نویسنده: دکتر استیو تیلور
ترجمه: احمد بهزادی
(مقالهای از دکتر استیو تیلور، مدرس ارشد روانشناسی در دانشگاه لیدزبکت انگلستان، در مورد شواهد مدیومشیپ- «لینک مقاله به زبان اصلی»)
نکات کلیدی مقاله:
· اگرچه بسیاری از مدعیان مدیومی احتمالا شیاد هستند، اما برای تعداد قابل توجهی از آنها هیچ توضیحی وجود ندارد.
· یکی از مشهورترین مدیومها «لیئِنورا پایپر» بود که توسط ویلیام جیمز و افراد دیگر، به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفت.
· در سالهای اخیر، مطالعات علمی به بررسی مدیومهای توانمند پرداختهاند. این مطالعات با نتایج موفقیتآمیزی همراه بودهاند.
· یک متاآنالیز در سال 2020 نشان داد که مدیومها به طرز قابل توجهی نمرهای بالاتر از حد شانس میگیرند.
در سال 1985، عجیبترین مسابقهی شطرنج در تاریخ آغاز شد. «ولفگانگ آیزنبایس» شطرنجباز مبتدی سوئیسی و علاقمند به پاراسایکولوژی، تصمیم گرفت که مسابقهی شطرنجی را بین یک استادبزرگ فوت شده و یک استادبزرگ زنده ترتیب دهد. او با استادبزرگ زنده یعنی «ویکتور کورچنوی»، که علاقهاش به پاراسایکولوژی معروف بود، تماس گرفت و او نیز با این آزمایش موافقت کرد. مدیومی به اسم «رابرت رولانز» ادعا کرد که با یک استادبزرگ مجارستانی با نام «گِزا ماروتزی»، که سال 1950 فوت شده بود، ارتباط برقرار کرده است. روزگاری ماروتزی جایگاه سومین شطرنجباز برتر جهان را در اختیار داشت.
رابرت رولانز خودش شطرنج بازی نمیکرد، اما (روحِ) ماروتزی حرکات را به او منتقل میکرد. مسابقه تا 48 حرکت ادامه یافت و با پیروزی کورچنوی خاتمه پیدا کرد. متخصصان شطرنج، از جمله «بابی فیشر» که مشهورترین شطرنجباز زمان خودش بود، این مسابقه را تحلیل کرده و تایید کردند که سطح بازی مدیوم در حد یک استادبزرگ بوده است. این متخصصان همچنین تایید کردند که سبک بازی او نسبتا قدیمی بوده و با سبک بازی ماروتزی مطابقت داشته است.
علاوه بر این مسابقه، روح ماروتزی، از طریق مدیوم 38 صفحه متن نوشت که شامل جزئیات بخصوصی در مورد زندگیاش بود. ولفبانگ آیزنبایس برای پیگیری این موضوع، 91 سوال دقیق و بخصوص را از طریق مدیوم با ماروتزی مطرح کرد. یک محقق دریافت که از 81 پاسخی که اطلاعاتشان قابل دسترسی بوده، 79 پاسخ درست بوده است.
چگونه میتوان چنین مورد عجیبی را توضیح داد؟ اگرچه رابرت رولانز ادعا کرده بود که شطرنج بازی نکرده است، اما شاید در واقع یک شطرنجباز بسیار حرفهای بوده است! با این حال، با توجه به اینکه او باید در سطح یک استادبزرگ بازی میکرده، این فرض غیرمحتمل به نظر میرسد. فرض دیگر این است که شاید مدیوم (یا آیزنبایس) به یک استادبزرگ زندهی دیگر تلفن کرده و از او درخواست راهنمایی کرده است. این فرض از لحاظ تئوری امکانپذیر است، اما هیچ استادبزرگی هرگز چنین تماسی را گزارش نداده است. به علاوه، این فرض با سبک متمایز و قدیمی ماروتزی همخوانی ندارد.
اما فرض آخر، با وجود اینکه غیر قابل تصور به نظر میرسد، این است که مدیوم واقعا با روح ماروتزی ارتباط داشته و این روح ماروتزی بوده که حرکات شطرنج را به مدیوم القا کرده است. به طور واضح این یعنی ماروتزی 35 سال بعد از مرگ جسمانیاش، به طریقی، در یک جهان دیگر یا یک بُعد دیگر، کماکان زنده بوده است. (برای اطلاعات بیشتر در مورد این ماجرا اینجا را ببینید.)
معمای مدیومشیپ
اینکه مدیومها بتوانند با ارواح ارتباط برقرار کنند، شاید مهمل به نظر برسد. هیچ شکی نیست که برخی از مدعیانِ امروزین «مدیومی» یا فریبکارند یا اینکه دچار خودفریبی شدهاند. برخی از مدعیان مدیومی سوالاتی کلی میپرسند و حدسهایی با احتمالات زیاد مطرح میکنند، تا جایی که به نظر میرسد انگار جزئیات خاصی را ارائه میدهند. برخی دیگر حتی زحمت تهیهی جزئیات خاص را به خود نمیدهند، چراکه میدانند افراد سوگوار معمولا آماده هستند که حتی مبهمترین اطلاعات را در مورد عزیز فوتشدهشان به راحتی بپذیرند. فعالیتهای این مدعیان شیاد، به راحتی توسط شعبدهبازان قابل انجام است.
با این حال، این مسائل لزوما باعث نمیشوند که کل مدیومشیپ بیاعتبار شود، همانطور که وجود پزشکان قلابی، کل حرفهی پزشکی را زیر سوال نمیبرد. در واقع، مدیومهای بسیار ماهر زیادی بودهاند که تواناییشان در دریافت اطلاعات درست و دقیق دربارهی افراد فوت شده و حتی ابراز تواناییها و ویژگیهای شخصیتی آنها، هرگز به شیوههای مرسوم توضیح داده نشده است. از قرن 19 میلادی، بسیاری از مدیومهای توانمند -در برخی از موارد برای دهها سال- مورد بررسی دقیق و مکرر دانشمندان و ناظران قرار گرفتهاند؛ و مدرکی مبنی بر شیادی آنها هم پیدا نشده است.
یکی از مشهورترین این مدیومها «لیئِنورا پایپر» بود که سال 1850 متولد شده بود. احتمالا پایپر بیش از هر مدیوم دیگری در تاریخ مورد بررسی قرار گرفته است. روانشناس بزرگ «ویلیام جیمز» (پدر روانشناسی آمریکا) آزمایشهای زیادی را با پایپر انجام داد و 25 نفر از همکاران و آشنایانش را با اسامی مستعار نزد پایپر فرستاد تا او را ببینند. خانم پایپر با توصیفات درستش از ظاهر و فعالیتهای افراد فوتشده، مراجعینی که جیمز میفرستاد را وحشتزده میکرد. او پیامهای طیف وسیعی از دوستان و نزدیکان فوتشدهی مراجعانش را تبادل میکرد که شامل موارد زیادی از جزئیات ریز و دقیق میشد. او بارها پیامهای مرتبطی را از ارواح انتقال میداد و معمولا از زبان بدن مناسبی استفاده میکرد. در نتیجهی این آزمایشها، ویلیام جیمز نوشت: «من اکنون باور پیدا کردهام که او (پایپر) دارای نیرویی است که در حال حاضر توضیحی برایش وجود ندارد.» (1)
تحقیقات تجربی
نکتهی خیرهکنندهتر این است که در سالهای اخیر، مطالعات علمی دقیق و متعددی در مورد مدیومها انجام شده که نتایج مثبتی هم به همراه داشته است. این تحقیقات شامل آزمایشهایی دوسوکور، سهسوکور و حتی پنجسوکور میشوند. محققانی مانند «جولی بایشل» در «موسسهی تحقیقاتی ویندبریج» از اندازهگیریهای سختگیرانه استفاده کرده، تا هرگونه احتمال تلقین، شیادی و «نشت حسی» منتفی باشد. (منظور از نشت حسی، انتقال ناخودآگاه اطلاعات بین مدیوم و مراجع است.)
