ویرگول
ورودثبت نام
احمدرضا ملاحسینی
احمدرضا ملاحسینیمتخصص سئو و دیجیتال مارکتینگ، عاشق بازار های مالی و اقتصاد ، گاهی هم برنامه نویس. درمورد هرچیزی ممکن هست بنویسم. مدیر رسانه تکبین، آرنا لرن، جریانت
احمدرضا ملاحسینی
احمدرضا ملاحسینی
خواندن ۶ دقیقه·۲ ماه پیش

چرا همیشه «بازار خرابه» ولی بازاری‌ها روزبه‌روز پولدارتر می‌شن؟ راز پنهان خلق بدهی در اقتصاد ایران

از دهه ۷۰ تا امروز، یک جمله در تمام بازارهای ایران تکرار می‌شود: «بازار خرابه!» این جمله به‌قدری رایج است که به بخشی از زبان روزمره و فرهنگ اقتصادی ما تبدیل شده است. با این حال، اگر دقیق‌تر نگاه کنیم، متوجه می‌شویم بسیاری از کسانی که این جمله را هر روز تکرار می‌کنند، نه تنها وضعیت مالی‌شان بدتر نشده بلکه در مسیر رشد قرار گرفته‌اند. خانه‌هایشان از مرکز شهر به مناطق شمالی نقل مکان کرده، کسب‌وکارشان بزرگ‌تر شده و دارایی‌شان چند برابر شده است. آن‌ها در ظاهر نگران رکود هستند، اما در عمل، از تورم و نوسان بیشترین بهره را می‌برند.

این تناقض ظاهری از کجا می‌آید؟ چرا افرادی که از وضعیت بد بازار ناله می‌کنند، ثروتمندتر از قبل‌اند؟ پاسخ را باید در یکی از مفاهیم کمتر درک‌شده اقتصاد ایران جست‌وجو کرد: خلق بدهی. این افراد همان کاری را در مقیاس شخصی انجام می‌دهند که دولت در مقیاس کلان می‌کند — استفاده از اعتبار، بدهی و نقدینگی برای پیشبرد اهداف مالی.

دولت پول چاپ می‌کند، بازاری بدهی می‌سازد

دولت برای تأمین هزینه‌ها و بودجه خود معمولاً از طریق چاپ پول و افزایش نقدینگی عمل می‌کند. این کار باعث می‌شود حجم پول در گردش بالا رود و تورم ایجاد شود. در ظاهر این فرآیند نگران‌کننده است، اما در بطن آن منطق اقتصادی مشخصی وجود دارد: افزایش بدهی برای ایجاد حرکت در اقتصاد. در سمت دیگر، بازاری‌ها، تولیدکنندگان و صاحبان مشاغل نیز از همین منطق بهره می‌برند. آن‌ها با استفاده از چک، وام، پیش‌فروش، خرید نسیه یا خطوط اعتباری، پولی را که هنوز در اختیار ندارند وارد چرخه تجارت می‌کنند. این پولِ نادیده، همان ابزاری است که به آن‌ها قدرت می‌دهد تا در شرایط رکود هم فعال بمانند.

بازاری موفق یاد گرفته است چگونه از اعتبار به عنوان سرمایه استفاده کند. او می‌داند که با هر چک، در واقع پول جدیدی وارد گردش مالی خود کرده و آن را به دارایی، کالا یا خدمات تبدیل می‌کند. در واقع، بازاری باهوش همان کاری را می‌کند که بانک مرکزی انجام می‌دهد، فقط در مقیاسی کوچک‌تر. اگر بانک مرکزی با چاپ پول نقدینگی ایجاد می‌کند، بازاری هم با خلق بدهی نقدینگی شخصی و تجاری خودش را افزایش می‌دهد. تفاوت در این است که بازاری این کار را با ریسک شخصی و برنامه‌ریزی دقیق انجام می‌دهد.

بدهی هوشمندانه؛ برنده در بازی تورم

در اقتصادی که تورم ساختاری دارد، بدهی نه تنها تهدید نیست بلکه یکی از مهم‌ترین ابزارهای بقا و رشد است. اگر تورم سالانه ۴۰ درصد و نرخ بهره بانکی ۲۰ درصد باشد، فردی که وام می‌گیرد در واقع از تورم سود می‌برد. او امروز پولی را قرض می‌گیرد که ارزش واقعی‌اش در آینده کمتر می‌شود و آن را در دارایی‌های مولد یا سرمایه‌گذاری‌هایی با بازدهی بالاتر به کار می‌گیرد. در نتیجه، هم از رشد قیمت‌ها سود می‌برد و هم از تورم علیه خودش استفاده نمی‌گذارد.

در علم اقتصاد، این منطق را «اهرم مالی» یا Leverage می‌نامند. اهرم مالی به معنای استفاده از منابع بیرونی برای گسترش توان سرمایه‌گذاری است. بازاری باهوش از این ابزار استفاده می‌کند تا با پول دیگران رشد کند. این مفهوم در اقتصاد جهانی نیز دیده می‌شود. بسیاری از کارآفرینان و شرکت‌های بزرگ جهان با استفاده از وام، اوراق قرضه و خطوط اعتباری توانسته‌اند دارایی‌های خود را چندین برابر کنند. نکته مهم این است که بدهی در صورتی ابزار رشد است که در مسیر درست هدایت شود.

