چرا توجه به نوآوری در مدیریت دانش مهم است؟
مدیریت دانش و ارتباط آن با نوآوری موضوعی است که در سالهای اخیر مورد توجه بسیار از پژوهشگران قرار گرفته و تحقیقات دانشگاهی زیادی در این زمینه انجام شده است. اما متاسفانه در کشور ما بیشتر تحقیقات در سطح تئوری باقی مانده و در عمل کمک چندانی به سازمانها نکرده است.
نوآوری به عنوان عامل مهم و حیاتی برای سازمان ها به منظور ایجاد ارزش و مزیت رقابتی پایدار در محیط پیچیده و متغیر امروزی می باشد. نوآوری سازمانی به عنوان منبع مهم مزیت رقابتی پایدار می باشد . نوآورپذیری یک سازمان دقیقا با توانایی آن سازمان در استفاده و به کار بردن منابع دانش خود مرتبط است. نوآوری، منحنیهای رشد بسیاري از شرکتها را به جلو رانده و بازارهای جدیدی را گشوده است. این مسئله، عنصری اساسی است که رشد، ثروت و موفقیت را همراه با خود به میآورد.
امروزه سازمانها بهطور فزایندهای با چالشهای بهبود محصولات و خدمات خود مواجه شدهاند تا بتوانند محصولات و خدمات جدید خود را سریعتر از رقیبان به بازار معرفی کنند. در بازار جهانی، شرکت باید توانایی شناسایی فرصتهای جدید، توانایی طراحی مجدد فناوری و دانش کافی را برای کسب مزیت رقابتی داشته باشد. فوميو كوداما، محقق ژاپنی در اين باره میگوید «افزايش بهرهوری و سرعت نوآوری در جامعه، عامل تعيين كننده سلامت اقتصادی در تمامی جوامع دنيا است» سرمايه گذاری در نوآوری، برای استفاده مفيد از منابع، افزايش بهرهوری، گسترش تجارت جهانی و بالا بردن سطح رفاه فردی و اجتماعی و يا به عبارت ديگر سطح استانداردهای زندگی لازم و ضروری است.
کشورهای جهان با تکيه بر نوآوری، در پی افزايش بهرهوری و بهبود وضعيت اقتصادی هستند و یکی از دلايل عمده این توجه، وجود رقابت فزاینده بين جوامع است. در سالهای اخير با ظهور اقتصاد دانش محور، نوآوری نقش حیاتیتری در تحول ساختارهای اقتصادی و اجتماعی پیدا كرده است، به طوری كه در بعضی از مقالهها از اقتصادهاس پيشرفته امروز به عنوان اقتصادهای مبتنی بر نوآوری ياد میشود. علاوه بر اين، در نيم قرن گذشته سیاستگذاران علاقه و توجه فزایندهای به توسعه سیاستهای نوآوری مبتنی بر دانش به عنوان نيرو محركه توسعه اقتصادی پيدا کردهاند.
بسیاری از محققان در مورد عملکرد سازمان فقط جنبههای مالی آن را در نظر میگیرند. درصورتی که نتایج غیرمالی مانند نتایج فرایندی، توسعه خدمات جدید، بهبود توانایی در جذب، آموزش و توسعه نیز از اهمیت زیادی برخوردار اند. عملکرد نوآوری ترکیبی از موفقیتهای کلی سازمان در نتیجه تلاش های صورت گرفته جهت نو کردن و بهبود دادن و به کارگیری جنبههای مختلف نوآوری در سازمان است.
عملکرد نوآوری به کاربرد روشهای جدید یا بهبود یافته عرضه خدمات و تحویل محصولات یا تکنولوژی تولید در افزایش بهرهوری مربوط میشود. با در نظر گرفتن فشار رقابتی حاکم بر بازار، اندازهگیری عملکرد نوآوری از اهمیت خاصی برخوردار است و محققین و کاربران نیازمند شاخصهای مناسبی برای مطالعه عملکرد نوآوری هستند و در تحقیقات انجام شده ارتباط مثبت بین عملکرد نوآوری و عملکرد سازمان اثبات شده است.
مدیریت مؤثر دانش، انتقال و اشتراک دانش مورد نیاز در فرایند نوآوری را تسهیل میکند و عملکرد نوآوری را از طریق ایجاد و توسعه بینش و قابلیتها جدید افزایش میدهد. بنابراین، ظرفیت مدیریت دانش نقش مهمی را در حمایت و تسریع نوآوری ایفاء میکند.
کسب دانش از بیرون و کارکنان داخل سازمان، فرصتهایی را به سازمانها برای ترکیب مجدد دانش فعلی و ایجاد دانش جدید ارائه میدهد. تعامل دانش تازه کسب شده با دانش موجود میتواند موجودی یا ذخیره دانش سازمانی را اصلاح کند و تازگی و عمق دانش موجود برای سازمان را افزایش دهد. بنابراین پتانسیل نتایج و پیامدهای نوآورانه جدید را افزایش دهد.
عملکرد نوآوری به کاربرد روشهای جدید یا بهبود یافته عرضه خدمات و تحویل محصولات یا تکنولوژی تولید در افزایش بهرهوری مربوط میشود. از لحاظ تعداد معرفیهای جدید یا فرایندهای چشمگیر بهبود یافته سنجیده خواهد شد. با در نظر گرفتن فشار رقابتی حاکم بر بازار، اندازهگیری عملکرد نوآوری از اهمیت خاصی برخوردار است و محققین و کاربران نیازمند شاخصهای مناسبی برای مطالعه عملکرد نوآوری هستند و در تحقیقات انجام شده ارتباط مثبت بین عملکرد نوآوری و عملکرد سازمان اثبات شده است.
برخی محققان حوزه مدیریت بر این عقیده هستند که مدیریت دانش پشتیبان نوآوری، ایجادکننده ایدههای جدید و بهره برداری از قدرت تفکر سازمان است. تحقیقات نشان داده مدیریت دانش از طریق ایجاد یک فرهنگ مفید و ارزشمند برای ایجاد و تسهیم دانش و همچنین ایجاد فرهنگ همکاری در سازمانها نقش مهمی را در فرایند نوآوری ایفا می کند. محققان بر نقش محوری مدیریت دانش به خصوص در ایجاد یک محیط کاری داخلی که خلاقیت و نوآوری را حمایت می کند تأکید کردهاند.
نوآوریها هنگامی به وجود می آیند که اعضاء سازمانی تخصص خود را تسهیم می کنند و آن را به شکل آشکار به صورت محصولات یا خدمات تبدیل میکنند. بنابراین، سازمانهایی که قادر به تسهیم دانش به طور مؤثر میان اعضاء خود باشند نوآورتر خواهند بود. تحلیل تعاریف ارائه شده از مدیریت دانش نشان میدهد که بسیاری از آنها در یک مورد دارای شباهت هستند: اینکه مدیریت دانش منجر به بهبود عملکرد سازمانی میشود. ایده محوری در تمامی تعاریف این است که اگر دانش به شیوهای هدفمند مدیریت شود منجر به عملکرد برتر میگردد.
یکی از مهمترین ارکان نوآوری در سازمان، تسهیل فرایندها و رویهها از خلق ایده تا اجرای آن است. بر اساس یافتههای APQC از تجربیات شرکتهای موفقی نظیر IBM، Mayo Clinic، Procter & Gamble، Air Products and Chemicals Inc.، Boston Scientific Cardiovascular Division، Computer Sciences Corporation، Ethicon Endo-Surgery، پیشنهاد میشود که موارد زیر در سازمان مورد توجه قرار گیرد:
درک چشم انداز اصلی کسب و کار سازمان برای ایجاد یک فرهنگ نوآور ضروری است. سازمان باید اهداف و چشم انداز استراتژیک خود را تعریف کند و سپس برنامههای نوآوری خود را که آن اهداف را پشتیبانی می کنند پیادهسازی نماید. برای این که نوآوری موفق شود و در سراسر شرکت گسترش یابد، رهبران باید تسلط زیادی بر فرهنگ سازمان داشته باشند و بدانند نیروی کارشان چه درکی از ماموریت استراتژیک سازمان دارد و برای تلاشهای نوآورانه به چه ابزارهایی نیاز است.
برای مطالعه مطالب تخصصی مدیریت دانش گروه مشاوره مدیریت داش دانا را دنبال کنید.
صفحه گروه مشاور مدیریت دانش دانا در لینکدین
#مهسا_ ذاکری_دانا #مدیریت_دانش #گروه_مشاوره_مدریت_دانش_دانا #مشاوره_مدیریت_دانش #مشاور_مدیریت_دانش #شرکت_مشاور_مدیریت_دانش #شرکت_مشاوره_مدیریت_دانش #پیاده_سازی_مدیریت_دانش #استقرار_مدیریت_دانش #آموزش_مدیریت_دانش # موفقیت در پیاده سازی مدیریت دانش #مدیریت تغییر بستری برای مدیریت دانش # نرم افزار مدیریت دانش #گروه مشاور مدیریت دانش دانا # نوآوری در مدیریت دانش