راهکارهایی برای پس انداز کردن پول دغدغه ی امروز مردم است. پولی که هرروز در زندگی آنها جریان دارد.
پولی که مانند یک رودخانه می ماند. که خداوند برای ما قرار داده.
پس چرا بعضی از انسانها به پول بیشتری دسترسی دارند. و بعضی دسترسی کمتری دارند.
شاید تا الان به این فکر نکرده باشید. چه تفاوتی بین انسانهای ثروتمند و فقیر وجود دارد.
در این مقاله می خواهم به چند راهکار برای به دست آوردن پول اشاره کنم:
راهکارهایی که شما را به آن پولی که می خواهید می رساند. خیلی از این راهکارها را شنیده ایم، ولی عمل نکرده ایم.
بله یکی از رموز ثروتمند شدن این است که واقعاً بخواهیم ثروتمند شویم. نه اینکه فقط صحبت اش را کنیم.
وقتی که ما چیزی را واقعاً نیاز داشته باشیم، پس تمام تلاش خودمان را می کنیم تا به آن برسیم.
بین خواسته ها و نیاز های ما یک تفاوت وجود دارد.
شما اگر چیزی را بخواهید و بگویید من دوست دارم این محصول و یا این مبلغ پول را داشته باشم ،
این می شود خواسته ی شما.
ولی اگر بگویید من نیاز به این محصول و این مبلغ پول دارم این می شود جزء نیاز های شما.
و اگر این احساس نیاز را در خودتان بیدار کنید شما را ملزم می کند تا به آن برسید.
اگر می بینید که شما این مبلغ پول که در نظر گرفته اید را بدست نیاورده اید
به خاطر این است که خواسته ی شما بوده ولی نیاز شما نبوده است.
زیرا انسان برای به دست آوردن نیازهایش همۀ تلاشش را می کند.
اما برای خواسته فقط رویای آن را می خواهد. پس در این قسمت باید بخواهیم که واقعاً ثروتمند شویم.
ای بابا مگر من چقدر حقوق دارم و یا چقدر به دست می آورم که بتوانم هزینه های زندگیم را تاًمین کنم
و مقداری پول را هم پس انداز کنم. اگر این جمله برای شما هم صدق می کند،
باید بگویم پس منتظر نباشید که یک روز یک پول بزرگ به دست شما برسد و شما ثروتمند شوید.
پول همیشه در جایی قرار می گیرد که هم نوعش در آنجا باشد. ( مثال: پول، پول را می آورد. )
مهم نیست که شما چقدر می توانید پول پس انداز کنید.
مهم این است که شما باید فضایی را برای پول پس انداز کردن باز کنید.
تا بتواند به سوی شما جذب شود. شما اگر فقط بخواهید روزانه مبلغ 1000 تومان پول را پس انداز کنید
در طول یک ماه 30000 تومان و دریک سال 360000 تومان می شود.
من برای شما حساب کردم که نگویید این مبلغ خیلی ناچیز است.
اما نمی دانید که معجزه در همین است. چرا؟
زیرا وقتی شما تمرکز می کنید برای پس انداز کردن و به این باور می رسید که می توانید
حتی با این درآمد ناچیز پول پس انداز کنید، تشویق می شوید برای پول بیشتر پس انداز کردن.
من می خواهم با کمترین درآمد این مسیر را به شما نشان دهم.
به شما بگویم که از روزی هزار تومان شروع کنید به پس انداز کردن.
به این صورت که در روز اول 1000 تومان و در روز دوم 2000 تومان
و به همین صورت هر روز مبلغ 1000 تومان به آن روز اضافه کنید.
طوری که در روز سی ام شما بتوانید مبلغ 30 هزار تومان
و در مجموع کل این 30 روز شما توانسته اید مبلغ 465000 تومان را پس انداز کنید.
اگر شما این کار را انجام دهید و به خودتان تعهد بدهید که هرروز این کار را انجام دهید می بیند
که شما توانسته اید از مبلغ 1000 تومان که امروز پول یک بستنی کیم است.
را به مبلغ 465000 تومان پس انداز کنید.
و در کل بیشترین پولی را که در روز برای پس انداز کردن کنار گذاشته اید روزی 30000 تومان است.
و این به باورهای شما خیلی کمک می کند. اگر شما توانسته اید این کار را یک روز انجام دهید،
پس می توانید آن را تبدیل کنید به هر روز که در جمع یک ماه پس انداز ما می شود به مبلغ 900000 تومان.
شاید بازهم بگویید با این مبلغ پول نمی توان کاری کرد. و اصلاً این مبلغ پول دردی از ما را درمان نمی کند.
اما راز ثروتمندشدن در پشت پرده ی همین موضوع است.
وقتی شما تمام تمرکزتان را برای پس انداز کردن هر روزه قرار می دهید،
یعنی دارید پول را به سمت خودتان جذب می کنید.
و در طول این مسیر پیشنهادهایی به شما داده می شود که به پول بیشتری دست پیدا خواهید کرد.
و می توانید روزانه مبلغ پول بیشتری را پس انداز کنید.
در قسمت اول گفتم فقط بخواهید که واقعاً ثروتمند شوید.
دیگر می دانم که می گویید دیوانه شده ای.
ما اگر پولی پس انداز می کنیم، به خاطر این است که بتوانیم در آینده از آن استفاده کنیم.
پس چرا حالا شما می گویید آن را خرج نکنید! بله درست شنیده اید،
پول پس انداز را نباید به هیچ عنوان خرج کرد. به چند دلیل که برای شما توضیح خواهم داد.
اگر شما پول پس انداز خودرا برای خرید کالایی مانند تلوزیون، اتومبیل و دیگر لوازمات استفاده کنید،
ویا حتی مانند خیلی از افرادی که به آنها آموزش می دهمپول پس انداز کنند
و بعد از یک ماه چنان که به آن پول می رسند.تلاش می کنند
تا سوراخ هایی که در گذشته وجود داشته پر کنند و یا اشیائی را که دوست دارند
بخرند و دوباره باعث می شود تا آن پول را از دست بدهندو با تکرار این موضوع،
در ذهن شما ثبت می شود که من نمی توانم پول پس انداز کنم.
این ذهنیت برای پول و خود شما به وجود می آید که شما لیاقت بدست آوردن پول را نخواهید داشت.
و شما نمی توانید ثروتمند شوید.
دلیل دوم شما نباید پول پس انداز را خرج کنید باید آن را تبدیل کنید به یک مرغ تخم طلا.
باید پولی را که بدست آوردید در کاری سرمایه گذاری کنید.
که بتواند برای شما پول بیشتری بسازد. این دگر بستگی به توان و باور خودتان دارد.
مثلاٌ در کاری سرمایه گذاری کنید که در مورد آن کلی تحقیق کرده باشید.
در این قسمت است که خیلی از افراد پول پس انداز خودشان را که به سختی بدست آورده اند
به راحتی از دست می دهند.
برای سرمایه گذاری باید به اندازه ای که برای بدست آوردن آن زحمت می کشید.
تلاش کنید که در جای مناسب سرمایه گذاری کنید. باید پول را به راحتی خرج نکنید.
باید بتوانید هوش مالی خودتان را افزایش بدهید، تا موفق شوید.
مثال هایی که می شود گفت برای سرمایه گذاری بلند مدت:
پول پس انداز باید همیشه در حال گردش باشد. باید مانند یک چرخ همشه در حال گردش باشد.
اگر شما این چرخ را پنچر کرده و یا ثابت نگه دارید از بین می رود.
یک مثال دیگر برای شما می زنم: پول را مانند یک گوله برفی ببینید که می خواهید از نوک قله بیاندازید پایین.
اگر شما همان گوله برف کوچک را نسازید هیچ اتفاقی نمی افتد.
ولی اگر همان گوله برف کوچک را بسازید و پایین بیاندازید کاری که آن می کند هم نوع خودش را که همان برف است،
به خود می گیرد. ودر پایین شما به یک گوله برف عظیم دست خواهید یافت.
این مثال برف است ولی برای پول می شود گفت که شما اگر همان مقدار پول کم را پس انداز کنید
و در مسیر درست قرار بدهید به شما ایده و یا پیشنهادهایی داده می شود
که در طی این مسیر آن پول کم تبدیل شود به یک پول عظیم.
پول چرک کف دست نیست. پول باعث نابودی نمی شود. بلکه برعکس.
پول می تواند به شما شادی و لذت بدهد. درصورتی که از آن به درستی استفاده کنید.
مثال آب را می زنم: آیا آب نعمت خداوند نیست. آیا شفاف نیست.
اما هیچ وقت نمی گوییم که آب چرک کف دست است.
ولی همان آب می تواند جان یک انسان و یا هزاران انسان را بگیرد.( سیل).
پول اگر درجای درست استفاده شود بازتاب خوبی برای شما دارد. به پول هم مانند یک نعمت خداوند نگاه کنید.
که به انسان داده است. تا بتواند زندگی ای را که می خواهد بسازد.
اگر شما بگویید پول بی ارزش است، پس انتظار نداشته باشید که آن در خدمت شما قرار بگیرد.
پول می گوید خب اگر من برای شما بی ارزش هستم، پس ماندنم در کنار شما فایده ای ندارد.
جایی می روم که من را عزیز بدانند و به من احترام بگذارند.
یک جورایی بر زبان همۀ مردم البته مردمی که دسترسی کمتری به پول دارند، افتاده که پول ایران بی ارزش است.
