داستانسرایی یکی از ابزارها و تکینکهای مدیریت دانش است که در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از سازمانها قرار گرفته و از آن برای انتقال دانش در حوزههای مختلف استفاده میکنند. در این مطلب که بر گرفته از 2 مقاله از آقای نیک میلتون و خانم مرسی هارپر مشاوران مدیریت دانش در اروپا و امریکاست، به بیان «قدرت داستانسرایی» و « 3 ایده برای ارائه یک داستان خوب» میپردازم.
نیک میلتون در یکی از آخرین مطالب که در وب سایت خود منتشر کرده، به بیان دلایلی درباره قدرتمندی داستانسرایی در به اشتراک گذاشتن دانش پرداخته است. من اغلب از مرکز آموزش آتشنشانی وایلدلند در ایالات متحده به عنوان یک مثال عالی برای اشتراک دانش استفاده میکنم. پورتال آنها شامل قسمتهایی نظیر درسآموختهها، مشاوره، وبلاگ و خلاصهای از حوادث و پیوند به ویدیوهایی است که در کانال یوتیوب آنها بارگذاری شده است. پخش یکی از این فیلمها دیروز به عنوان بخشی از یک وبینار آنلاین، قدرت داستانها را در به اشتراک گذاشتن دانش به من یادآوری کرد.
داستانها به ما یادآوری میکنند که دانش از تجربه واقعی افراد واقعی حاصل میشود. دانش امری انتزاعی نیست و در واقعیت پایهریزی شده است. در مورد این فیلم مربوط به خطر درختان، واقعیت خطر، جراحت و مرگ است.
داستانها احساسی را منتقل میکنند که در کلمات و نوشتار قابل انتقال نیست. در ویدئوی بالا “عادی سازی خطر” را به عنوان یک مسئله بیان احساسات فردی که در ابتدای داستان درباره دوستان خود سخن میگوید، به عنوان یک مقدمه هوشیارانه عمل کرده و شما را مجبور میکند تا با بقیه ویدیو بسیار جدی برخورد کنید. شما فکر میکنید “اگر مواظب نباشم، این اتفاق ممکن است برای من هم بیفتد”.
نکته جالب در مورد داستانها این است که همه افراد داستانی برای گفتن دارند. اگر میبینید شخص دیگری داستان خود را به اشتراک میگذارد، به شما این اجازه را میدهد که داستان خود را با او به اشتراک بگذارید. اگر میخواهید رفتاری را در سازمان خود ارتقا دهید، داستانهای واقعی افرادی را بیان کنید که آن رفتار را از خود نشان میدهند.
اگر میخواهید فرهنگ مقابله با اشتباه را در سازمان بهبود دهید تا کارکنان دانش و تجربیات شکستهایشان به اشتراک بگذارند در ابتدا باید داستانهایی از افرادی که درباره شکست صحبت میکنند نشان دهید. به عنوان نمونه میتوانید از مجموعه «بهترین اشتباه من» در ناسا الگوبرداری کنید. با این کار میتوانید یک الگوی مدیریت تغییر را در سازمان خود توسعه دهید.
شما میتوانید از داستانها برای متقاعد کردن مدیران ارشد در مورد ارزش مدیریت دانش استفاده کنید. اگر مدیران ارشد مدیریت دانش را باور داشته باشند و بدانند که برای سازمان ارزش افزوده ایجاد میکند، حتما از اجرای آن پشتیبانی خواهند كرد.
داستانسرایی بهترین راه برای مشارکت کارکنان در مدیریت دانش است. در بیشتر مواقع، شما نمیتوانید کارکنان را مجبور به انجام مدیریت دانش کنید. تیمهای مدیریت دانش باید داستانهایی را پیدا کنند که نشان دهند چرا مدیریت دانش مهم است و چگونه در سازمان اجرایی میشود. همه ما هر روز داستانهایمان را به اشتراک میگذاریم، بنابراین بهنظر میرسد استفاده از داستانسرایی در یک برنامه مدیریت دانش باید آسان باشد، اما متأسفانه همیشه اینطور نیست.
بسیاری از تیمهای مدیریت دانش تلاش میکنند داستانها را به روشهای جذاب بهاشتراک بگذارند. برای یادگیری اینکه چگونه در مدیریت دانش داستانهای بهتری بگوییم، من با دو نفر از بهترین داستاننویسانی که میشناسم ارتباط برقرار کردم. میریام بروسو، مدیر یک شرکت مشاوره و دکتر کارلا اودل، عضو هیئت مدیره APQC. در تعامل با این دو نفر نکات بسیار زیای در خصوص داستانسرایی آموختم، اما سه ایده مطرح شده واقعاً مرا تحت تأثیر قرار داد که آن را با شما به اشتراک میگذارم.
پیداکردن ایده مناسب برای روایت یک داستان باعث وحشت و مقاومت بسیاری از کارکنان میشود. آنها به این فکر میکنند که ایدههایشان به اندازه کافی خلاقانه و جذاب نیست. بنابراین، اگر مستقیماً از کارکنان بخواهید داستانها و تجارب خود را به اشتراک بگذارند، احتمالاً نتیجه مطلوبی به دست نمیآورید. برای این کار بهتر است از پرسشهای مناسب استفاده کنید. سوالاتی بپرسید که کارکنان را ترغیب کند تا بر نقاط قوت خود تمرکز کنند:
مانند هر کار دیگری، هر چه بیشتر این کار را انجام دهیم، در آن خبرهتر میشویم. تیم مدیریت دانش باید تلاش کند تا داستانسرایی را به عنوان یکی از رویکردهای ساده و اثربخش مدیریت دانش در فرایندهای مختلف سازمانی وارد کند. اگر شما تمام تجربیات با ارزش خود را در گوشهای از پورتال مدیریت دانش قرار دهید، فقط کنجکاوترین کارمندان آنها را میبینند. درعوض بهاشتراکگذاری آن در قالب یک داستان موجب میشود تا همکاران بیشتری به دانش شما دسترسی پیدا کرده و از آن استفاده کنند. با توجه به این موضوع تیم مدیریت دانش نباید صرفا بر روی شیوههای کلاسیک ثبت و بهاشتراکگذاری دانش تمرکز کند و شیوههای سادهتر مانند داستانسرایی را ترویج کرده و آن را به یک فرایند تکرارپذیر بدل کند.
این روزها بیشتر کارکنان تمایل ندارند زمان بسیار طولانی را صرف مطالعه یک تجربه و یا شنیدن یک داستان بکنند. بههمین دلیل تیم مدیریت دانش باید به دنبال راهکارهایی برای ارائه داستانهای اثرگذار در مدت زمانی کوتاه باشد. بهطور کلی استفاده از انیمیشن برای جذابیت بصری بیشتر و یا تصاویر گویا و فیلمهای کوتاه میتواند داستانهای ما را جذابتر کرده و مخاطبان بیشتری را به خود جلب کند.
برای مطالعه مطالب تخصصی مدیریت دانش گروه مشاوره مدیریت داش دانا را دنبال کنید.
صفحه گروه مشاور مدیریت دانش دانا در لینکدین
nickmilton.com/2021, Feb, the power of stories in KM
# زهرا_اسکندری #مدیریت_دانش #گروه_مشاوره_مدریت_دانش_دانا #مشاوره_مدیریت_دانش #مشاور_مدیریت_دانش #شرکت_مشاور_مدیریت_دانش #شرکت_مشاوره_مدیریت_دانش #پیاده_سازی_مدیریت_دانش #استقرار_مدیریت_دانش #آموزش_مدیریت_دانش # نرم_ افزار _مدیریت _دانش #گروه_ مشاور_ مدیریت_ دانش_ دانا # انجمن_خبرگی_ در_ مدیریت_ دانش # شرکت_ مدیریت_دانش # شرکت_ مدیریت_دانش_ دانا # داستان_سرایی_در_مدیریت_دانش