احمد سبحانی
احمد سبحانی
خواندن ۳ دقیقه·۷ سال پیش

یک گفت و گوی خیالی؟؟

با سلام و عرض ادب خدمت شما شنوندگان عزیز خوشبختانه امروز بعد از مدت ها تونستیم جناب آقای دکتر جسمانی رو به برنامه خودمون دعوت کنیم تا به سوالات شما پاسخ بدن. همونطور که میدونیم ایشون توی هربرنامه ای حاضر نمیشن فقط در برنامه هایی حاضر میشن که از قبل سوالها در اختیارشون قرار داده شده باشه ولی اینبار قدم رنجه نمودن و برای اولین بار در برنامه ای زنده و رو در رو با شما عزیزان قرار گرفتن. جناب دکتر جسمانی اگر تمایل دارید با خوانندگان سلام و علیک بفرمایید تا بریم سراغ سوالات بینندگان

با سلام و عرض بی ادبی خیر من هیچ تمایلی به سلام و علیک ندارم زودتر برید سراغ سوال ها باید به ضیافت شام در کاخ سعدآباد برسم. بچه ها جوج گذاشتن با شیشلیک. سوهاضمه گرفتم چند روزی مهمون نهاد های خاص بودم. اینها نمیدونن مزاج من به نون و پنیر سازگار نیست باید هرروز خاویار بخورم آدمای ...

خوب حالا وارد مسائل خصوصی نشیم بهتره بحث رو شروع کنیم، از دوستانم در پخش خواهش میکنم اولین تماس رو برقرار کنند.

شنونده اول: با عرض سلام خدمت دکتر جسمانی من یک سوال اساسی داشتم اون هم اینه که درسته که میگن شما اول به منتقد هاتون فحش میدین بعد حرفشون رو میشنوین؟

دکتر: $%#^ خورده هرکی همچین حرفی زده من کی فحش دادم. من زبان دنیا رو بلدم کسی که زبان دنیا رو بلده که نیازی به فحش دادن نداره.

مجری: خوب شما که زبون دنیا رو بلدید چرا به هواپیماتون سوخت ندادن که برگردین؟

(صدای سیلی محکمی شنیده میشود)

مجری:خوب بریم سراغ تماس بعدی.

ش دوم: سلام جناب آقای جسمانی آیا درسته که شما هیچ برنامه ای برای اشتغال ندارید؟

دکتر: هه، این کمال کم عقلی شما رو نشون میده، همین چند روز پیش آمار بیکارها رو درآوردیم زیر یک میلیون بود و این توانایی بسیار بالای ما رو نشون میده که آمار بیکاری رو که تا همین سال پیش 24 درصد بود رو رسوندیم به زیر یک درصد.

مجری: ولی شما که چند ماه پیش گفتید ایجاد سالانه یک میلیون شغل غیر ممکنه چطور تونستین توی چند ماه اینهمه شغل ایجاد کنید؟

دکتر:خوب دادم اداره آمار یک صفر از جلوی امار بیکارها برداشتن همه چیز حل شد.

مجری: خوب دیگه ادامه نمیدیم بریم سراغ تماس بعدی.

ش سوم: جناب دکتر بانک های ما ورشکسته شدن مدیران موسسات هم که یکی یکی دارن جمع میکنن میرن اونور. ما وقتی میخوایم توی یه بانکی حساب باز کنیم با ترس و لرز این کار رو میکنیم.

دکتر: خوب به جهنم که میلرزین. برین یه جای گرم پیدا کنید.

مجری: 0ـــــــ0

ش چهارم: سلام آقای دکتر من یکی از طرفدارهای شمام. واقعا از وقتی با شما آشنا شدم به کم عقلی خودم پی بردم و تمام تلاشم رو کردم بر این کم عقلی غلبه کنم. ای علامه ی دهر، ای عقل کل، ای دانای مطلق.

دکتر: ژوووووون بازم بوگو، دوس دالم.

مجری: خوب جناب دکتر خودتون رو کنترل کنید لطفا. تماس بعدی...

ش پنجم: سلام جناب دکتر شنیده شده چندتا از مریض های کم عقلتون حین درمان کشته شدن درسته؟

دکتر: البته کشته نشدن لطفا فرافکنی نکنید. اون بیمارها زنده زنده سوختن ولی چون تمام بیمارهای من تحت پوشش بیمه سوختگی بودن بیمه همه هزینه ها رو داد.

مجری: ولی جون انسان که خریدنی نیست.

دکتر: خفه شو.

مجری: چشم. تماس بعدی.

ش ششم: آقای دکتر مگه تنها منبع درآمد شما ویزیت بیماران کم عقلتون نبوده پس چطور فقط یه خونه تون چند ده میلیارد تومنه؟ از کجا آوردی؟

دکتر: ای مردک متحجر افراطی از جای معین تغذیه شونده. ای بزدل پزشکی، ای تخریبگر کم عقل، ای مزدور من زبون دنیا رو بلدم با دنیا حرف زدم یه دوتومن دستی دادن بعدا به دنیا برمیگردونم چشم نداری همین دو تومن رو ببینی؟ بخیل، برو پای منقلت ای...

مجری: خوب آقای دکتر شما هم به اعصاب خودتون مسلط باشید.

دکتر: همش زیر سر تویه اگه ندادم همین فردا از اینجا بندازنت بیرون ، بیشعور. میگم رشیدپور رو جات بیارن. اون چون زبون دنیا رو بلده خوب میدونه من چی میخوام.

مجری :(

نکته: این مصاحبه تماما خیالی بوده و هرگونه تشابه اسمی،فامیلی، کلامی و... قویا تکذیب میشود.
https://virgool.io/@ahmadso/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AA%D8%B1%D9%86%D8%AA-%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D8%A7-%D8%AA%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF-lm897evli2m2


انتقاد پذیر
"کمربندها را محکم ببندید و دامن همت بر کمر زنید که به دست آوردن ارزشهای والا با خوشگذرانی میسر نیست" امیرالمومنین (ع) -----------------------وبسایت:‌ finsoph.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید