بازارهایی برای تصمیمات جمعی
در بازارهای معمول، هزینه هر کالا، مانند غذا، به مقدار که از آن می خواهید بستگی دارد. بنابر حالت معمول، اگر دو همبرگر می خواهید، باید دو برابر پرداخت کنید. فرض کنید بخواهیم درباره کالاهای عمومی نیز به همین شیوه تصمیم بگیریم. فرض کنید هر شهروندی بتواند میزان آلودگی هوا را به نسبت مبلغی که در ازایش می پردازد کم یا زیاد کند. در این صورت، بسیاری از شهروندان درخواست هایی متضاد برای تغییر این خط مشی ارائه خواند کرد؛ مگر اینکه این قیمت به شکل معقولی گزاف باشد. در یک بازار معمولی، این «مازاد تقاضا» موجب افزایش قیمت مؤثر خواهد شد. نهایتا فقط تعدادی از شهروندان که بیشتری اهمیت را برای این مسئله قائل اند (به هر دلیل که هست)، حرف آخر را خواهند زد. چنین بازاری استبداد اکثریت را با استبداد پول دارترین یا با انگیزه ترین شهروندی که حاضر است بیشتر از دیگران خرج کند، جایگزین می کند.
مردم دخیل در کالهای عمومی موجود، در مورد تصمیمات جمعی باید به اندازه خواسته شان حق رأی داشته باشند. اما هر کسی باید مجبور به پرداخت هزینه ای باشد که رأیش بر دیگران تحمیل می کند. وقتی از فروشگاهی ذرت می خرید، قیمتش نمایانگر بهای ذرت در بهترین مصرف اجتماعی ممکن آن است. بنابراین برای خرید آن باید تاوان اختصاص یافتن ذرت به خودتان را به اندازه ای که جامعه از دست داده، بپردازید. وقتی با خودرو به کسی می زنید، قانون شما را وادار می کند خسارت آسیب، درد و رنجی را که بر آن شخص وارد کرده ایت، بپردازید. پس در رأی گیری هم باید روندی مشابه وجود داشته باشد؛ یعنی وقتی در یک همه پرسی (یا دیگر انواع انتخابات) که در آن ها تصمیمی جمعی گرفته می شود، به دلیل شکست دیگر آدم ها، بر آنها ظرری تحمیل شود، باید بهایش را بپردازید. بهایی که می پردازید برابر است با مقدار ارزشی که دیگر شهروندان، از نتیجه متفاوت و دلخواه بود به آن می رسیدند، اما رأی شما جلویش را گرفت.
رآی گیری توان دویی
فرض کنید ژاپن به صورت دوره ای برای مسائل مهم همه پرسی برگزار می کند؛ مثلا برای کنترل اسلحه یا اصلاحات مهاجرتی. هر ساله به هر شهروند بودجه «اعتبار اظهار نظر» داده می شود. این بودجه را می توان در همه پرسی آن سال خرج کرد یا آن را برای آینده ذخیره نمود. برای تبدیل اعتبارات اظهارنظر به رأی، یک رأی دهنده باید به بودج اش دست ببرد و هر چقدر که می خواهد، با باقی مانده آن رأی بخرد. اما باید توجه کرد که هزینه هر تعداد رأی، مجذور اعتبارات اظهار نظر است. بنابراین، این نظام را رأی گیری توان دویی (Quadratic Voting) می نامیم. هزینه یک رأی، یک اعتبار اظهار نظر است. با چهار اعتبار اظهارنظر، 2 رأی می توان خرید (ریشه دوم چهار)؛ با 9 عدد اعتبار اظهارنظر، 3 رأی می توان خرید و به همین ترتیب. ریشه دوم را «رادیکال» نیز می گویند. «رادیکال دموکراسی» نیز از همین دست است. رادیکال دموکراسی نوعی بازار رادیکال است، فقط با این تفاوت که کالاها در آن به جای خصوصی، عمومی اند. هرگاه آرای موافق از آرای مخالف پیشی بگیرند، با همه پرسی موافقت می شود.
اینها مطالبی بود که در کتاب بازارهای رادیکال نوشته اریک پوزنر و گلن ویل به نظر من بسیار جالب آمد. در کنار سایر نظریه هایی که برای اداره شرایط اقتصادی جامعه در این کتاب مطرح می کنند، تعبیر جامعه به عنوان یک بازار و مقایسه اثرات رای گیری با موضوعات هزینه و فایده، نکاتی بسیار جالب و تأمل بر انگیزند که هر ذهن پرسشگری را به فکر وا می دارد. دموکراسی معمول این روزهای جوامع مدرن تا چه حدی می تواند تحت تأثیر نظرات همه اعضای آن جامعه باشد؟ اقلیت های یک جامعه چگونه می توانند نظرات خود را در جامعه ای که رادیکال دموکراسی بر آن حاکم است به کرسی بنشانند؟ برای مطالعه بیشتر در مورد اینگونه مسائل، کتاب بازارهای رادیکال را به شما پیشنهاد می کنم. برای خرید این کتاب با 15 درصد تخفیف، می تواند به سایت ایران کتاب مراجعه کنید.
ممنون که برای مطالعه این مطلب وقت گذاشتین