احمد سبحانی
احمد سبحانی
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

میخواهم آزاد باشم، پاپیون یا اندی فرقی ندارد.


ظلم و عدالت یکی از مهمترین مفاهیمی است که در اکثر فیلم ها از آنها اقتباس می شود. اما در معدود فيلم‌هايي است که این مفهوم به زیبایی نمایش داده می‌شود. بعد از اینکه جناب دست انداز چالش کدام نقش در کدام فیلم را به راه انداختند برآن شدم که ببینم واقعا از کدام نقش در کدام فیلم بیشتر از همه لذت بردم؟ قاعدتا در ابتدا فایت کلاب به ذهنم آمد. یک چریک شهری که کارش را از یک باشگاه کوچک دو نفره شروع و به کل آمریکا گسترش داد.

اما پس از آن به یاد پاپیون افتادم. آه پاپیون، پاپیون عزیز، پاپیون دوست داشتنی. پاپیون کله شق و پاپیون آزاد. کسی که تا انتها در رویای آزادی به سر برد و در نهایت به آن رسید. می گویند خاصیت رویا آن است که هیچ زندان و هیچ شکنجه ای نمی تواند آن را از انسان بگیرد. رویاها هرگز نمیمیرند و هرگز از یادها نمی‌روند.

پاپیون رویایی داشت. رویای آزادی. رویای رهایی. رهایی از بندی که به خاطر گناهی به آن دچار شده بود که هرگز انجام نداده بود. معمولا انسان‌ها پس از مدتی که شکنجه می‌شوند. باور میکنند که گناهکارند. در آن زمان حاضر به اعتراف هرگناهی هستند. حتی گناه‌هایی که نکرده‌اند و به تدریج این اعتراف باعث می شود که باور کنند واقعا گناه کارند. اما پاپیون هرگز چنین نیست. پاپیون با تمام مشکلاتی که دارد هرگز باور نمی‌کند که او گناه کرده است. و در نهایت پس از آنکه واقعا خالص شده است. نتیجه ی این تلاش بی وقفه را با آزادی میگیرد. کسی نمیداند که این آزادی چقدر برایش ارزشمند خواهد بود. شاید زندگی او در تبعید و زندان چندان فرقی با زندگی به عنوان یک فراری نداشته باشد. اما مگر اینها اهمیت دارد؟ چیزی که مهم است این است که دیگر هیچ قدرتی نمی تواند آزادی او را محدود کند. او ولو به صورت کاملا صوری، آزاد است.


رستگاری در شاوشنک نیز همین مفهوم را می‌رساند اما به نحوی دیگر. اندی، مردی خانواده دار با یک شغل معمولی است که به جرم قتل همسرش به زندان افتاده است. وی می تواند با اعتراف به قتل اوضاع خود را در زندان بهبود بخشد اما هرگز چنین کاری نمی‌کند. اندی نمی‌خواهد داغ قتل همسرش را بر پیشانی اش تحمل کند.

اندی با کندن دیوار و فرار از زندان زندگی جدیدی را آغاز می‌کند. برخلاف پاپیون، اندی بسیار باهوش است. او حتی به بعد از فرار نیز فکر کرده است. اندی نه تنها فرار می‌کند بلکه انتقام خود را نیز از رئیس زندان می‌گیرد.

هم پاپیون و هم رستگاری در شاوشنک یک موضوع را مطرح می‌کنند و آن این است که زندگی ناعادلانه است. دنیا در عدم عدالت می‌سوزد و افراد زیادی به خاطر این ناعادلانگی در زندان هستند. این زندان، تنها زندانی نیست که خطاکاران را در آن نگه می‌دارند. هرچیزی می‌تواند زندان باشد. زندان علایق، زندان نفسانیت، زندان کلیشه‌های ذهنی. حتی زندانی به نام مدرسه و محل کار. اما افراد بسیار کمی هستند که توان فرار از این زندان‌ها را دارند. فرار از زندان نیاز به اراده‌ای از جنس فولاد و هوشمندی بسیار زیاد دارد. دلیل اینکه این شخصیت را بیش از همه می‌پسندم این است که این دو فرد هرگز به وضع موجود تن ندادند. این دو نفر از آنجا که می‌دانستند حق با آنهاست پس به سمت رویای خود حرکت کردند و در نهایت به آزادی رسیدند. اما در همان فیلم پاپیون آقای دگا (با بازی داستین هافمن) از آنجا که می‌دانست این زندانی بودن حقش است در نهایت دست از تلاش برای فرار از زندان برداشت.

حق و حقیقت یاری گر انسان های آزاده است دست حق بهترین سلاح انسان برای عبور از تمام مشکلات و خروج از تمام زندان‌هاست. امیدوارم دست یاری‌گر حق به یاری تمام انسان‌های آزاده آمده و آنها را از زندان‌هایی برساخته از امپراتوری جهانی ستم آزاد کند.



خواندن این دو مطلب از من در زومیت نیز خالی از لطف نیست.

https://www.zoomit.ir/2020/1/11/342523/what-is-ubi-basic-income/
https://www.zoomit.ir/2020/1/5/343252/intellectual-property-intangible-growth/


کدام نقش در کدام فیلممسابقه دست اندازحال خوبتو با من تقسیم کنپاپیونآزادی
"کمربندها را محکم ببندید و دامن همت بر کمر زنید که به دست آوردن ارزشهای والا با خوشگذرانی میسر نیست" امیرالمومنین (ع) -----------------------وبسایت:‌ finsoph.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید