در شهر کرج، جایی که روایتهایی از زندگی به شکلهای غیرمنتظره میپردازند، داستان یک وکیل طلاق به نام آرمان شروع میشود. آرمان، یک مرد ماهر و باهوش با یک صورت مهربان و پشتکار ناپذیر، به عنوان یک وکیل معروف در حوزه طلاق شناخته میشود.
او در یک دفتر حقوقی شناخته شده به عنوان وکیل فلکه اول گوهردشت ، مشغول به کار است و در زندگی حرفهای و شخصی خودش، با چالشها و رازهای بسیاری روبروست. آرمان از دیگر وکلای طلاق با توجه به اخلاق حرفهای و مهارت بالا، مشتریان زیادی را به سمت خود جلب کرده است.
یک روز، یک زن جوان به نام نیلوفر با دلهای شکسته و مشکلات زندگی خود به دفتر آرمان آمده است. نیلوفر، به دنبال طلاق از شوهری بیاحترام و ظالم است که زندگی او را تبدیل به کابوسی کرده است. آرمان با دقت به داستان نیلوفر گوش میدهد و قلبش با همدردی به او کمک میکند.
آرمان با شجاعت و انگیزه نیلوفر را در دادخواهی اش یاری میکند. او با مطالعه پرونده و پیگیری موارد حیاتی، قدرتمندترین استراتژیها را در زمینه حقوق طلاق انتخاب میکند. در هر جلسه دادگاه، با استدلالهای قاطع و قاطبه، آرمان محکماً دفاع میکند و نیلوفر را از دست ظلم شوهرش نجات میدهد.
در طی این راه، آرمان با روابط انسانی پیچیده و مواجهه با رازهای تاریک خانوادهها، احساسات مختلف و هویتهای گمشده، مواجه میشود. او در کنار کار حرفهای خود به عنوان وکیل طلاق در کرج ، با حل مشکلات خانوادگی و کمک به مردم در یافتن راه حلهای مناسب برای زندگی شاد و سالم، به یک قهرمان اخلاقی تبدیل میشود.
پایان داستان، نه فقط با پیروزی در دادگاه بر روی میآید، بلکه با بازگرداندن لبخند به لبهای نیلوفر و احساس آزادی و قدرت به او، زندگی جدیدی برای هر دوی آنها آغاز میشود. داستان آرمان نه تنها یک داستان از پیروزی حقوقی است، بلکه داستانی از امید، دوستی و انسانیت در دل شهر کرج.
توجه داشته باشید که آنچه خواندید صرفا یک داستان است و هیچ یک از این شخصیت ها و اتفاقات واقعی نیستند.