تا مردم هم منتظر برگزاری یک جشن بزرگ باشند، ولی اکنون احساس ناکامی کنند. این رفتارهیجانی باید ابتدا از سوی دولت کنترل می شد.
برخی عملکردها از ابتدا متناقض بود، مثلاً محدودیتهایی از سوی دولت ایجاد میشد، ولی در عین حال برخی صنوف مجوز فعالیت دریافت میکردند، یا اینکه محدودیت تردد ایجاد میشد، اما از طرف دیگر سازمان سوخت کشور تهدید میکرد که اگر از بنزین خود استفاده نکنید، سهمیه کارتهای سوخت میسوزد. این رفتارهای متناقض که در اوج شیوع کرونا در کشور، از سوی وزارت صمت و وزارت بهداشت اتفاق افتاد، باعث شد تا باور عمومی مردم به رعایت پروتکلهای بهداشتی تا حدودی تضعیف شود.
بخشی از جامعه نیز از همان ابتدا خود را خارج از این مسئله میدانست. در اوج شیوع کرونا و مرگ و میرها، بیتوجه به این مسئله، کمپهای ایست و بازرسی را دور زده و به سمت شمال و مناطق تفریحی میرفتند و هیچ وقت از ماسک استفاده نکردند که باعث شد بسیاری از افراد در خلال موج دوم شیوع کرونا آسیب ببینند. علیرغم تلاشهایی که در سیستم بهداشتی کشور اتفاق افتاد و نتایج خوبی حاصل شد و در برخی استانها مثل استان اصفهان که وضعیت قرمز بود به خوبی کنترل شد، اما همان افراد و بسیاری از مسئولان با بیتوجهی باعث تزریق الگوهای غلط به جامعه شدند. وقتی در جلسه هیئت دولت، همه وزرا و معاونان ماسک میزنند و فقط رئیسجمهور سابق بدون ماسک در جلسه شرکت میکند، الگویی متناقض و ضعیف است که منتج به تذکر رهبری هم گردید. اگر واقعاً ویروس کرونا خطرناک است و هنوز کنترل نشده، پس باید برای آن رفتارها و الگوهای درست تعریف کنیم.
بخشی از افراد جامعه نسبت به خیر جمعی و مسائل اجتماعی بیتفاوت و بیمسئولیت هستند: نگاههای فردی در جامعه ما خیلی رشد کرده است، این تصور وجود دارد که حتی اگر به استفاده از ماسک توصیه میشود، فقط برای محافظت از خود فرد است، در حالی که توصیه به استفاده از ماسک علاوه بر حفاظت از خود، برای محافظت از افراد جامعه نیز است. بر اساس رفتار و مسئولیت اجتماعی، کسی که ماسک نمیزند، خیانت میکند. کسانی هستند که میخواهند ماسک بزنند، اما به لحاظ فرهنگی آموزش ندیدهاند و به لحاظ معیشتی و اقتصادی مشکلاتی دارند و شاید بضاعت تأمین ماسک را نداشته باشند. دولت باید برای این بخش از اقشار جامعه ماسک ارزان و یا حتی رایگان تهیه کند. انتظار بیجایی است که خانوادهای که معیشتاش در خطر قرار دارد و یا به نان شب خود محتاج است، همه اعضای آن به صورت روزانه از ماسک استفاده کنند.
مسئولیت اجتماعی در جامعه یک ضرورت است. کرونا نشان داد که باید نسبت به موضوع مسئولیت اجتماعی حساسیت بیشتری داشته باشیم، چون نگاههای فردی و خودمحورانه در استفاده از ماسک که ناشی از نوعی منیت و فردیت است، با مقوله خیر جمعی و مسئولیت اجتماعی فاصله دارد. دولت باید به وضع اقشار ضعیف جامعه رسیدگی و ماسک و دیگر لوازم بهداشتی را برای آنها فراهم کند.