در این مطلب قصد دارم شما را با سینمایی هایی که در سال ۱۴۰۲ دیدم و از دیدن شان لذت بردم، آشنا کنم. در ادامه مطلب با من همراه باشید.
بله، درست خواندید! فیلمی از دنیای سینمایی مارول را که چندین سال است بسیار دچار افت شده و دیگر کمتر فیلم قابل دفاعی دارد را در لیست بهترین فیلم های سال ام گذاشتم.
اما باید باور کنید که این فیلم برخلاف خیلی از آثار اخیر مارول، قطعا ارزش دیدن دارد و به مخاطب اش احترام میگذارد، هم سرگرم تان میکند و هم تاثیرگذار است. این فیلم بدون شک بهترین فیلم دو سال اخیر مارول است و میتواند پایان بندی خوبی بر دنباله محافظان کهکشان باشد.
ماجراهای این فیلم پس از اتفاقات فیلم انتقام جویان: پایان بازی رقم میخورد و خط اصلی داستانی بر روی گذشته غمگین شخصیت راکت متمرکز است. سکانس ابتدایی فیلم که با موسیقی بینظیر creep از radiohead آغاز میشود یکی از بهترین سکانس های افتتاحیه ای بود که امسال دیدم.
محافظین کهکشان ۳، یک اثر سرگرم کننده، جذاب و محترم با شخصیت هایی دوست داشتنی است که همگی در گذشته خود غم از دست دادن را تجربه کرده اند و به دنبال رسیدن به آرامش و رهایی از غم هایشان هستند. فیلمی که هم شاد و هم غمگین است.
اگر این اثر را تماشا کرده اید پیشنهاد میکنم که ویدیوی نسبتا کوتاه نقد و تحلیل آن را از کانال یوتیوب فیلمزشو حتما ببینید:
نقد و تحلیل محافظین کهکشان ۳
این انیمیشن جذاب، شگفت انگیزترین تجربه بصری است که در بین سینمایی های امسال داشته ام. اثری بسیار سرگرم کننده و جذاب که با گرافیک و جزئیات دیوانه وارش شما را مجذوب میکند.
راستش را بخواهید من قسمت اول این مجموعه را ندیده بودم و تصمیم گرفتم هر دو قسمت را با هم ببینم. پس از مدت ها دو سینمایی انیمیشنی دیدم که مرا شگفت زده کرد و باعث شد خودم را از اینکه چرا زودتر قسمت اول این مجموعه را ندیدم، سرزنش کنم.
اسپایدرمن در کنار دستاوردهای گرافیکی و فنی که بر روی صنعت انیمیشن سازی جهان میگذارد با روایت معماگونه ی جنایی، پیچش داستانی و پایان بندی غافلگیرکنندهاش به یک اثر ممتاز تبدیل میشود.
اگر از عاشقان اسپایدرمن هستید و به دنبال یک روایت جدید از این شخصیت محبوب هستید، در دیدن این انیمیشن بینظیر شک نکنید.
تقریبا همه ما آدولف هیتلر را میشناسیم و همیشه در سینمای جهان از او به عنوان فردی منفور و خونخوار یاد میشود اما این فیلم با تمام فيلم های دیگری که درباره هیتلر ساخته شده اند، متفاوت است. این فیلم روایتی واقعی از آخرین روز های زندگی هیتلر است که به کمک بازی فوق العاده برونو گانتس فقید (که به خاطر ایفای همین نقش برنده جایزه اسکار شد) به شخصیت پیچیده و عجیب او میپردازد.
فیلمی که به عقیده من سعی دارد بیطرفانه به واکاوی رفتار و شخصیت هیتلر بپردازد و پیچیدگیهای درونی او را نیز برایمان آشکار سازد. یک دیکتاتور چقدر میتواند شخصیتی ناپایدار و متناقض داشته باشد، هم بتواند محترم و دارای فضایل اخلاقی باشد و هم بیرحمانه با تصمیماتش بتواند جان هزاران انسان بیگناه را بگیرد. به شخصه پس از دیدن فیلم نگرش متفاوتی نسبت به هیتلر و شخصیت وی پیدا کردم؛ شاید شما هم پس از دیدن فیلم نگاهی متفاوت نسبت به او و حتی تمامی دیکتاتورهای تاریخ بدست آورید.