در ایران نیز همین اتفاق می‌افتد. بسیاری از کاسب‌ها با استفاده از اعتبار و چک، چرخه‌ای از نقدینگی را ایجاد می‌کنند که در واقع شبیه به چاپ پول شخصی است. آن‌ها می‌دانند چگونه بدهی را به فرصت تبدیل کنند و در نتیجه، در شرایطی که بسیاری از مردم از تورم آسیب می‌بینند، آن‌ها از تورم سود می‌برند.

بدهی هوشمندانه، مدیریت هوشمند می‌خواهد

اما باید دقت کرد که بدهی همیشه مثبت نیست. استفاده از اهرم مالی اگر بدون دانش، برنامه‌ریزی یا پشتوانه انجام شود، نتیجه‌ای جز شکست ندارد. در سال‌های اخیر افراد زیادی بدون ارزیابی توان مالی خود، وام یا اعتبار گرفته‌اند و وارد تعهداتی شده‌اند که توان بازپرداختش را ندارند. نتیجه، افزایش فشار روانی، کاهش اعتماد به نفس مالی و در نهایت ورشکستگی است. در حالی که در نقطه مقابل، کسانی که حساب‌شده و با درک درست از ریسک وارد این بازی می‌شوند، می‌توانند از بدهی به‌عنوان ابزاری برای رشد نمایی استفاده کنند.

مدیریت بدهی به معنای برنامه‌ریزی دقیق جریان نقد است. یعنی فرد باید بداند پول قرض‌گرفته‌شده را دقیقاً کجا سرمایه‌گذاری می‌کند، چه زمانی بازگشت دارد، و چگونه می‌تواند آن را بازپرداخت کند. بازاری موفق معمولاً برای هر ریال بدهی، مسیر گردش و بازدهی مشخص دارد. این تفاوت کلیدی بین بدهی خطرناک و بدهی مولد است. بدهی بدون هدف، تورم شخصی می‌سازد؛ اما بدهی هدفمند، ثروت تولید می‌کند.

ناله کاسبی یا دفتر حسابداری؟

کاسب‌ها و بازاری‌ها همیشه زیر فشارند — فشار تورم، نوسان، بدهی و تعهدات مالی. اما تفاوت بزرگ آن‌ها با دیگران در نوع واکنششان است. بسیاری از مردم از بدهی می‌ترسند و آن را نشانه بحران می‌دانند، اما بازاری‌ها یاد گرفته‌اند از آن به عنوان ابزاری برای رشد استفاده کنند. آن‌ها در ظاهر ناله می‌کنند که بازار خراب است، اما در عمل دقیق‌ترین استراتژی‌های مالی را پیاده می‌کنند. ناله‌شان شاید برای مصرف عمومی باشد، اما در باطن ذهنی تحلیل‌گر و حسابگر دارند.

در واقع، این ناله‌ها بخشی از بازی روانی بازار هم هستند. وقتی بازاری می‌گوید «بازار خرابه»، هم می‌خواهد فشار روانی رقبا را کاهش دهد، هم در ذهن مشتری‌ها و تأمین‌کنندگان تصویری از سختی بسازد تا شرایط مذاکره‌اش بهتر شود. این رفتار به نوعی تاکتیک ارتباطی است؛ شکلی از مدیریت تصویر در فضای اقتصادی. پشت این ناله‌ها، محاسبه‌ای دقیق وجود دارد. آن‌ها خوب می‌دانند که نوسان هم فرصت است، هم تهدید — و کسی برنده می‌شود که زودتر از دیگران واکنش درست نشان دهد.

در نهایت باید پذیرفت که ناله از رکود همیشه به معنای شکست نیست. گاهی پشت این ناله‌ها درک عمیقی از ساختار اقتصادی و تجربه سال‌ها حضور در بازار نهفته است. بازاری‌ها شاید بگویند «بازار خرابه»، اما حقیقت این است که آن‌ها بهتر از هر کسی بلدند در بازار خراب هم پول بسازند. آن‌ها بازندگان تورم نیستند؛ بلکه بازیگران اصلی آن‌اند.

نتیجه‌گیری نهایی: بین بدهی و ثروت فقط یک مرز نازک وجود دارد

در نگاه کلان، هم دولت و هم بازاری‌ها از منطق مشابهی استفاده می‌کنند: گسترش بدهی برای ایجاد جریان اقتصادی. تفاوت در هدف، مقیاس و مدیریت است. اگر بدهی با هدف تولید ارزش و کنترل ریسک باشد، می‌تواند بزرگ‌ترین عامل رشد باشد. اما اگر بدون شناخت انجام شود، می‌تواند مخرب‌ترین عامل اقتصادی برای فرد یا دولت باشد.

در دنیای امروز، سواد مالی یعنی درک همین ظرافت. بدهی نه خوب است و نه بد؛ فقط ابزاری است که بسته به نحوه استفاده از آن می‌تواند شما را ثروتمند یا ورشکسته کند. بازاری‌های باهوش این را می‌دانند و به همین دلیل در هر شرایطی — حتی وقتی بازار به ظاهر خراب است — باز هم رشد می‌کنند.

عضویت در کانال تلگرامی

اگر دنبال مطالب اقتصادی و سرمایه گذاری هستی پیشنهاد میکنم عضو کانال تلگرام من حتما شوید.عضویت
اقتصاد ایرانبدهیاقتصاد
۲۹
۶
احمدرضا ملاحسینی
احمدرضا ملاحسینی
متخصص سئو و دیجیتال مارکتینگ، عاشق بازار های مالی و اقتصاد ، گاهی هم برنامه نویس. درمورد هرچیزی ممکن هست بنویسم. مدیر رسانه تکبین، آرنا لرن، جریانت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید