دیزاین سیستمها نظامی هدفمند از المانها و الگوهای تکرارپذیر هستند که فرآیند طراحی را سادهتر میکنند، ثبات را افزایش میدهند و همکاری بین تیمهای طراحی و توسعهدهندگان را تقویت میکنند. با وجود مزایای اثباتشدهشان، دیزاین سیستمها اغلب با تصورات نادرستی مواجه هستند که میتواند مانع پذیرش و اجرای موفقیتآمیز آنها شود. در این مقاله، برخی از رایجترین تصورات غلط در مورد استفاده از دیزاین سیستم را بررسی میکنیم تا سازمانها بتوانند ارزش واقعی آنها را درک کرده و از پتانسیلشان برای بهبود تجربه کاربری استفاده کنند.
۱. استفاده از دیزاین سیستم زمانگیر است.
۲. دیزاین سیستم خلاقیت طراح را از بین میبرد.
فرض کنیم میخواهیم یک فرم ساده طراحی کنیم.
بیایید وایرفریم را تحلیل کنیم:
برای طراحی این صفحه به ورودی و دکمه نیاز داریم. اگر تصور میکنید که با ساختن یک دکمه و یک ورودی این صفحه تکمیل شده است، باید بگویم که اشتباه میکنید و کاربر را نشناختهاید.
برای اینکه کاربر با این صفحه کار کند، نیاز به تعامل داریم. برای مثال، تا زمانی که کاربر کد را وارد نکند، دکمهی ما غیرفعال باقی میماند. پس ما باید حالتهای مختلف را برای دکمه طراحی کنیم.
برای ورودی که کاربر کد را وارد میکند نیز باید حالتهای مختلف را طراحی کنیم.
در دیزاین سیستم، تمام این حالتها با جزئیات بیشتر در دسترس است و نیازی به طراحی همهی حالتها نیست. کافی است از مجموعهی طراحی، کامپوننتی که لازم دارید را در تمام حالتهای پیشبینی شده استفاده کنید.
این سریعترین روش طراحی یک صفحه است که با کشیدن و رها کردن میتوانید به طراحی صفحات سرعت ببخشید و بدهی طراحی (design debt) را کاهش دهید.
یکی از رایجترین تصورات غلط دربارهی دیزاین سیستم، از بین بردن خلاقیت طراح است. در حالی که دیزاین سیستم تنها ابزاری برای تسریع، بهینهسازی و سادهسازی همکاری بین تیمها و کمک به کل فرآیند ایجاد محصول است.
این به شما کمک میکند تا زمان بیشتری را برای تمرکز بر جنبههای خلاقانهی هر فرآیند پیدا کنید. با در دست داشتن این ابزار، طراح میتواند دربارهی فرآیند طراحی عمیقتر فکر کند و این زمان را صرف تحقیق دربارهی کاربران، ایجاد همدلی و کمک به شکل دادن به نقشهی راه کند، به جای اینکه چرخ را دوباره اختراع کند.
آقای Jesse James Garrett در کتاب The Elements of User Experience پنج عنصر اصلی محصولات دیجیتال را معرفی میکند. ما قرار نیست وقتی به راهحل فکر میکنیم از همان ابتدا به رابط کاربری برسیم و در رابط کاربری هر تصمیمی بگیریم فکر کنیم که کفایت میکند. در حقیقت، ما قبل از رابط کاربری باید تصمیماتی بر عناصر نامرئی بگیریم که در رابط کاربری نمود بصری پیدا میکند. خلاقیت در هر لایه به طور مستقل میتواند باعث بهبود یا کاهش تجربهی کاربری شود.
اگر خلاقیت را صرفاً در لایهی رابط کاربری ببینیم، حد و مرزهای آن از پیشتر به وسیلهی استراتژی برند و برندبوک تعریف شدهاند و تمام المانها و دستورالعملها در دیزاین سیستم هم طبق همین حد و مرزها تعریف شدهاند.
همچنین معمولاً در دیزاین سیستمها قوانین سختگیرانهای برای چیدن المانها در صفحات وجود ندارد. حتی وجود Grid System هم در نهایت نه تنها محدودیتی برای ایدههای خلاقانه ایجاد نمیکند، بلکه کمک میکند تا نظم بصری محصول حفظ شود.
هیچوقت نمیتوان مشکلات و نیازهای آیندهی کاربران را از قبل پیشبینی کرد، بنابراین نمیتوان ادعا کرد که دیزاین سیستمها کامل هستند. به همین دلیل دیزاین سیستمها هرگز کافی نخواهند بود و نمیتوان انتظار داشت که همهی مشکلات را حل کنند.
دیزاین سیستم یک پلتفرم در حال توسعه است و با توجه به نیازمندیهای سازمان و در عین حال توجه به نیاز کاربر نهایی و بازخوردهای طراحان هنگام استفاده از آن رشد میکند. دیزاین سیستم ابزار هر طراحی است که در سازمان کار میکند و میتوانید هرجا به مشکلی برخورد کردید با تیم دیزاین سیستم در ارتباط باشید و در سریعترین زمان این مشکل را برطرف کنید یا هر نیازمندی که در دیزاین سیستم پیشبینی نشده را با تیم دیزاین سیستم در میان بگذارید و به رشد آن کمک کنید.
یک دیزاین سیستم در حال توسعه، شکاف بین طراحان و توسعهدهندگان را پر میکند و به آنها امکان بهرهوری بیشتر میدهد. بنابراین چه یک طراح یا یک توسعهدهنده باشید، اجازه ندهید تصورات غلطی که در این مقاله ذکر شده است شما را از استفاده کردن و دفاع از دیزاین سیستم منصرف کند.