روایت نسبتا دقیق و مستندگونه ی فیلم، بازیگری بینظیر نقش اول و کارگردانی خوب، این اثر را به یکی از برترین آثار درباره نازیسم، هیتلر و جنگ جهانی دوم تبدیل میکند که باعث میشود علاقهمندان به تاریخ، از دیدن این فیلم بسیار لذت ببرند.
فیلم دیگری که دیدنش برایم تجربه و حال دلنشینی داشت، جاماندگان اثر الکساندر پین است. روایت معلم سخت گیر و بداخلاقی که در مدرسه شبانهروزی مشغول به تدریس است و مجبور میشود در تعطیلات کریسمس چند دانشآموز که جایی برای رفتن ندارند را همراهی و از آنها مراقبت کند.
این داستان خیلی تکراری و کلیشهای به نظر میرسد اما روایت تماما بهانهای برای سفر به درون شخصیتهای اصلی است و به تنهایی و انزوای سه شخصیت اصلی (معلم، یکی از دانشآموزان و آشپز مدرسه) میپردازد. در سیر فیلم به تدریج شخصیتها را بهتر میشناسیم و در همین حین روابط صمیمانهای بین شخصیتهای اصلی برخلاف آنکه در ابتدا تقریبا هیچ کدام نمیخواهند در چنین وضعیتی در کنار یکدیگر باشند، شکل میگیرد.
جاماندگان که در فصل جوایز به ویژه در بخش بازیگری با اجرای عالی پل جیاماتی درخشید با فیلمنامه درگیرکننده اش من را تحت تاثیر خود قرار داد. کارگردان با دقت تمام و ریزبینانه روابط انسانی بین شخصیتها را به خوبی و با دقت به تصویر میکشد. اثری که بسیار مرا به یاد فیلم فوقالعاده بوی خوش زن (Scent of a Woman) با بازی بینظیر آل پاچینو میاندازد.
اگر فیلم را دیده اید پیشنهاد میکنم حتما نقد خوب، دقیق و البته منصفانه ی مسعود فراستی را در یوتیوب ببینید:
نقد فیلم The Holdovers
در دنیای مدرن تقریبا همه ما به نوعی با استرس، تنهایی و افسردگی مواجه هستیم. این فیلم نیز درباره افسردگی و غم از دست دادن است. داستان درباره مردی است که در گذشته خود اتفاقات غمانگیزی را پشت سر گذاشته و حالا خبر مرگ برادرش او را مجبور میکند پس از مدتها به شهر خود بازگردد تا مسئولیت کفالت تنها برادرزاده اش را برعهده بگیرد که این اتفاقات چالشهای جدیدی را برایش به ارمغان میآورد.
برگ برنده فیلم که مرا مشتاق به دیدن فیلم کرد، شخصیت نقش اول با بازی خیره کننده کیسی افلک است که برنده اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای ایفای همین نقش شد. موقعیت مکانی فیلم که در منطقه ای سرد و زمستانی به تصویر کشیده شده، در انتقال فضای غمناک و افسرده فیلم نقش به سزایی دارد.
تجربه ی از دست دادن و کنار آمدن با آن یا حتی مهم تر از آن یعنی کنار نیامدن و داشتن حس گناه، مواردی هستند که این فیلم درمورد آن حرف میزند. یکی از بهترین فیلم هایی که درباره افسردگی دیده ام.
این اثر متفاوت و درگیرکننده قطعا بهترین انیمه سینمایی بود که امسال به تماشای آن نشستم. داستان درباره دختر نوجوانی است که مبتلا به سرطان است و زمان زیادی برای زندگی ندارد و این قضیه را از دوستانش پنهان کرده، از طرفی پسری که یکی از همکلاسی هایش در مدرسه است به راز او پی میبرد و حالا دختر در چند ماه پایانی عمرش تصمیم میگیرد با این پسر منزوی و گوشهگیر که علاقه ای به ارتباط با دیگران ندارد، وقت بگذراند.
داستان فیلم ایده ی جذاب و به ظاهر عاشقانه ای دارد اما شاید باورتان نشود، این فیلم یک عاشقانه ی نوجوانانه و کلیشهای نیست و حرف اصلی آن چیزی مهمتر و اساسیتر است. پایان بندی غمگین و ناراحت کننده فیلم در کنار پیام اصلی آن به یکدیگر گره میخورند و باعث میشود این انیمه به یک اثر ماندگار در ذهنتان تبدیل شود.
اگر از قصه های عاشقانه تکراری، سطحی و دروغین خسته شدهاید و تحمل فضای غمگین را دارید، این اثر یکی از بهترین و درگیرکنندهترین فیلمهایی است که میتوانید تماشا کنید.
احتمالا خواندن این مطلب برایتان جالب باشد:
معرفی ۳ انیمه برای ورود به دنیای انیمه
قبل از آنکه فیلم را ببینم بارها و بارها اسم آن را شنیده بودم اما هیچوقت فکر نمیکردم که به اندازه ای عاشق این فیلم بشوم که آن را در رتبه سوم این لیست بگذارم.
نمیتوانم حتی کوچک ترین چیزی از خلاصه داستان بگویم چون به صورت ظالمانه ای لذت دیدن فیلم را از شما میگیرم ولی در کل باید بگویم که فیلمنامه ی متفاوت و خاص، کارگردانی خوب، انتخاب درست جیم کری برای نقش ترومن به همراه نقش آفرینی خوبی که دارد، اثر را تبدیل به یک فیلم ماندگار میکند.
نمایش ترومن در کنار پیام و هشدار مهمی که درباره رسانه و آسیبهای آن دارد؛ یک اثر خاص با داستانی کمنظیر است. پایان بندی درخشان و بسیار نمادین فیلم که پس از گذشت سالها در فیلم Free Guy به آن ارجاع سینمایی داده میشود، از تاثیرگذارترین و ماندگارترین پایانبندیها در تاریخ سینماست.
سکانس ها و دیالوگ های فراوانی از این اثر بارها در ذهنم به تصویر کشیده شده و زمزمه میشوند. این فیلم، درباره مرد وکیلی با بازی رابرت داونی جونیور است که به دلیل مرگ مادرش و شرکت در خاکسپاری مجبور میشود به شهرش برود و در همین حین پدرش که اتفاقا قاضی آن شهر هم هست، متهم به قتل میشود و حالا پسر
برخلاف خصومتی که با پدرش دارد باید سعی کند تا او را از اتهام تبرئه کند.
فیلم با ظرافت به تشریح و تحلیل روابط یک خانواده از دست رفته مخصوصا رابطه ویران شده پدر و پسر میپردازد. روایتی که سرشار از روابط شکست خورده خانوادگی است و حالا در یک شرایط بحرانی، خانواده باید کینه را کنار بگذارد تا مشکل را حل کند.
بازی خوب رابرت داونی جونیور و رابرت دووال تاثیر گذاری فیلم را دوچندان کرده و آن را دیدنیتر میکند. فیلم اثر جمع و جور، ساده و بیادعایی است اما به نظر من فیلمنامه و کارگردانی توانسته از پس به تصویر کشیدن روابط انسانی دو شخصیت اصلی پدر و پسر به خوبی برآيد. این سینمایی درباره روابط از دست رفته و چگونگی فقدان وجود آنها در ایجاد مشکلات و بحرانها در زندگی است. شاید این فیلم را شایسته رتبه دوم این لیست ندانید اما تاثیری که بر من گذاشته است، تا مدتها با من خواهد ماند و این بهترین دلیل برای داشتن چنین جایگاهی در این لیست است.
تقریبا مطمئنم که همه درباره جدیدترین اثر کارگردان محبوب مان یعنی کریستوفر نولان، همه چیز را میدانید و تا حدودی میتوان گفت مهم ترین فیلم سال ۲۰۲۳ میلادی بود. بدون شک تاثیرگذارترین و محبوب ترین فیلم سال برای من همین فیلم است. از نظر من اوپنهایمر یک شاهکار نیست، اما پس از دیدن فیلم قبلی کریستوفر نولان که مرا بسیار از او ناامید کرد، حالا با دیدن اوپنهایمر دوباره آن امید و ذوق من نسبت به نولان تا حدی بازگشته است.
به عقیده من اوپنهایمر فیلم خوبی است که قطعا با آثار شاخص نولان مثل تلقین، پرستیژ و میان ستاره ای، فاصله ی زیادی دارد ولی باید اعتراف کنم که نولان را دوست دارم، کسی که با دیدن فیلم تلقین اش باعث شد به سینما خیلی بیشتر از قبل علاقه پیدا کنم. حتی اگر اوپنهایمر یک فیلم متوسط یا بد باشد باز هم برایم ماندگار و تاثیرگذار است چون علاوه بر اینکه به نظرم کارگردان نابغه ای است، سینمایش هم برایم قابل درک، جذاب و دوست داشتنی است.
کارگردانی خوب نولان، تیم بازیگری قدرتمند، موسیقی متن، تدوین خاص و تصویربرداری چشم نواز از نقاط قوت و اساسی فیلم است که بالاخره برای اولین بار جایزه اسکار بهترین کارگردانی و بهترین فیلم را برای کریستوفر نولان بدست آورد. اوپنهایمر از معدود فیلم های سه ساعته ای بود که با اشتیاق تمام و بدون وقفه تماشا کردم و از دیدنش لذت بردم. امیدوارم آقای نولان در فیلم بعدی اش دوباره این روند مثبت را ادامه دهد و ما را خوشحال کند.
میدانم که سال ۲۰۲۳ میلادی سال پربار و خوبی برای سینما بود و کارگردانان بزرگ زیادی فیلمهای بسیار خوبی را ارائه دادند که قطعا میتوانستند در لیست بالا قرار بگیرند اما بخاطر مشغله، بدشانسی و بیحوصلگی من، خیلی از فیلم های خوب و مطرح سال را نتوانستم ببینم، به همین دلیل جای خیلی از فیلم های خوب در لیست بالا خالی است.
در میان آثاری که در یک سال اخیر دیدم، فیلم های دیگری نیز میتوانستند در لیست بالا باشند، فیلم های قابل توجهی که بنا به دلایل بیشمار و گوناگونی آن قدر برایم محبوب و دوست داشتنی نبودند اما خالی از لطف نیست از آن ها نام ببرم. میتوانید نام آن ها را در لیست زیر مشاهده کنید:
آناتومی یک سقوط | (2023) Anatomy of a Fall
بیچارگان | (2023) Poor Things
آدمکش | (2023) The Killer
قاتلان ماه کامل | (2023) Killers of the Flower Moon
مِی دسامبر | (2023) May December
اِیر | (2023) Air
دنیا را پشت سر بگذار | (2023) Leave the World Behind
با من حرف بزن | (2023) Talk to Me
جان ویک: بخش ۴ | (2023) John Wick: Chapter 4
المنتال | (2023) Elemental
سوزومه | (2022) Suzume
شوم | (2012) Sinister
پرفیوم: داستان یک قاتل | (2006) Perfume: The Story of a Murderer
بهار، تابستان، پاییز، زمستان… و بهار | (2003) Spring, Summer, Fall, Winter... and Spring
در پایان از شما ممنونم که این مطلب را تا انتها خواندید، خوشحال میشوم که نظرتان را درباره فیلم هایی که معرفی کردم یا حتی فیلم های خوبی که در سال اخیر تماشا کردید را در بخش نظرات به اشتراک بگذارید. به نظر شما چه فیلم های دیگری میتوانستند در لیست بالا قرار بگیرند؟ فیلم یا فیلمهای موردعلاقه شما که در سال ۱۴۰۲ تماشا کردید، چه بود؟