هیچ پول بی ارزشی وجود ندارد. سوال من ازشما این است که :
آیا شما می توانید با مبلغ 1000 تومان محصولی خریداری کنید؟
جواب قطعاً بله است. اما چرا می گویید پول ایران بی ارزش است.
با یکی از دوستان در مورد همین موضوع صحبت می کردیم.
وآن شخص به درآمدی که داشت اعتراض می کرد و می گفت که پول ایران بی ارزش است.
و من در جواب او گفتم: دوست عزیز می توانم بپرسم درآمد شما در ماه چقدر است؟
آن شخص گفت: من کارمند دولت هستم. و حقوقی که برای من در نظر گرفته شده ماهی 2500.000 تومان است.
و جواب گوی زندگی من نیست. و سوال بعدی که از او پرسیدم این بود:
اگر درآمد ماهیانه تو مبلغ 10.000.000 تومان بود بازهم می گفتی، پول ایران بی ارزش است؟
گفت نه! دیگر پول برای مخارج زندگیم کم نمی آوردم. و می توانستم خیلی کارها با آن انجام بدهم.
پس متوجه شدید، شما به خاطر این که درآمدتان جوابگوی مخارجتان نیست می گویید
که پول ایران بی ارزش است. و همین دلیل باعث می شود که شما به ثروت نرسید!
پول را بی ارزش می دانید. حسی که از خود برای پول ساطع می کنید، یک حس منفی است
و پول همیشه به سمت کسانی می رود که آن را ارزشمند می دانند.
اگر می بینیدکه حقوق کمی دریافت می کنید، مقصر هیچ کس نیست به غیر از خودتان.
آیا آن شرکت و یا مکان دولتی برای شما نامه ی فدایت شوم، نوشته است؟
خیر شما قبل از اینکه بخواهید به استخدام شرکتی در بیایید از همه ی خصوصیات آن باخبر بوده اید.
می دانستید که حقوق کمی می دهند. پس شما خودتان با رضایت کامل قبول کردید در آن جا استخدام شوید.
شما را به اجبار نبرده اند. این که حقوق کمی می دهند به خاطر این است
که هر کارفرمایی به دنبال افرادی می گردد که بتواند کارها را با هزینه ی کم انجام دهد.
فرقی نمی کند آن کارفرما دولت باشد و یا یک سازمان شخصی. انتخاب با خود شماست.
شمایید که با کلی پارتی بازی وارد این شرکت می شوید. شمایید که خودتان را ارزان می فروشید.
این ربطی به بی ارزش بودن پول ایران ندارد.
تفاوتی که بین این دو وجود دارد در این است که اگر شخص ثروتمند بینید که مخارجش اش از درآمدش بیشتر شده،
تمام تلاش خودش را می کند تا بتواند درآمدش را افزایش بدهد.
ولی بلعکس آن شخص فقیر به دنبال کم کردن مخارجش می شود. از کیفیت تا کمیت آن کم می کند.
اگر می بینید حقوق کمی دریافت می کنید به دنبال این باشید که درآمدتان را افزایش دهید.
ببینید چه کارهایی را می توانید انجام دهید که در زمان های آزادتان تبدیل شود به پول بیشتر و آن را به پس انداز تبدیل کنید.
شما توانایی هایی دارید که خودتان نمی دانید.
شخصی آمد برای مشاوره برای اینکه یاد بگیرد چطور پول خودش را پس انداز کند. یک کارگر ساده بود.
کارگری که روزها در خیابان و یا فلکه ها می ایستاد تا بتواند یک روز را برود سر کار.
از او پرسیدم که چرا می خواهی پول پس انداز کنی؟ هدفت چیست؟
گفت می خواهم یک تلوزیونLED بخرم. چند سالی است که با یک تلوزیون 24 اینچ سپری می کنم.
اینجاست که پول را به سختی به دست می آوریم اما به راحتی از دست می دهیم.
به ایشان گفتم اگر یک سال تلوزیون نبینی و پولت را پس انداز کنی در طول یک سال به چه مبلغی می رسد؟
با کمی فکر کردن گفت: می توانم در سال ده میلیون تومان پس انداز کنم.
گفتم: آیا با این ده میلیون نمی توانی یک کاری که دوست داری راه بیاندازی.
دوست داشت میوه فروشی داشته باشد. می خواهم سوالی از شما بپرسم:
آیا نمی توانست یک وانت پیکان برای خود بخرد و شروع به کار کند.
وخودش را از کارهایی که نه ساعت مشخص و نه اعتبار مشخصی داشت نجات دهد.
بله امروز تلوزیون فردا گوشی موبایل، پس فردا چیزهای دیگر ...................
آیا کسی هست که با تلوزیون دیدن بتواند پول بدست بیاورد؟