ویرگول
ورودثبت نام
احمد سبحانی
احمد سبحانی
خواندن ۳ دقیقه·۶ سال پیش

از اقتصاد: اصول موضوعه ی اقتصاد(1)

هنگامی که کسی به شما بگوید اگر خودتان را از بالای پشت بام به پایین پرت کنید زنده می مانید، شما چه کار میکنید؟ آیا حرف چنین فردی را باور میکنید؟ مسلما خیر چرا که در مدرسه با اصول فیزیک آشنا شده اید و میدانید اینکار مساوی با نابودی شما خواهد بود. اما در مدارس به ما اصول اولیه ی اقتصاد را آموزش نمیدهند. برای همین افراد کلاهبردار (خصوصا در حوزه ی سیاست) میتوانند به ما حرف هایی صد و هشتاد درجه خلاف واقع بگویند و ما نیز حرف آنها را بپذیریم.

اگر مردم ما با اصول موضوعه ی اقتصاد (ده اصل اولیه ی گریگوری منکیو) آشنا باشند حداقل کمتر از پیش فریب شومن های سیاسی را میخورند. در اینجا سعی دارم به زبان ساده ده اصل اقتصاد را به زبان ساده و قابل فهم بگویم امیدوار هستم که مفید واقع شود.

اصل اول: همه در حال مبادله هستند.

این یک اصل جهان شمول است که شما برای بدست آوردن یک چیز باید چیزهای دیگر را از دست بدهید. به عنوان مثال برای خواندن این مطلب، زمانی که میتوانستید استراحت کنید، کتاب بخوانید یا فیلم ببینید را از دست می دهید.

در اقتصاد نیز به همین صورت است به عنوان مثال اگر دولت بخواهد سیاست های توزیع ثروت را در پیش بگیرد باید هزینه های بنگاه های صنعتی مانند بیمه، مالیات و... را افزایش دهد که در این صورت باعث کاهش حاشیه ی سود بنگاه ها و بی رغبتی آنها به تولید می شود و در نهایت کیک اقتصاد کوچک تر شده که این در دید کلان به ضرر اقتصاد و تک تک افراد است. هنر آن است که دولت ها نقطه ی بهینه را پیدا کرده و از آن عدول نکنند.

اصل دوم: ارزش هرچیز برابر است با ارزش تمام چیزهایی که به خاطر به دست آوردن آن از دست می دهیم.

تصور کنید شما برای دانشگاه ثبت نام کردید و پس از گذشت چهار سال و خرج کردن ده میلیون تومان مدرک مهندسی گرفتید. آیا ارزش مدرک شما ده میلیون تومان است؟

مسلما خیر ارزش این مدرک برابر است با ده میلیون بعلاوه ی تمام کارهایی که میتوانستید در این مدت انجام بدهید و ندادید. مثلا در این مدت می توانستید در یک کار تمام وقت مشغول به کار شوید اما نشدید.

اصل سوم: افراد (عقلایی) همواره به منافع حاشیه ای فکر میکنند.

یک فرد عقلایی تنها زمانی کاری را انجام میدهد که منافع آن کار بیشتر از هزینه ی آن باشد. به عنوان مثال در مورد اخذ مدرک کارشناسی. اگر افزایش حقوق، وجهه ی اجتماعی و ... از هزینه ای که برای اخذ مدرک متحمل میشوید کمتر باشد عقلانی نیست که مدرک را بگیرید (و نمیگیرید).

اصل چهارم: مردم به محرک ها پاسخ می دهند.

به عنوان مثال هنگامی که قیمت سیب افزایش پیدا کند مردم بیشتر از اینکه سیب بخرند گلابی میخرند. از طرفی باغداران سیب که حاشیه سودشان افزایش پیدا کرده است اقدام به استخدام افراد بیشتری میکنند و سیب بیشتری تولید می شود تا دوباره قیمت سیب متعادل شود.

قانون بستن کمربند ایمنی چه رابطه ای با حوادث رانندگی دارد؟

اقتصاددانی به نام Peltzman طی پژوهشی در سال ۱۹۷۵ دریافت که قانون کمربند ایمنی دو اثر زیر را داشته است:

۱. کاهش مرگ و میر رانندگان.

۲. افزایش حوادث رانندگی و مرگ و میر افراد پیاده.

علت: قانون کمربند ایمنی باعث افزایش سرعت رانندگان و کم دقتی آنها شده بود.

نتیجه: اشخاص به انگیزه‌های خود پاسخ می‌دهند. اعمال هر سیاستی نه تنها دارای آثار مستقیم است، بلکه با توجه به انگیزه‌ی افراد، دارای آثار غیر مستقیم هم است.

چنانچه سیاستی باعث تغییر انگیزه‌ها شود، قطعاً مردم رفتار خود را تغییر می‌دهند.

چهار اصل اول را که مربوط به تصمیم گیری و رفتار مردم است، با یکدیگر مرور کردیم. برای خواندن بقیه ی نوشته های اقتصادی #از اقتصاد را دنبال کنید.

از اقتصادمن کیواصول موضوعه اقتصاد
"کمربندها را محکم ببندید و دامن همت بر کمر زنید که به دست آوردن ارزشهای والا با خوشگذرانی میسر نیست" امیرالمومنین (ع) -----------------------وبسایت:‌ finsoph.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید