با پیوند دادن یک رایحه منحصر به فرد به یک برند، پیوند قوی با مصرف کننده ایجاد می شود و در نتیجه تبدیل به امتداد هویت برند می شود.
دیزنی در برخی از نمایشها از عطر استفاده میکند تا به آنها واقعگرایی بیشتری بدهد، و بوی پاپ کورن در پارکهایش پخش میشود تا خرید تنقلات را تشویق کند. رولز رویس "بوی ماشین جدید" را در سراسر مغازه های خود گسترش می دهد تا خریداران بالقوه را به طور ناخودآگاه تحت تأثیر قرار دهد.
عطرها معمولاً بین 1٪ تا 15٪ رایحه / اسانس دارند، در حالی که رایحه ها می توانند تا 70٪ اسانس داشته باشند. در نتیجه غلظت بالای اسانس ها در عطرها، گران تر از روغن های معطر هستند.
مطالعات بازاریابی عصبی نشان داده است که 75 درصد از احساسات توسط حس بویایی ما تحریک می شود. از بین تمام حواس، حس بویایی ما بیشترین ارتباط را با حافظه ما دارد. این به این دلیل است که لامپ بویایی در مغز که بو را تشخیص می دهد بخشی از سیستم لیمبیک است. سیستم لیمبیک بخشی از مغز است که با عواطف، حافظه و احساسات سروکار دارد. این می تواند بر وضعیت عاطفی و خلق و خوی مشتری تأثیر بگذارد و در نتیجه بر عادات خرید آنها نیز تأثیر بگذارد.
تولید کنندگان رایحه راهی را برای کسبوکارها فراهم میکند تا با استفاده از رایحه به عنوان ابزاری برای دسترسی به مشتریان خود در سطح احساسی، از بار شنیداری و بصری عبور کنند. با گره زدن یک رایحه به یک برند، هویت آن برند در ذهن مصرف کننده تقویت می شود و در نتیجه وفاداری و درآمد افزایش می یابد.
تیم متخصصان بویایی با مشتریان کار می کنند تا عطر دلخواه آنها را در جنبه های مختلف برای تجربه مشتری ترکیب کنند. هر چه نقاط تماس بیشتری رایحه را در خود جای دهد، مشتری بیشتر در معرض برند قرار می گیرد. این امر ارتباط مشتری با برند را تقویت می کند و در نتیجه باعث وفاداری و افزایش درآمد می شود.
توسعه عطر برای موفقیت برند
در قلب هدف برندها، اشتیاق به تقویت ارتباط بین مصرف کنندگان و برندها از طریق رایحه است تا به برندها یک مزیت پیشرو در صنعت بدهد.
برندها با بازاریابی عطر چه چیزی می توانند به دست آورند که تکنیک های دیگر ممکن است ارائه ندهند؟
رایحه ها رمز و راز بیشتری نسبت به مناظر و صداها دارند. آنها خودشان را در پسزمینه نمایش می دهند، خیلی قبل از اینکه بتوانید آنها را نام ببرید. آنها احساس شخصی ایجاد می کنند. خاطرات را آشکار می کنند. بنابراین جای تعجب نیست که برندها از این حافظه حسی بهره می برند. آنها از عطرهای سفارشی برای ایجاد ارتباطات عاطفی قوی هستند استفاده می کنند. بازاریابی عطر راهی برای برندها برای کنترل محیط فیزیکی خود است تا محیطی ثابت ایجاد کنند که مکمل عناصر حسی کلاسیک تر و واضح تر باشد.
همچنین این روشی است که رایحه یک برند را در سطح شخصی به مصرف کننده متصل می کند. با ایجاد هویت برند خود با رایحه، که خاطرات متمایز را برای هر فرد ایجاد می کند، شرکت ها می توانند لحن ارتباط با مشتری را تعیین کنند. از تجربه های مشاوره ، می دانم که وقتی یک برند احساسات درستی را برانگیزد، می تواند تداعی های مثبت و حتی خرید و وفاداری را ایجاد کند.
یکی از صنایعی که بویژه توسط روند بویایی پیشرفت کرده است، صنعت گردشگری و سفر است. از آنجا که مسافرت تجربه ای است که به دنبال لذت بخشی و ایجاد تجربه برای تمام حواس است.
وستین یکی از اولین هتل های زنجیره ای بود که از رایحه ها در برندسازی استفاده کرد، با رایحه ای خاص از چای سفید، وانیل و سدر. هتل Four Seasons در شیکاگو از ترکیبی از "بنفشه های محلی، نیلوفرهای آبی و مرکبات تمیز با چوب سدر" استفاده می کند که توسطAir Aroma ارائه شده است. هتل ماندارین اورینتال و اسپا در هاید پارک لندن، از چوب صندل گرم، یاس گلدار، و فرانجیپانی استفاده میکند و مهمانان میتوانند شمعهایی را با خود به خانه بیاورند تا تجربهشان را فراتر از اقامتشان ببرند.
بخشی از کلید موفقیت بازاریابی عطر این است که این بوها به طور تصادفی انتخاب نمی شوند. برخی از برندها برای ایجاد ترکیبات خاص به مکان و مخاطبان خود نگاه می کنند، حتی «متخصصان برندسازی بویایی» را استخدام می کنند تا عطرهای خاصی را برای هماهنگی با مصرف کنندگان هدف خود انتخاب کنند. بنابراین، اگر هتلی در مرکز شهری شلوغ پر از مسافران تجاری باشد، ممکن است بویی مانند اکالیپتوس را در اولویت قرار دهد تا مردم انرژی بگیرند. در حالی که یک اقامتگاه کوهستانی کوچک که برای بازنشستگان یوگا پذیرایی می کند، ممکن است به جای آن از اسطوخودوس استفاده کنند.
امریکن اکسپری برند دیگری است که خود را در دنیای بازاریابی عطر جاسازی کرده است. سال گذشته، آنها رایحه American Express Signature را با هم ترکیب کردند که ترکیبی از عطرهایی مانند فلفل صورتی، اسطوخودوس، ترنج و چرم است. این بو به طور انحصاری در بینی مشتریانCenturion Lounge در دسترس است و American Express حتی این رایحه را وارد یک کمپین پستی مستقیم کرد و از دارندگان کارت پلاتینیوم خواست که "به آرامی لوگوی Centurion را بمالند تا بوی American Express Signature را استشمام کنند."
علاوه بر این، خود یک عطر می تواند به خاطره یک مکان مرتبط شود. بنابراین، اگر یک هتل یا سالن استراحت به شیوه ای خاص بوی خوبی داشته باشد، یک مسافر برای همیشه آن رایحه را به خاطرات خوش تعطیلات خود متصل می کند.
اما عطر بیشتر از حافظه است. همچنین درباره اینجا و اکنون است، منظرهای شلوغ از آرمها، برچسبها و زیباییشناسی کلی که به قدری شلوغ، همهجانبه و بهطور معمولی شدهاند که اغلب با هم ترکیب میشوند. «خوشرنگسازی هزارهای»، رنگهای خاکستری، پاستیلی و روشنایی هایی که بر خلاقها تسلط پیدا کردهاند، دقیقاً همین است: ملایم.
اگرچه مارکهای قدیمی هنوز هم میتوانند به هویتهای بصری ثابت و برچسبهای به یاد ماندنی تکیه کنند، برای مصرفکنندگان آسان است که فراموش کنند.
بانک ثبت سرمایه وان یکی از معدود برندهای مالی است که به برندسازی بویایی توجهرکرده است.
برندسازی آن را یک قدم جلوتر برد تا نه تنها به یک شمع اشاره کند، بلکه در واقع آن را ساخت. کمپین «مانیفست پول Chime شامل رسانههای اجتماعی و تبلیغات نمایشی آنلاین بود و شامل قرعه کشی برای مردم برای برنده شدن یک شمع "مانیفست پول" ساخته شده توسط شرکت شمع Apotheke بود. این ایده بر روی روند تجلی، رایج در سراسر رسانه های اجتماعی، برای برانگیختن احساس اعتماد سرمایه گذاری کرد. کمپانی برندسازی برای برانگیختن احساسات، آتش، چوب سدر، نعناع هندی و کهربا را انتخاب کرد، که به گفته او به هدایت مناسک صرف کنندگان کمک می کند - در این مورد، شیوه های تجلی. مانند شمع، محصولات Chime می توانند به مردم کمک کنند تا آینده مالی قوی داشته باشند.
کسب و کار ها باید به عطر به عنوان قدم بعدی در مسابقه برای برجسته شدن به روش های جدید فکر کنیم. جدول زمانی عناصر برندسازی را در یک جدول زمانی در نظر بگیرید: اول، تصاویر و متن. بعد، صداها، مانند صدای جرنگ و جلوه های صوتی.
اینها می توانند بسیار مؤثر باشند: صدای یک گویش زیبا در یک تبلیغ موسیقایی را در نظر بگیرید - آنقدر خوب که پس از حذف کلمات ، هنوز ملودی را تشخیص می دهیم.
اما این ملودی برای همه یکسان است. در مورد عطر اینطور نیست، و اگر مالک تبلیغ بخواهد تداعی های شخصی بیشتری را ایجاد کند، ممکن است به رایحه ای خاص تبدیل شود که اغلب تصور می شود قوی ترین محرک خاطرات است. یک اخطار این است که رایحه امضا نیز باید منطقی باشد. اگر برندسازی عطر به درستی انجام شود، میتواند موفقیتآمیز باشد به شرطی که با ماهیت مخاطبان یک برند واحساسی که برند میخواهد منتقل کند و سایر تجربیات حسی که دارند، همسو باشد.
بزرگترین عامل محدود کننده فضا است زیرا رایحه فقط در قلمرو فیزیکی وجود دارد. در حالی که این امر به جذابیت آن به عنوان چیزی که میتواند از طریق تجربیات حضوری ارتباط برقرار کند، میافزاید، اما یک مانع نیز هست: همه برندها فضای فیزیکی ندارند. حتی آنهایی که این کار را انجام می دهند، باید یکدیگر را روی عطرها یکی کنند، زیرا آنها به یک تاکتیک رایج تر تبدیل می شوند. پس مراقب هر احساس بعدی باشید – و بینی و دست و گوش و دهان – ممکن است برای رسیدن به آن حس ششم لازم باشد.