در این نوع تحقیقات از «سیتر وکالتی» استفاده میشود تا مدیوم با سیتر واقعی هیچ ارتباط مستقیمی نداشته باشد. (به فردی که برای ارتباط با ارواح، به مدیوم مراجعه میکند، اصطلاحا «سیتر» (sitter) گفته میشود.) به مدیوم فقط اسم فرد فوت شده داده میشود تا با او ارتباط برقرار کند. مدیوم پیش از آزمایش اسم فرد فوت شده را نمیداند و همین باعث میشود که احتمال فریبکاری منتفی باشد. سپس مدیوم با توانایی مدیومی خود، تا جایی که میتواند اطلاعات مرتبط با ظاهر، شخصیت، سرگرمیها، علایق، علت مرگ فرد فوتشده و موارد دیگر را دریافت میکند. سپس دو متن نوشته شده را به یک سیتر میدهند؛ متن اول، دریافتهای مدیوم در ارتباط با عزیز فوتشدهی همان سیتر است، و متن دوم، دریافتهای همان مدیوم در ارتباط با فرد فوتشدهی یک سیتر دیگر است. (سیتر نمیداند که کدام متن مرتبط به خود اوست). سپس سیتر باید متنی را که مرتبط با اوست انتخاب کند و میزان صحت اطلاعات آن را ارزیابی کند. این رویه بارها در جلسات مختلف با همان مدیوم تکرار میشود. (2)
آزمایشهای به شدت کنترلشدهای که از این پروتکل استفاده کردهاند، نشانگر نتیجهای بسیار قابل توجه و ثابت، با «نمرهی اصابت» (Strike Rate) حدود 75 درصد هستند.(3) همانطور که گروهی از محققان اخیرا نوشتهاند، یافتههای این مطالعات، قویا نشان میدهند که «برخی از مدیومها میتوانند اطلاعات درست و دقیقی را در مورد عزیزان فوتشدهی افراد گزارش دهند... و این درحالی است که هیچ اطلاع قبلیای در مورد سیترها یا افراد فوتشده نداشتهاند، هیچ بازخورد حسیای دریافت نکردهاند و از شیادی یا فریبکاری استفاده نکردهاند.»(4)
یک متاآنالیز از تحقیقات برجستهی مدیومی بین سالهای 2001 تا 2019، در سال 2020 میلادی منتشر شد. این متاآنالایز فقط تحقیقات به دقت کنترل شده را بررسی کرده است. بررسی آمارها نشان میدهد که نمرهی مدیومها به طرز قابل توجهی، بالاتر از حد شانس است. همانطور که محققان نوشتهاند: «نتیجهی این متاآنالایز، این فرضیه را حمایت میکند که برخی از مدیومها میتوانند اطلاعات مرتبط با افراد فوتشده را، از طرق ناشناخته، بازیابی کنند.» (5)
جملهی معروفی از ویلیام جیمز در ارتباط با لیئِنورا پایپر وجود دارد که میگوید: «برای نقض گزارهای که میگوید "همهی کلاغها سیاه هستند"، نیازی نیست که نشان دهیم "هیچ کلاغی سیاه نیست"؛ بلکه فقط کافی است که یک کلاغ سفید پیدا کنیم. همان یک کلاغ سفید کفایت میکند.»(6)
در مورد مدیومشیپ، ما کلاغهای سفید بسیاری داریم. بنابراین، شاید ما باید در مورد برخی از مفروضاتمان دربارهی حیات انسان، تجدید نظر کنیم؛ فارغ از اینکه جایگزین این مفروضات چقدر غیرقابل ادراک هستند.
رفرنسها:
1. Myers, F. W. H., Lodge, O., Leaf, W. & James, W. (1890). A record of observations of certain phenomena of trance. Proceedings of the Society for Psychical Research, 1889–90, 6, pp. 436–659, p. 653
2. See Beischel, J. et al. (2015). Anomalous information reception by research mediums under blinded conditions II: replication and extension. Explore, 11(2):136-42.; Beischel, J. & Schwartz, G. (2007) Anomalous information reception by research mediums demonstrated using a novel triple-blind protocol. Explore, 3(1):23-
3. Barušs, I & Mossbridge, J, (2016). Transcendent Mind: Rethinking the Science of Consciousness. Washington, DC: American Psychological Association.
4. Rock, A, et al., (2014). Discarnate readings by claimant mediums: Assessing phenomenology and accuracy under beyond doubt-blind conditions. Journal of Parapsychology, 782, pp. 183–194, p. 183.
5. Sarraf, M. et al. (2020). Anomalous information reception by mediums: A meta-analysis of the scientific evidence. Explore online pre-publication. DOI: 10.1016/j.explore.2020.04.002.
6. James, W. (1896). Address of the president before the society for psychical research. Science, 3(77), 881-888, p. 884