قدرت اشتراک دانش
دانش قدرت است، این سه کلمه غالباً بیسروصدا گفته میشوند، اما فمق بسیار زیادی دارد. امروزه تمامی کسب و کارهای موفق مبتنی بر دانش اداره میشوند. نحوه ایجاد، شناسایی، سازماندهی، اشتراک، ذخیره و بهکارگیری دانش حیاتی توسط یک سازمان تعیین میکند که آیا اهداف سازمان به درستی محقق شده است یا خیر. ارائه خدمات باکیفیت، در دسترس و مقرونبهصرفه یک درخواست شفاف از سازمانها است و سازمانهای موفق تلاش میکنند تا منابع خود را برای دستیابی به نتایج مطلوب به حداکثر برسانند. اینجاست که مدیریت دانش حیاتی میشود. سازمانها با انبوهی از اطلاعات، قوانین، مقررات، بخشنامهها، کتابچههای راهنما، دستورالعملها و اطلاعیهها اداره میشوند. اینها کجا و چگونه ذخیره میشوند؟ آیا کارکنان سازمان، محققان و همکاران سایر نهادهای دولتی میتوانند به آنها دسترسی داشته باشند؟
از آنجا که اکثر کارکنان کلیدی در نهادهای دولتی با انتخاب رئیس جمهور تغییر میکنند، فرایندهای مدیریت دانش برای اطمینان از حفظ و نگهداری دانش و انتقال یکپارچه به کارکنان جدید ضروری است. با تأیید اینکه ما در دنیای دیجیتال هستیم، بخش عمومی نیاز به سرمایهگذاری در فناوریهایی دارد که اشتراک دانش را در سطح داخلی (درون موسسه) و سطح خارجی (با ذینفعان خارجی – داخلی و بینالمللی) را تقویت نماید.
هنگامیکه مدیریت دانش بهطور صحیح نهادینه شود، میتواند نقشی اساسی در ارتقا به اشتراکگذاری بهترین روشها و یادگیری داشته باشد. اینکار سازمانها را قادر میسازد تا با کمترین هزینه از یکدیگر بیاموزند.
داستانسرایی ابزاری عالی برای جذب و ذخیره دانش ضمنی (حاصل از تجربه) برای کمک به دیگران در انطباق و متناسبسازی آنها با نیازهایشان هستند. داستانسرایی همچنین میتواند به ایجاد ظرفیت سازمانی و حفظ حافظه نهادی سازمان کمک کند. سازمانها همچنان به یافتن روشهای نوآورانه ارائه خدمات میپردازند و مدیریت دانش در تأمین اطمینان از در دسترس بودن داراییهای دانش حاصل از ارائه خدمات برای مصرف سایر سازمانها و واحدهای زیرمجموعه در سراسر جهان نقش اساسی دارد. یکی دیگر از تأثیرات مهم مدیریت دانش این است که به رقابت بین همکاران دامن میزند و سازمانها را به عملکرد بهتر و ابتکاریتر سوق میدهد.
فرض کنید دامداران لبنیاتی در ایالت X در تلاش برای دسترسی به خدمات ترویجی هستند، درحالیکه کسانی که در شهرستان Y هستند میتوانند از طریق یک برنامه در زمان واقعی که توسط شهرستان آغازشده است، به این خدمات دسترسی پیدا کنند. این احتمال وجود دارد که اگر دامداران در شهرستان X به دلیل تأخیر در خدمات ضرر میکردند، آنها نیز مانند همکاران خود خدمات قابلدسترسی بیشتری را طلب میکردند. شهرستانهایی که به دلیل اتوماسیون تولید درآمد خود را افزایش دادهاند، ممکن است باعث انگیزه شهرستانهایی شوند که برای دستیابی به اهداف درآمد تلاش میکنند تا سیستم خود را بهصورت خودکار درآورند؛ و شهرستانهایی که میخواهند یاد بگیرند نیازی به چرخاندن مجدد چرخ ندارند، بلکه میتوانند نوآوریهای کشورهای همرده خود را انتخاب کرده و آنها را اصلاح کنند.
برای پیادهسازی و نهادینهسازی مدیریت دانش در بخش عمومی، سازمانها باید عمدتاً فرهنگ سازمانی خود را تغییر دهند تا کارکنان صاحب فرایندهای مدیریت دانش شوند و انگیزه لازم برای ذخیره و اشتراک دانش را داشته باشند، یک متولی مدیریت دانش داشته باشند که از شناسایی، ثبت و اشتراک دانش اطمینان حاصل کنند. از فناوری برای دستیابی آسان دانش و توسعه استراتژیهای داخلی استفاده کنید که تضمینکننده مداوم و ابتکاری مدیریت دانش باشد. در پایان، سازمانها برای ارائه خدمات به کارکنان خود وجود دارند. انتظار میرود که این امر به روشی مقرونبهصرفه و پاسخگو محقق شود. فرآیندهای مدیریت دانش ابزاری برای تأثیرگذاری بر عملکرد و پاسخگویی سازمانها در قبال کارکنان سازمان است.
https://www.standardmedia.co.ke/opinion/article/2001408222/there-is-power-in-sharing-knowledg
# زهرا_صدری#مدیریت_دانش #گروه_مشاوره_مدریت_دانش_دانا #مشاوره_مدیریت_دانش #مشاور_مدیریت_دانش #شرکت_مشاور_مدیریت_دانش #شرکت_مشاوره_مدیریت_دانش #پیاده_سازی_مدیریت_دانش #استقرار_مدیریت_دانش #آموزش_مدیریت_دانش # نرم_ افزار _مدیریت _دانش #گروه_ مشاور_ مدیریت_ دانش_ دانا # انجمن_خبرگی_ در_ مدیریت_ دانش # شرکت_ مدیریت_دانش # شرکت_ مدیریت_دانش_ دانا # قدرت_اشتراک_دانش