ویرگول
ورودثبت نام
احمد خلیلی جعفرآباد
احمد خلیلی جعفرآباد
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

پیش بینی ما از آینده چقدر واقعی است؟

پیش بینی آینده همواره به عنوان یک کار جذاب برای عموم مردم و به خصوص آینده پژوهان بوده است. اگر هم در اینترنت جستجویی کنید حتما به پیشگوییهای متعددی مانند عکس زیر خواهید رسید. عکس زیر نشان دهنده آینده صنعت پست در سال 2000 از دید یک فرد در حدود سال 1900 است.

برای این که کمی قدرت تحلیلی خود را بیازمایید سعی کنید آینده جهان را از دریچه یک فرد در سال 1900 تحلیل کنید. برای راحتی کار فرض کنید الان در آستانه سال 1914 هستیم. شروع به پیش بینی کنید. آیا میتوانستید ظهور هیتلر و جنگ دوم را پیش بینی کنید؟ فرو پاشی سریع بلوک شوروی را چطور؟ گسترش اینترنت را؟

همانطور که مشخص است پدیده های بسیاری در جهان وجود دارند که به صورت نادری اتفاق می افتند. اما اگر اتفاق افتادند تاثیر بسیاری روی زندگی افراد می گذارند. مثلا ظهور هیتلر، اختراع برق، اختراع ماشین بخار، اختراع اینترنت، اختراع گوشی هوشمند از مواردی هستند که به طور کلی مسیر جهان را تغییر داده‌اند و به همین دلیل است که تصویر گذاشتگان از زندگی ما تفاوت بسیار زیادی با واقعیت موجود دارد.

نسیم نیکلاس طالب در کتاب معرو خود مواردی مثل مدهای زودگذر، بیماریهای همه گیر، ایده ها، ژانرها و مکاتب هنری، را قوی سیاه می نامد. همه این موارد دارای دو ویژگی هستند که عبارت از "احتمال کم" و "پیامد سنگین" است. ترکیب این دو از قوی سیاه یک معمای بزرگ میسازد؛

معما وقتی پیچیده تر میشود که می بینیم رفتار ما جوری است که انگار قوی سیاهی وجود ندارد! به عبارت دیگر ما همیشه فرض میکنیم جهان به صورت خطی تغییر خواهد کرد و آینده ادامه خطی وضعیت فعلی است. در حالی که ممکن است یک پدیده مسیر جهان را به کلی تغییر دهد.

این الگو کما بیش از جاهای مختلفی قابل مشاهده است. یعنی هم در پیش بینی آینده قابل استفاده است و هم در مورد تصمیماتی که شما در حال گرفتن آنها هستید. مثلا یکی از تصمیمات انتخاب شغل است. باید توجه کنید که درآمد آینده شما الزاما ادامه مسیر فعلی شما نخواهد بود و ممکن است یک تغییر آینده شما را تا حد بسیار زیادی تغییر دهد.

به عنوان مثال اگر به دنبال انتخاب مسیر شغلی هستید، دو راه پیش رو دارید. مسیر اول انتخاب شغل کارمندی در شرکتی بزرگ یا کوچک که نتیجه آن درآمد مشخص خواهد شد که از منحنی نرمال یا الگوی گوسین پیروی میکند!. یعنی کمتر از ۵ نفر در هر یک میلیون نفر درآمد بیش از 3 برابر متوسط جامعه را دارند که در حال حاضر حدود ۷ تا ۸ میلیون تومان است.

حالت دوم انتخاب مسیر کارآفرینی که نتیجه آن بیل گیتس، نویسنده هری پاتر، رامبد جوان و ... شدن و یا هیچ است. یعنی یا خیلی ثروتمند خواهید شد و یا عایدی چندانی ندارید!. مسیر کارافرینی مطابق منحنی نرمال کار نمی کند!

استارتاپکارافرینیمسیر شغلیآینده
دکتری مدیریت فناوری اطلاعات از دانشگاه تهران و موسس-مدیرعامل استارتاپ www.sahmeto.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید