نیل سایمون در چهارم ژوئیه ۱۹۲۷ میلادی در منهتن آمریکا در خانوادهای با سطح مالی پایین متولد شد و از آنجایی که والدین او برای تأمین مخارج، شبانهروز کار میکردند، وقتی برای تربیت او نداشتند؛ به همین دلیل تربیت نیل به عهده برادر بزرگترش دنی قرار گرفت. دنی او را به مطالعه و نوشتن وا میداشت و همین موضوع باعث شکوفایی آینده هنری وی شد. نیل سایمون پس از دریافت مدرک دیپلم به دانشگاه نیویورک و سپس کلرادو رفت و تحصیلات تکمیلی خود را در نویسندگی به پایان رساند. وی نخستین بار با نگارش فیلمنامه سریال آمریکایی “هرگز پولدار نمیشوی” توانست نام خود را به عنوان نویسندهای نامی در میان نویسندگان کمدی آمریکا بر سر زبانها بیندازد. او پس از مدتی از تلویزیون فاصله گرفت و به طرف تئاتر رفت. این نویسنده آمریکایی در ۱۹۶۰ میلادی با آثار کمدی “زوج ناجور” و “پابرهنه در پارک” به شهرت رسید. او همچنین با عضویت در هیأت نویسندگان برنامههای کمدی تلویزیونی «سید سزار» و نوشتن سریال کمدی «هرگز پولدار نمیشوی» که توسط دوستش فیلیپ سیلور ساخته شد، توانست به چنان مهارتی دست یابد که به لطیفهها و شوخیها امکان دهد تا بسیار روان و طبیعی در موقعیتها و شخصیتها جاری شوند تا برحسب تصادف و تنها برای لبخند زدن و سرگرم کردن سطحی بیان نشوند. سپس نمایشنامه «بیا و شیپور بزن» را آماده اجرا کرد و با استقبال گرمی از طرف تماشاگران مواجه شد که همین موجب باز شدن دروازههای شهرت برای او شد. این نمایش ۸۴ هفته در برادوی روی صحنه بود و سایمون را مصمم کرد تا از آن پس به دنیای نویسندگی نمایشنامه جدیتر نگاه کند.
برخی از ویژگیهای آثار نیل سایمون:
۱. بسیاری از نمایشنامههای سایمون را میتوان گرتهبرداری از وقایع و ادوار گوناگون زندگی شخصی وی دانست. او در طول فعالیت حرفهای خود بیش از ۴۰ نمایشنامه نوشت که بیشتر آنها کمدی است.
۲. شخصیتپردازی در نمایشنامههای نیل سایمون با هرچه تمامتر کالبدشکافی میشود.
۳. این نویسنده پرکار و فعال در طول عمر کاری خود تقریباً هر سال یک نمایشنامه مینوشت که بسیاری از آنها مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. سایمون که به عنوان پدر نمایشنامههای کمدی شناخته میشود، افتخارات و جوایز بسیاری کسب کرد و از جمله آنها میتوان به ۱۶ بار نامزدی جایزه تونی، دریافت ۲ جایزه امی، چهار جایزه تونی و یک گلدن گلوب اشاره کرد. همچنین در ۱۹۹۱میلادی برای نگارش نمایشنامه “گمشده در یانکر” جایزه معتبر پولیتزر را به خود اختصاص داد. کسب چهار نامزدی در جوایز سینمایی اسکار برای فیلمنامههای سوییت کالیفرنیا، دختر خداحافظی، پسران آفتاب و زوج ناجور نامزد و همچنین جایزه “مارک تواین” تنها بخشی از افتخارات پرشمار سایمون محسوب میشود.
۴. تئاترهای او فروش بسیار خوبی داشتند که کمتر کسی به چنین موفقیتی در زمینهی تئاتر رسید.
اهمیت نیل سایمون در ایران: اهمیت نیل سایمون در ایران نیز به نحوی بوده که تقریباً در هر فصل تئاتری شهر تهران، آثاری از این نویسنده روی صحنه رفته است و مخاطبان فارسی زبان ادبیات نمایشی نیز با آثار او به خوبی آشنا هستند چراکه تاکنون نمایش نامه های زیادی از او به فارسی ترجمه شده است. در ایران شهرت سایمون بیشتر به واسطه نمایش نامه های کمدی او است. «اتاقی در هتل کالیفرنیا» نمایش نامه ای است از او که با ترجمه شهرام زرگر در نشر نیلا منتشر شده است. اتاقی در هتل پلازا، پزشک نازنین، دختر یانکی، زندانی خیابان دوم، عاقبت عشاق سینه چاک، پابرهنه در پارک، اتاقی در هتل لندن و مشنگ ها از دیگر آثار نیل سایمون است که تاکنون در نشر نیلا منتشر شده است.
همچنین این نمایشنامهنویس مطرح، نمایشنامه طنزآمیز «پزشک نازنین» را نگاشته است و در آن روابط انسانی در جامعه را با زبانی کمدی به تصویر کشیده است در واقع این نمایشنامه برپایه داستانهای کوتاه «آنتون چخوف» داستاننویس و نمایشنامهنویس مشهور سده نوزدهم روسیه نگاشته شده است. این اثر معروف بازتابی از رابطه انسانها است و در ۲ پرده و یازده صحنه گنجاندهشده است. نمایشنامه «پزشک نازنین» داستان نویسندهای است که در ابتدا داستان خود را در اتاق کارش معرفی میکند. در این داستان شخصیتهای مختلفی وجود دارند و آنها جامعه را نقد میکنند. این نویسنده که شخصیت اصلی داستان است با افراد زیادی از جمله کارمند معمولی شهرداری و همسر او روبهرو میشود، او تمام مدت افراد را توصیف میکند و فضای درستی از داستان را در اختیار خواننده اثر قرار میدهد.
این نمایش بارها در ایران نیز اجرا شده است و «اشکان خطیبی» آن را به همراه گروهی کودک به اجرا درآورد. همچنین این کتاب را «آهو خردمند» به فارسی ترجمه کرده و «نشر نی» آن را در ۱۳۸۷ خورشیدی منتشر کرده است؛ این ترجمه نامزد جایزه ادبی پروین شد. البته این کتاب را «شهرام زرگر» هم به فارسی ترجمه کرده و در ۱۳۸۴خورشیدی بخشهایی از این نمایشنامه را در تلویزیون اجرا کرد. از دیگر آثار برجای مانده از این غول نمایشنامه نویسی می توان به بیا و شیپور بزن، دختری که با ستاره پولکدوزی شده، اتاقی در هتل پلازا، عاقبت عشاق سینهچاک، زندانی خیابان دوم، پسران آفتاب، محبوب خداوند، فصل دو، آنها دارند ترانه ما را مینوازند، مرور کردن خاطرات ساحل، بلاکسی بلوز، گروه برادوی، گمشده در یانکر، خندیدن در طبقه بیستوسوم اشاره کرد. همچنین از جمله فیلم نامه های وی زوج ناجور، دختری که وداع میکند و اتاقی در هتل کالیفرنیا را می توان نام برد.
سایمون به گفته خودش نویسنده منظم و با دیسیپلینی بود. برای هشت ساعت پشت ماشین تحریرش مینشست و شروع به تایپ میکرد. کمدی کارهایش ویژه خودش بود. نه زیادی تلخ و سیاه و نه آنقدر که هجو و هزل طعنه بزند. سایمون جهانبینی فوقالعادهای نسبت به موقعیتها و آدمها داشت. او میگوید: «هرگز نمیتوانم به یک موقعیت شوخطبعانه فکر کنم مگر اینکه مقداری درد هم چاشنیاش باشد. عادت داشتم از خودم بپرسم: موقعیت بامزه چیست؟ حالا ولی همیشه از خودم میپرسم: موقعیت غمگین چیست و چطور میتوانم آن را شوخطبعانه روایت کنم؟» در واقع محوریت کارهای وی چالش میان زوجها بود. آدمهایی واقعی که نقصهای خودشان را داشتند اما میخواستند زندگی کنند.
کمدیهای سایمون آینه تمام نمای جامعه نوپای آمریکا است، او با پاک کردن بزکها و رنگ و لعاب از جامعه امروز آمریکا و با ورود به بطن روابط انسانی و خانوادگی این جامعه، تماشاگران خود را در موقعیتهای کمیک اما شگفت آور قرار میدهد. هر چند ساختمان ظاهری و دیالوگنویسیهای سایمون بسیار ساده است و از هر پیچیدگی در آثارش دوری میکند تا مفاهیم اجتماعی و انسانی را به مخاطبش منتقل کند اما اندیشههای ناب و عمیقی در داستانهای نمایشی او وجود دارد. همچنین هرچند درآثار او چه در تئاتر و چه در سینما؛ جنسیت، خشونت، اعتیاد و الکل، منادی دوستی، عشق، تفاهم و اخلاق هستند اما پایان آثارش همیشه اخلاقگرایانه و شیرین است.
این نمایشنامه نویس آمریکایی به صورت کاملاً دقیقی به جزییات رفتارها و تردیدهای جامعه میپردازد و با ذرهبینی که به عنوان یک جامعهشناس در دست دارد، مسائل و اتفاقات را بزرگنمایی کرده و پرداخت آنها را به عنوان سرمشق کارهای خود قرار میدهد. سایمون نه تنها درجامعه شناسی نمایشنامههایش تبحر خاصی دارد بلکه به زیرکی روانشناسی و برخوردهای افراد موجود در متون خود را طراحی کرده و با فرضیات متعدد و دیالوگنویسی مینیاتورگونه خود تصاویر قابل اعتنایی را خلق میکند. تصویری که او از مشکلات و بیمها و امیدهای کودکانه زندگی روزمره بزرگسالان در جوامع مدرن بشری میسازد، گرچه اندکی اغراق شده است اما از واقعیتهای پیرامون خود سرچشمه میگیرد. در واقع سایمون با بررسی دقیق مسائل ذهنی کاراکترهای خود در موقعیتها، ابعاد و پیچیدگیهای جهان مفروض نمایشی را خلق و با تثبیت هر اتفاق شیرین در رویدادها و انگارههای سطحی تلخی و سیاهیهای فرد فرد آنها را بازگو میکند.
بررسی پزشک نازنین اثر نیل سایمون با ترجمه آهو خردمند:
در سال 1973، نیل سایمون پس از 12 سال لذت بردن به عنوان موفق ترین نمایشنامه نویس تجاری جهان، تصمیم گرفت چیز متفاوتی را امتحان کند. او بهجای نوشتن کمدی بیخطر سالانهاش درباره اضطراب زندگی در نیویورک معاصر، پزشک نازنین را ساخت، مجموعهای از نه نمایشنامه که از داستانهای استادانه آنتون چخوف اقتباس یا پیشنهاد شده بود. این قطعات توسط یک راوی که فقط به نام نویسنده شناخته میشود و گاهی اوقات نقشآفرینی میکند، که ممکن است ترکیبی از چخوف و سایمون باشد یا نباشد. (چخوف یک پزشک پزشکی بود؛ نام مستعار سایمون دکتر است.) اگرچه دکتر خوب یک مطلب بیخطا نیست، اما با احمقها شادی میکند.
مطمئناً اینجا بیشتر از سیمون است تا چخوف. طرحی مانند «جراحی» درباره کشیدن دردناکی اغراقآمیز در مطب دندانپزشکی، همانطور که برای چخوف متعلق به خود سایمون است (که بلافاصله قبل از «پزشک نازنین » بود. «استماع» بر اساس داستان چخوف نیست. در طول تمرینات نیویورک به عنوان هدیه ای برای بازیگر مارشا میسون، که سیمون در آن زمان عاشق او شده بود، نوشته شد.
(به طور تصادفی، میسون در کرست وود بزرگ شد، تنها یک مایل از جایی که کمپانی تئاتر آوالون این اثر را روی صحنه می برد.) در اینجا، «ممیزی» میسون با تند و تلخی توسط ترزا هرمان اجرا می شود.
کارگردان جیمز آنتونی تفاوتهای ظریف شب را درک می کند. او قدردانی میکند که چگونه خلق و خوی باید با کمی بیش از یک ضربان قلب از شادی به غم تغییر کند. آنتونی اجراهای جذابی را از گروه کوچک خود برانگیخته است. بعد از اینکه آستین پیرس روی بوروکرات اشتباهی عطسه کرد یا در طرحی بعد با تعجب به بانوی مناسب آن شب خیره شد، پیرس چشمان فنجانی نعلبکی را نشان داد که حتی ادی کانتور هم به آن حسادت میکرد. جودی مان به طرز لذت بخشی راه خود را از طریق "یک موجود بی دفاع"، یک داستان مسخره با عنوان کنایه آمیز درباره خطرات بانکداری، طی می کند. (این طرح به طور ناخواسته از فهرست نمایش حذف شده است، اما برنده است.) مان و هرمان در «حکومت» به همان اندازه مؤثر هستند، قطعهای که اعتماد به نفس را در مقابل سادهاندیشی قرار میدهد.
اما چیزی که دکتر خوب آوالون را به یک شب کمیک تبدیل می کند، تور دو نیرو توسط دین کریستوفر است. تصویرهای مختلف او دقت شگفت انگیز و زمان بندی بی عیب و نقصی را نشان می دهد. به عنوان مثال، کریستوفر را در «یک موجود بی دفاع» تماشا کنید. در بیشتر طرح، او پشت میز گیر افتاده است، با یک پا در بانداژ. حرکت در حداقل است، اما او در سکون تقریباً برازنده است. در "مرد غرق شده" کریستوفر به نظر می رسد که ولگرد بندر ساحلی خود را از طریق منشور واضح کمدین بریتانیایی تری توماس هدایت می کند. او در تمام عصر پرشور یک شگفتی است.
نقش محوری نویسنده را احتمالاً می توان به هر طریقی به تصویر کشید. یک نویسنده بی نام، بالاخره یک جور آدمی است. اما در حالی که تولید به وضوح در روسیه قرن 19 اتفاق می افتد، نویسنده لری مابری فاقد حس دوره یا شیوه اروپایی است.
فقط می توان تصور کرد که کریستوفر ممکن است از نویسنده چه ساخته باشد. اما در آن صورت او نقش برخی از شخصیت هایی را که اکنون انجام می دهد را بازی نمی کند. دکتر خوب ویترینی برای بازیگر ضروری است.
بررسی نمایشنامهی اتاقی در هتل پلازا از نیل سایمون با ترجمهی استادم جناب شهرام زرگر:
این نمایشنامه از سه پرده تشکیل شده است که هر کدام شامل شخصیتهای متفاوتی میشود، اما همگی در سوئیت 719 هتل پلازا شهر نیویورک اتفاق میافتند. اولین اقدام، بازدیدکننده از مامارونک، زوج نه چندان خوشبختی سم و کارن نش را به مخاطبان معرفی میکند که در تلاشی از سوی کارن برای بازگرداندن عشق به ازدواجشان، در حال بازدید از سوئیت ماه عسل خود هستند. نقشه او نتیجه معکوس می دهد و آن دو درگیر بحث شدیدی در مورد اینکه آیا سم با منشی خود رابطه دارد یا نه، درگیر می شوند. این عمل با خروج سام (که گفته میشود برای انجام کارهای فوری) به پایان میرسد و کارن با تأسف درباره اینکه چقدر چیزها از زمان جوانی آنها تغییر کرده است فکر میکند.
قسمت دوم، بازدید کننده از هالیوود، شامل ملاقاتی بین تهیه کننده فیلم جسی کیپلینگر و شعله قدیمی اش، خانه دار حومه شهر، موریل تیت است. موریل - از شهرت خود به عنوان یک مرد خانم خوش صحبت - آگاه است - فقط برای گفتگو بین دوستان قدیمی خود به خود قول داده است که مدت زیادی در آنجا نخواهد ماند. جسی اما نقشه های دیگری در سر دارد و بارها سعی می کند او را اغوا کند.
قسمت سوم، بازدید کننده از جنگل هیلز، حول زوج متاهل روی و نورما هابلی در روز عروسی دخترشان میمسی می چرخد. در عجله عصبی، میمسی خود را در حمام سوئیت حبس کرده و حاضر به ترک آن نیست. والدین او تلاش های دیوانه وار انجام می دهند تا او را تشویق کنند تا در مراسم عروسی او شرکت کند، در حالی که مهمانان جمع شده در انتظار ورود سه نفر در طبقه پایین هستند. به نظر می رسد که آنها سرانجام ازدواج خواهند کرد، زیرا این عمل به پایان می رسد.
پایان