چگونه از دانش پنهان بیشترین بهره را ببریم؟
دانش معمولاً بهعنوان یک دارایی اطلاعاتی در نظر گرفته میشود که بهراحتی قابل ثبت و انتقال است اما نه همیشه! برخلاف دانش آشکار، ذخیره و به اشتراکگذاری دانش پنهان کارکنان چالشبرانگیز است. دانش پنهان به دانشی اطلاق میشود که فرد در طول زمان ازطریق تجربیات و مشاهدات مختلف به دست میآورد. بهعنوان مثال، تخصص حل مسئله توسط یک کارمند، دانش پنهان او محسوب میشود. بینش ذهنی و تسلط عمیق بر موضوعی که طی سالها و سالها کار به دست آمده است، نمونهای از دانش پنهان است. درحالیکه بخشهایی از این دانش را میتوان ازطریق کلمات منتقل کرد، بخشهای دیگر را تنها از طریق تجربه و آموزش شخصی میتوان آموخت. در این مقاله چند راه عملی برای جذب و به اشتراکگذاری دانش پنهان آورده شده است.
دانش پنهان، حکمتی است که ازطریق شهود، بینش، تجربیات و مشاهدات شخصی و ازطریق تجربه در یک موضوع خاص به دست میآید درحالیکه این دانش میتواند به سطح خاصی منتقل شود، مهارت ایجادشده توسط یک فرد بهسختی به دیگران منتقل میشود. مثلاً کارشناسان محصول فقط میتوانند حقایق و فرآیندهای طراحی یک محصول را به افراد جدید منتقل کنند؛ اما نمیتوانند شهودی را که از موفقیت یا شکست یک طراحی محصول خاص به دست میآورند، توضیح دهند. آنها همچنین نمیتوانند استراتژیهای خاصی را که برای اطمینان از موفقیت محصول از طریق آزمونوخطا آموختهاند بیان کنند.
دانش آشکار دانشی است که میتواند بهراحتی مستند و به تیمها منتقل شود. این دانش بیشتر به حقایق، فرآیندها، تکنیکها و غیره مربوط میشود، به همین دلیل میتوانید آن را بهراحتی آن را بنویسید، ذخیره کنید و با کارمندان به اشتراک بگذارید. گزارشهای تحقیقاتی، دیتاشیتها، کتابچههای راهنمای کارمندان و… همگی نمونههایی از دانش آشکار سازمان هستند.
درحالیکه دانش آشکار در اسناد، فایلها و سیستمهای مدیریت دانش بهراحتی در دسترس است، ارتباط دانش پنهان به این آسانی نیست. درک واقعی دانش پنهان نیاز به توضیح عمیق، زمان و تجربه دستاول دارد.
چرا باید زمان و تلاش خود را صرف مستندسازی دانشی کنید که در وهله اول بهاشتراکگذاری و تفسیر آن دشوار است؟ دانش پنهان میتواند شما را در معرض گنجینه طلایی از بینشهای مفید قرار دهد که میتواند کارایی فردی و عملکرد سازمانی را بهبود بخشد. علاوهبراین، در اینجا برخی از مزایای کلیدی که دانش پنهان به همراه دارد آورده شده است:
دانش دارایی ارزشمندی است که باید در سازمان باقی بماند اما وقتی کارمندان سازمان را ترک میکنند، تجربیات، دانش و خرد خود را با خود میبرند؛ این اتفاق ضرر بزرگی است که جبران آن سخت است. یک فرآیند سیستماتیک برای استخراج و به دست آوردن دانش پنهان تضمین میکند که صرفنظر از اینکه چه کسی از سازمان خارج میشود ، دانش برای همیشه در سازمان باقی میماند.
هنگامیکه دانش پنهان در یک فضای متمرکز مستند میشود، تیمها در سراسر بخشها دسترسی آسانی به تجربیات و تخصص حیاتی دارند. آنها میتوانند از تجربیات یکدیگر استفاده کنند و تصمیمات آگاهانهتری در محل کار بگیرند. آنها همچنین بهترین راه برای انجام یک فرآیند یا تکمیل یک کار را میدانند که عملکردشان را در محل کار افزایش میدهد.
هنگامیکه دانش پنهان در سراسر سازمان به اشتراک گذاشته میشود، به هر کارمندی این فرصت را میدهد که در زمینه کاری خود متخصص باشد. تصور کنید کارشناسان با دانش عمیق بهطور جمعی برای سازمانتان کار میکنند. آنها برای هر چالشی که بازار باید ایجاد کند آماده هستند و بهاندازه کافی برای کمک به رشد کسبوکارتان مجهز خواهند بود.
