از هر کس بپرسید، حداقل یک بار این سوال را در دوران تحصیل خود شنیده است. سوالی به ظاهر کلیشهای که در فرهنگهای مختلف پاسخ متفاوتی دارد. در این مقاله جنبههای مختلف این موضوع را بررسی کرده و سعی میکنیم به آن پاسخ دهیم.
شرایط جامعه و مردم یک کشور نقش مهمی در انتخاب هر کدام دارد. در جامعهای که اقتصاد پویایی داشته و مردم از حداقلها برخوردارند، شاید علم پیروز باشد. در صورتیکه در جوامع توسعه نیافته و در حال توسعه عموم مردم ثروت را انتخاب میکنند. به نظر میرسد تا زمانی که جامعه در رفع نیازهای حداقلی خود موفق نباشد، نمیتواند به علم فکر کند. هرم مازلو به بهترین شکل ممکن این موضوع را نشان میدهد.
همانطور که میبینید، در صورتی که نیازهای لایه اول هرم رفع نشود، مردم فرصتی برای پرداختن به علم پیدا نخواهند کرد. در کشورهای توسعه نیافته و حکومتهای توتالیتر علم جایگاهی ندارد. بنابراین حتی اگر فردی علم را انتخاب کند، در نهایت مجبور به مهاجرت میشود. پس همیشه مردم این جوامع به هر قیمتی سعی میکنند ثروتاندوزی کنند.
ساختار سیاسی و اقتصادی کشورها نقش عمدهای در گرایش مردم به سمت علم یا ثروت دارند. کشوری که برای علم ارزش قائل است، روی بخش تحقیق و توسعه سرمایهگذاری میکند. در نتیجه شهروندانش انگیزهای مضاعف پیدا خواهند کرد. در واقع وقتی علم در جامعهای حکمفرما شد، ثروت را نیز به همراه خود میآورد. پیشرفت روزافزون تکنولوژی نتیجه گرایش کشورها به سمت علم است.
در یک جامعه نرمال که مردم شرایط اقتصادی مناسبی دارند، علم انتخاب بهتری است. دلیل مهمی برای این ادعا وجود دارد. اول اینکه علم بر خلاف ثروت از بین نمیرود. در صورتی که ثروت از بین رفتنی است. یعنی هر چقدر ثروت هم که داشته باشید، بدون داشتن علم مدیریت سرمایه روزی به پایان میرسد. تحقیقات نشان داده هر چه افراد ثروت بیشتری داشته باشند، بیشتر مصرف میکنند. در نهایت اگر نتوانند ثروت خود را مدیریت کنند، در نهایت آن را از دست خواهند داد.
حال که جوانب مختلف این سوال کلیشهای را بررسی کردیم، قصد داریم به آن پاسخ دهیم. ابتدا از ساختارهای سیاسی شروع میکنیم. در ساختارهای سیاسی علم جایگاه ویژهای دارد. به نظر میرسد که داشتن ثروت بدون علم و تکنولوژی بلای جان کشورهای در حال توسعه شده است. کشورهایی که عموما از نظر منابع طبیعی غنی هستند و همین باعث شده به سمت علم نروند.
اما وقتی به سراغ افراد که میرویم، باید با یک نگاه تازه به آن نگاه کنیم. امروزه در عصر انفجار اطلاعات قرار داریم. به لطف اینترنت دسترسی به دانش بسیار ارزان است. شما به راحتی میتوانید بدون رفتن به دانشگاه علم مربوط به آن حوزه را کسب کنید. اما چیزی که در نهایت تعیین کننده خواهد بود، مهارت است.
امروز شما باید بتوانید از علم خود استفاده کنید تا بتوانید در آن حوزه حرفی برای گفتن داشته باشید. وقتی در انجام کاری مهارت پیدا کنید، به هیچعنوان آن را از دست نخواهید داد. درست شبیه رانندگی یا موسیقی که وقتی آن را یاد گرفتید، دیگر فراموشش نمیکنید. در نتیجه میتوان گفت که علم قدم اول برای رسیدن به ثروت است. همچنین چون از بین نمیرود، برتری بیشتری نسبت به ثروت دارد.