مدیریت دانش و ارتباط آن با نوآوری موضوعی است که در سالهای اخیر مورد توجه بسیار از پژوهشگران قرار گرفته و تحقیقات دانشگاهی زیادی در این زمینه انجام شده است. اما متاسفانه در کشور ما بیشتر تحقیقات در سطح تئوری باقی مانده و در عمل کمک چندانی به سازمانها نکرده است. ما در گروه مشاوره مدیریت دانش دانا با هدف عملیاتی شدن مفاهیم نوآوری سازمانی، خدمات جدیدی را متناسب با نیازهای سازمانهای کشور طراحی کردیم که در سلسله مطالبی به معرفی آنها می پردازیم. در ادامه این مطلب با هدف مرور مفاهیم این حوزه، چکیده کوتاهی از اهیمت نوآوری، مفهوم عملکرد نوآوری و ارتباط آن با مدیریت دانش را با شما به اشتراک میگذاریم.
نوآوری به عنوان عامل مهم و حیاتی برای سازمان ها به منظور ایجاد ارزش و مزیت رقابتی پایدار در محیط پیچیده و متغیر امروزی می باشد. نوآوری سازمانی به عنوان منبع مهم مزیت رقابتی پایدار می باشد . نوآورپذیری یک سازمان دقیقا با توانایی آن سازمان در استفاده و به کار بردن منابع دانش خود مرتبط است. نوآوری، منحنیهای رشد بسیاري از شرکتها را به جلو رانده و بازارهای جدیدی را گشوده است. این مسئله، عنصری اساسی است که رشد، ثروت و موفقیت را همراه با خود به میآورد.
در محیط بازار رقابتی امروز، سازمانها بهطور فزایندهای با چالشهای بهبود محصولات و خدمات خود مواجه شده اند تا بتوانند محصولات و خدمات جدید خود را سریعتر از رقیبان به بازار معرفی کنند. در بازار جهانی، شرکت باید توانایی شناسایی فرصت های جدید،توانایی طراحی مجدد فناوری و دانش کافی را برای کسب مزیت رقابتی داشته باشد. فوميو كوداما[1]، محقق ژاپنی در اين باره میگوید، «افزايش بهره وری و سرعت نوآوری در جامعه، عامل تعيين كننده سلامت اقتصادی در تمامی جوامع دنيا است » سرمايه گذاری در نوآوری، برای استفاده مفيد از منابع، افزايش بهره وری، گسترش تجارت جهانی و بالا بردن سطح رفاه فردی و اجتماعی و يا به عبارت ديگر سطح استانداردهاي زندگي لازم و ضروری است.
کشورهای جهان با تکيه بر نوآوری، در پي افزايش بهرهوری و بهبود وضعيت اقتصادی هستند و یکی از دلايل عمده این توجه، وجود رقابت فزاینده بين جوامع است. در سالهای اخير با ظهور اقتصاد دانش محور، نوآوری نقش حیاتیتری در تحول ساختارهای اقتصادی و اجتماعی پیدا كرده است، به طوري كه در بعضی از مقالهها از اقتصادهاس پيشرفته امروزس به عنوان اقتصادهاس مبتنس بر نوآورس ياد می شود. علاوه بر اين، در نيم قرن گذشته سیاست گذاران علاقه و توجه فزاینده ای به توسعه سیاست های نوآوری مبتنی بر دانش به عنوان نيرو محركه توسعه اقتصادي پيدا کردهاند.
بسیاری از محققان در مورد عملکرد سازمان فقط جنبههای مالی آن را در نظر میگیرند. درصورتی که نتایج غیرمالی مانند نتایج فرایندی، توسعه خدمات جدید، بهبود توانایی در جذب، آموزش و توسعه نیز از اهمیت زیادی برخوردار اند. عملکرد نوآوری ترکیبی از موفقیت های کلی سازمان در نتیجه تلاش های صورت گرفته جهت نو کردن و بهبود دادن و به کارگیری جنبههای مختلف نوآوری در سازمان است.
عملکرد نوآوری به کاربرد روشهای جدید یا بهبود یافته عرضه خدمات و تحویل محصولات یا تکنولوژي تولید در افزایش بهرهوری مربوط میشود. از لحاظ تعداد معرفیهای جدید یا فرایندهای چشمگیر بهبود یافته سنجیده خواهد شد. با در نظر گرفتن فشار رقابتی حاکم بر بازار، اندازهگیری عملکرد نوآوری از اهمیت خاصی برخوردار است و محققین و کاربران نیازمند شاخصهای مناسبی برای مطالعه عملکرد نوآوری هستند و در تحقیقات انجام شده ارتباط مثبت بین عملکرد نوآوری و عملکرد سازمان اثبات شده است. با در نظر گرفتن فشار رقابتی حاکم بر بازار، اندازهگیری عملکرد نوآوری از اهمیت خاصی برخوردار است و محققین نیازمند شاخصهای مناسبی برای مطالعه آن هستند و در تحقیقات انجام شده ارتباط مثبت بین عملکرد نوآوری و عملکرد سازمان اثبات شده است.
مدیریت مؤثر دانش، انتقال و مبادله دانش مورد نیاز در فرایند نوآوری را تسهیل میکند و عملکرد نوآوری را از طریق ایجاد و توسعه بینش و قابلیت ها یا ظرفیت های جدید افزایش میدهد. بنابراین، ظرفیت مدیریت دانش نقش مهمی را در حمایت و تسریع نوآوری ایفاء میکند. کسب دانش از بیرون و کارکنان داخل سازمان، فرصت هایی را به سازمان ها برای ترکیب مجدد دانش فعلی و ایجاد دانش جدید ارائه می دهد. تعامل دانش تازه کسب شده با دانش موجود می تواند موجودی یا ذخیره دانش سازمانی را اصلاح کند و تازگی و عمق دانش موجود برای سازمان را افزایش دهد. بنابراین پتانسیل نتایج و پیامدهای نوآورانه جدید را افزایش دهد.
برخی محققان حوزه مدیریت بر این عقیده هستند که مدیریت دانش پشتیبان نوآوری، ایجاد ایدههای جدید و بهره برداری از قدرت تفکر سازمان است. تحقیقات نشان داده مدیریت دانش از طریق ایجاد یک فرهنگ مفید و ارزشمند برای ایجاد و تسهیم دانش و همچنین ایجاد فرهنگ همکاری در سازمانها نقش مهمی را در فرایند نوآوری ایفا می کند. محققان بر نقش محوري مدیریت دانش به خصوص در ایجاد یک محیط کاري داخلی که خلاقیت و نوآوری را حمایت می کند تأکید کردهاند. نوآوریها هنگامی به وجود می آیند که اعضاء سازمانی تخصص خود را تسهیم می کنند و آن را به شکل آشکار به صورت محصولات یا خدمات تبدیل میکنند. بنابراین، سازمانهایی که قادر به تسهیم دانش به طور مؤثر میان اعضاء خود باشند نوآورتر خواهند بود.
تحلیل تعاریف ارائه شده از مدیریت دانش نشان می دهد که بسیاری از آنها در یک مورد دارای شباهت هستند: اینکه مدیریت دانش منجر به بهبود عملکرد سازمانی می شود. ایده محوری ای است که اگر دانش به شیوه ای هدفمند مدیریت گردد منجر به عملکرد برتر می گردد. به طور کلی رابطه معنا دار و مثبتی بین مدیریت دانش و عملکرد نوآوری درسازمانها وجود دارد. بنابراین باید براي پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان به منظور به حداکثر رساندن عملکرد نوآوری و همچنین براي ایجاد مزیت رقابتی موثر است تلاش کرد.
[1] - Fumio Kodama
#مدیریت_دانش # احمد سپهری #گروه_مشاوره_مدیریت_دانش_دانا #مشاوره_مدیریت_دانش #مشاور_مدیریت_دانش #شرکت_مشاور_مدیریت_دانش #شرکت_مشاوره_مدیریت_دانش #پیاده_سازی_مدیریت_دانش #استقرار_مدیریت_دانش #آموزش_مدیریت_دانش # موفقیت در پیاده سازی مدیریت دانش #مدیریت دانش و نوآوری # نرم افزار مدیریت دانش# گروه مشاور مدیریت دانش دانش # اپلیکیشن مدیریت دانش # نقش مدیریت دانش در نوآوری