پایگاه دانش داخلی مخزن تمام دانشهای پنهان و آشکار کارکنان است. پایگاه دانش پلتفرمی است که به کارکنان اجازه میدهد بهطور مداوم دانش را در هر زمان و از هرکجا که هستند به اشتراک بگذارند و به آن دسترسی داشته باشند. ازآنجاییکه این پایگاه دانش برای دسترسی راحت است، کارمندان میتوانند بینش، مشاهدات و تجربیات خود را بدون محدودیت زمانی و مکانی به اشتراک بگذارند. علاوه بر این، آنها حتی میتوانند پایگاه دانش را مجدداً بررسی و بهطور منظم بهروزرسانی کنند. تیمها در سراسر دپارتمانها حتی میتوانند بازخورد و پیشنهادات خود را در مورد دانشها ارائه دهند، بنابراین در محل کار، فرهنگی با محوریت یادگیری مداوم ایجاد میشود.
ازآنجاییکه ثبت دانش پنهان بهصورت دستی دشوار است، مربیگری میتواند گزینه خوبی برای انتقال این نوع از دانش باشد. برنامههای مربیگری به کارکنان کمتجربه اجازه میدهد تا از کارکنان خبره و باتجربه بیاموزند و در کنار آنها کار کنند تا ترفندهای این حرفه را بیاموزند. اعضای باتجربه یک تیم میتوانند به تازهواردان یا جوانان آموزش دهند که چگونه وظایف خود را انجام دهند، مهارتهای خاصی را توسعه دهند و بر چالشهای پیش رو غلبه کنند. راهنمایی منظم همچنین به اعضای جدید تیم اعتمادبهنفس میدهد تا در نقشهای خود بنشینند و در راستای اهداف سازمان کار کنند.
با آموزش منظم در مورد نحوه انجام وظایف، اجرای فرآیندها و رسیدگی به مشتریان، کارکنان برای انجام مسئولیتهای خود مجهزتر خواهند شد. حداقل سه ماه به آنها آموزش حین کار بدهید. این به آنها زمان کافی میدهد تا کارشان را با انجام دادن و درگیری مستقیم خود، درک کنند. همچنین میتوانید کارگاههایی را به رهبری متخصصان سازماندهی کنید، زیرا این کار کارکنان را با دیدگاهها و رویکردهای مختلف در مورد نحوه انجام وظایف خاص آشنا میکند.
علاوه براین، کارشناسان سازمان میتوانند دورههای آنلاین در موضوعات مرتبط ایجاد کنند. چنین دورههایی معمولاً خود گام هستند؛ به این معنی که کارمندان میتوانند راحتتر یاد بگیرند، پیشرفت خود را بررسی کنند و همچنین در پایان کارت امتیازی دریافت کنند.
همکاری برای اطمینان از اینکه همه تیمها در همه بخشها در راستای دستیابی به اهداف کسبوکار با یکدیگر همکاری میکنند، بسیار مهم است. همکاری در محل کار محیطی را ایجاد میکند که در آن کارکنان میتوانند نظرات خود را بیان کنند، تجربیات خود را به اشتراک بگذارند و بینش خود را بدون ترس از قضاوت شدن به اشتراک بگذارند. همکاری، کانالهای ارتباطی باز را فراهم میکند و به کارمندان اجازه میدهد با هم در جهت اهداف سازمانی شما مشارکت کنند.
تعاملات اجتماعی غیررسمی در زمان استراحت قهوه یا ناهار میتواند به تبادل معنیدار دانش پنهان و آشکار منجر شود. معاشرت همیشه به معنای غیبت کردن یا صحبت کردن در مورد مسائل روزمره نیست. در عوض، تعاملات اجتماعی میتواند راهی عالی برای کارمندان باشد تا یکدیگر را بشناسند و درمورد تجارب موفق و ناموفق کاری و غیرکاری خود بحث کنند. چنین مکالمات غیررسمی میتواند زمینهای برای تبادل ایدهها، بینشها و تجربیاتی فراهم کند که بر نحوه کار کارکنان تأثیر بیشتری میگذارد.
برای تقویت اجتماعی شدن، محیطی باز ایجاد کنید که در آن کارکنان بتوانند آزادانه نزد یکدیگر بروند تا درمورد مسائل مربوط یا غیرمرتبط با کار بحث کنند. اجازه دهید کارمندان بین کار استراحت کنند و با هم بخندند و در عین حال در مورد چیزهایی که واقعاً مهم هستند صحبت کنند.
منبع: لینک