یکی ازدغدغههای متولیان مدیریت دانش در هر سازمانی"شناسایی عوامل موفقیت مدیریت دانش" است. برای این موضوع نسخه واحدی وجود ندارد که بتوان در تمامی سازمانها از آن استفاده کرد و با توجه به فاکتورهای مختلفی مانند فرهنگسازمانی، اندازه سازمان،ماموریت سازمان، رویکردهای انگیزشی از سازمانی به سازمان دیگر متفاوت است. حتی در صنایع مختلف نیز این عوامل میتواند متفاوت باشد. به عنوان نمونه لزوما عوامل موفقیت مدیریت دانش در یک سازمان پروژه محور در صنعت نفت و گاز با یک شرکت تولیدکننده سیمان یکسان نیست.
تا کنون مقالات متعددی در وب سایت گروه مشاوره مدیریت دانش دانا در این خصوص منتشر شده و از زوایای مختلف به این موضوع بسیار مهم پرداخته است. اما در این مطلب سعی داریم با نگاهی به منابع علمی و تحقیقات انجام شده در این خصوص، برخی از این عوامل را با هم مرور کنیم.
عوامل موفقیت مدیریت دانش
عوامل بسیار زیادی میتواند در موفقیت مدیریت دانش سازمانی اثرگذار باشد. زیرساختهای فناوری و سازمانی، فرهنگ سازمانی، حمایت مدیران ارشد سازمان، ایجاد شرایطی برا حفظ مالکیت فکری افراد و غیره از جمله این عوامل به شمار میآیند.(ربیعی، معالی، 1391) اقدامات مدیریت دانش در سازمانهایی با شکست روبرو شده است، زیرا در این سازمانها مدیریت دانش امری زودگذر بوده و در یک مدتزمان کوتاه مورد توجه قرار میگیرد. هدف از مدیریت دانش، حمایت از کسب اهداف تجاری است و تخصیص دانش و مشارکت در آن بهخوبی نیاز به تشویق و تشخیص در سطح کارکنان و نیازسنجی اطلاعات در سطح افراد سازمانی و سطح کلان سازمان دارد و مهمترین اقدام برای آگاهی از کارکردهای دانشمحور در سازمان به حساب میآید. حفظ تعهد استراتژیک و انسجام فرهنگی، موجب استنتاج عملکردهای دانش مداری که امری حیاتی برای موفقیت مدیران سازمان است، درنظر گرفته میشود. محققان بسیاری در خصوص شناسایی عوامل موثر بر موفقیت مدیریت دانش تحقیق کردند که به برخی از آنها در جدول زیر اشاره شده است.
محقق
عوامل
داون پورت و همکاران
رایان و همکاران
مافت و همکاران
کنلی و کلووی
یه و همکاران
عوامل بنیادی در مدیریت دانش حیطهای وسیع را دربر میگیرد که در چهارطبقه قرار میگیرند:
تمامی چهارعامل، عواملی هستند که سازمانهای یادگیرنده را ایجاد میکنند و نتایج تجاری آن مدیریت دانش را به همراه خواهد داشت. سازمانهایی که بهطور متداول مدیریت دانش را درنظر دارند، به این نتیجه رسیدهاند که به کار گرفتن فرایندها و فناوری اطلاعات در سازمان آسانتر از حفظ تعهد استراتژیک و اجزای آن است که این امر میتواند چالشهای بزرگتری را شکل دهد (عدلی،1384) در ادامه هر یک از این موارد را به صورت مختصر بررسی میکنیم:
فناوری اطلاعات
فناوری مدیریت دانش، راه حلهایی را به صورت عملیاتی فراهم میسازد تا مشارکت و همکاری اجزای سازمان را در مدیریت دانش ایجاد کند. ابزارهای مدیریت دانش میتوانند منابع قدرتمندی را فراهم کنند که کارکنان و مصرفکنندگان و مشارکتکنندگان بتوانند به تبادل اطلاعات بپردازند و دانش تقسیم شده افراد سازمان را هدایت کند تا سازمان بتواند از این راه بهتر تصمیم بگیرد
فرایندها
شامل فرایندهای استاندارد شدهای برای تقسیم دانش، مدیریت محتوا و افراد در اقدامات ارتباطی، اجرای پروژهها براساس دانش و دانشمحوری، روششناسی و استانداردها جهت جمعآوری اطلاعات در مطالعات موردی و غیره میشود. این امر بسیار اساسی است که فرایندها به سادگی و روشنی ممکن است بهوسیله کارکنان در سازمان جریان یابد.
کارکنان
بزرگترین چالش در مدیریت دانش اطمینان از مشارکت کارکنان استفاده از دانش در کسب نتایج تجاری است. در بسیاری از سازمانها، تغییر در روشهای سنتی، فرهنگ سازمانی از رویکرد ذخیره و اندوختن دانش به رویکرد مشارکت دانشمحور و ایجاد جو اعتماد در سازمان از مهمترین فعالیتهای مدیریت دانش است. عنصر کلیدی موفقیت در مدیریت دانش فراهم ساختن قابلیت تشخیص اعتبار برای نیروی انسانی در حوزههای موردنظر تخصصیشان است که مدیران دانشمحور نباید آن را از نظر دور دارند.
تعهد استراتژیک
مدیریت استراتژیک نقش کلیدی در ارتقای رفتارهای مطلوب از طریق ثبات و پایداری ارتباط در سازمان صورت میدهد. اهمیت استراتژیک برای کسب دانش امری بدیهی است. موفقیت اساسی در مدیریت دانش برای مدیران سطوح بالای سازمان، بهبود حفظ تعهد استراتژیک در مدیریت دانش است.
علاوه بر موارد بالا فرهنگ دانش محور نیز یکی از مهمترین مواردی است که بر موفقیت مدیریت دانش تاثیرگذار است. سازمان، اجتماعی از افراد است که دارای اندیشهها و ایدههای خاص خود هستند. آن ها دارای نگرشها و باورهایی میباشند که بر چگونگی ارائه، انتقال و به کارگیری دانششان تأثیرگذار است. افراد نیاز دارند بدانند که دیگران چه میدانند. هنگامی که کارکنان، دانش را جذب میکنند، آنها دارای آن دانش بوده و آن را با دیگران تسهیم میکنند، آنان قادر خواهند بود وظایف کاریشان را بهتر انجام دهند و بدین وسیله یک فرهنگ دانش محور، پرورش مییابد. مدیریت دانش که یکی از راه های بهبود بخشیدن به شرایط بقای سازمان است، زمانی به طور موفقیت آمیز در سازمان اجرا میگردد که از قبل زمینۀ فرهنگی مناسب با این نظام بسترسازی شده باشد. چرا که هدایت نمودند
در یک سازمان، با فرهنگ دانش محور، تمامی افراد در خلق، تسهیم و به کارگیری دانش درگیرند. افراد، این سه فعالیت مدیریت دانش را کاملاً طبیعی تلقی کرده و انجام میدهند. این فرهنگ، فرهنگ مساعدت با دانش است که در واقع هدف فرهنگ دانش محور، ایجاد چنین فضایی است. میتوان اولین مشخصۀ سازمانهایی که دارای فرهنگ دانش محور هستند را اعتماد دانست. اگر افراد به یکدیگر اعتماد نداشته باشند دانش خود را با یکدیگر تسهیم نمیکنند و یقیناً بر مبنای دانشی که با یکدیگر در آن شریک هستند، عمل نخواهند کرد. در فرهنگی که ترس شایع است و افراد را برای هر چیز و هر شکستی قربانی میکنند، شانس کمک گرفتن از درس های فراگرفته شده یا تشویق تسهیم دانش و یادگرفتههای حاصل از تجارب خوب، ضعیف است. در واقع اعتماد، آمادگی برای درخواست کمک است. از طرف دیگر این فرهنگ میبایست از افرادی که به شکستشان اعتراف میکنند و هنگامی که نیاز به کمک دارند و درخواست کمک میکنند، پشتیبانی کند. یکی از نشانههای واقعی فرهنگ مدیریت دانش این است که پاداشهایی که به افراد داده می شود به فعالیتهای مدیریت دانش مانند تسهیم و ایجاد دانش مرتبط باشند. این در حالی است که در سازمانهای سنتی، بیشتر به افراد برای حفظ و نگهداشتن دانش کلیدی در نزد خود به طور غیر مستقیم پاداش داده میشود.
برای مطالعه مطالب تخصصی مدیریت دانش گروه مشاوره مدیریت داش دانا را دنبال کنید.
ما را در شبکههای اجتماعی لینکدین، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید.
#مدیریت_دانش #احمد سپهری #گروه_مشاوره_مدیریت_دانش_دانا #مشاوره_مدیریت_دانش #مشاور_مدیریت_دانش # شرکت_مشاور_مدیریت_دانش #شرکت_مشاوره_مدیریت_دانش #پیاده_سازی_مدیریت_دانش #استقرار_مدیریت_دانش #آموزش_مدیریت_دانش # موفقیت در پیاده سازی مدیریت دانش # نرم افزار مدیریت دانش# گروه مشاور مدیریت دانش # اپلیکیشن مدیریت دانش # مدیران ارشد و موفقیت مدیریت دانش # عوامل موفقیت مدیریت دانش