ویدیو کوتاه بود و سخیف. بسیار سخیف، آنقدر که نمیشد تا انتها آن را دید و حرص نخورد. اما خوشبختانه بسیاری پرده ها را کنار زد. چهره هایی را که سالها پشت ابروهای برداشته، کت و شلوار آراسته و ریش های مرتب شده پنهان شده بودند، رسوا کرد. نشان داد چهره هایی هستند که هرچقدر هم در ظاهر زیبا و جذاب به نظر بیایند اما در پشت آن بزک مصنوعی،، بسیار کریه المنظر و زشت اند.
عده ای تصور میکنند فاشیسم تنها میتواند در قامت فردی تریاکی با چکمه های چرمین و لباس نظامی در کشورها بوجود بیاید، اما امروزه با فاشیسمی بسیار خطرناک تر از فاشیست گذشته طرف هستیم. فاشیست های امروز در قالب پسرهای لوس و ننری هستند که جیب هایشان از رانت های مختلف پر شده و اکنون نقد و انتقاد به ضررشان است.
رانت خورهای دیروز مجبورند که امروز با نقد مقابله کنند اما چرا؟ چون انتقاد موقعیت انها را به خطر می اندازد چون راه ارتزاق آنان از بیت المال را مسدود میسازد. خراب کردن مسعود فراستی ها و گرفتن تریبون از آنها اولین قدم آنها بود. اما فراستی ها دوباره باز میگردند چون صدای مردم اند. یا در قالب مجله یا در قالب کتاب یا حتی در قالب یک کافه چی برای همین گرفتن تریبون از فراستی ها کافی نبود. در دومین قدم باید فراستی ها را تحقیر میکردند. فراستی ها را خرد میکردند و برنامه ی اخیر در همین راستا بود. در راستای خرد کردن دندان منتقدان در راستای شکستن قلم متفکران. اما ندانستند که حیله ی آنان به خودشان باز خواهد گشت و عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.
اتفاقی که در آن برنامه ی کذایی افتاد اهمیت دارد آن برنامه تنها حمله ی یک مجری جوان به یک منتقد نبود. بلکه حمله ی جمعیت رانت خوار به کسانی بود که میخواهند با این جریان مبتذل و پول شوی مقابله کنند. مهم نیست که آیا طرفدار فراستی هستید یا خیر، مهم نیست حرف هایش را قبول دارید یا خیر، مهم نیست اساسا فراستی را می شناسید یا خیر. اگر قدر سرسوزنی از این جماعت که از طریق بودجه ی (بی)فرهنگی شکم هایشان را فراخ کردند تنفر دارید و میخواهید وضعیت سینما، نقد و اجتماع بهتر از گذشته شود باید واکنش نشان دهید و بدانید این اعمال فاشیستی در صدا و سیما در امتداد همان تفکر فاشیستی است که می گوید مردم و رانندگان تاکسی نباید در مورد مسائل اقتصادی نظر دهند. کسی نباید فکر کند، کسی نباید نظر داشته باشد و کسی نباید انتقاد کند. چون ما می گوییم.
پی نوشت: یکی از مشکلات عمده در فضای سینما و فرهنگ ایران معاف از مالیات بودن آن است که جولانگاه مفاسد، رانت خواران و پول شویان بسیاری شده است. تصور کنید شما چند میلیارد تومان پول کثیف به دستتان رسیده است چکار می کنید؟ در یک فیلم سخیف (معمولا کمدی) سینمایی سرمایه گذاری میکنید. فیلم با شکست مفتضحانه ای روبرو می شود اما تبریک می گویم شما توانسته اید حجم عظیمی از پول کثیف خود را بشویید.
پی نوشت 2: بارها در مورد خطرات فاشیسم رو به رشد در اجتماع ایران نوشته ام و باز هم خواهم نوشت. خوشبختانه مردم هوشیار و باهوشی داریم اما مهم تر از آن این است که اجازه ندهیم چنین اعمال فاشیستی در این سطح از جامعه بدون هزینه باشد. امیدوارم برخورد کافی با این فرد و افراد خاطی در آینده صورت بگیرد.