الان داشتم مطلبی از آقای محمدزاده رو میخوندم که گفتم بد نیست یک نقدی هم داشته باشم. ما ایرانی ها کلا مردم جوگیری هستیم. اگر توهین تلقی نکنین مثل گوسفندیم (البته گوسفند حیوان مفید و نازیه نمیدونم چرا عده ای فکر میکنن گوسفند فحشه) نکته ی جالبی که در مورد گوسفندها هست اینه که اونها اگر یک جای ناشناخته و خطرناک رو ببینن ابدا پاشون رو اونجا نمیذارن ولی کافیه یکی از اعضای گله اتفاقی بره اونجا اونوقته که همگی هجوم میارن به همون نقطه. (نمیدونم این قضیه رو کجا خوندم: میگفت که یک گله گوسفند لب یک دره بودن ولی حتی یک نفر پایین نمی افتاده بالاخره بر اثر فشار و شلوغی یک نفر از گوسفندها میفته از دره پایین و بقیه گوسفندها هم خودشونو پرت میکنن پایین و نتیجه این میشه که فقط اون آخریا که روی جنازه قبلیا میفتن زنده میمونن.)
آره ما هم مثل گوسفندیم زمانی که یک محصول خوب و باکیفیت ایرانی تولید میشه کسی نمیره بخرش ولی همین که با یه عالمه خرج کردن و تبلیغ همون محصول و بالا بردن قیمت محصول سرزبون ها میفته همگی هجوم میارن برای خرید اون محصول.
یک خاطره واقعی هم تعریف کنم، یکی از فامیل های ما کفاش بود و انصافا کفش های خیلی خوبی هم درست میکرد طوری که کفش هایی که ده سال پیش ازش خریدیم هنوز قابل استفاده است. ولی متاسفانه کسی ازش خرید نمیکرد با اینکه قیمت کفش ها بسیار پایین بود. این بنده خدا به پایتخت رفت تا چند قرار داد با چند فروشگاه ببنده وقتی یکی از فروشنده ها ازش قیمت رو پرسیده حرف جالبی بهش میزنه. فروشنده میگه قیمت کفش های تو خیلی پایینه واسه همین مشتری نداری. خلاصه این بنده خدا هم قیمت کفش ها رو بالاتر میبره و در کمال تعجب میبینه سیل مشتری ها به سمت مغازه اش سرازیر میشن و امروز که در خدمت شما هستم ایشون در کشور کانادا به سر میبرند و یکی از تولید کننده های مطرح کفش های هاکی و اسکی هستن.
خوب حالا که به عمق فاجعه در مورد مردم پی بردید بذارید برگردیم به قضیه ی تاکسی های اینترنتی، زمانی که ماکسیم اومد به شخصه گفتم خوب دوتا تاکسی داخلی و یکی هم بین المللی خوبه ایشالا پیشرفت میکنن به نفع همه میشه ولی اینکه میبینیم هرروز دارن اینها مثل قارچ رشد میکنن این خیلی بده. تاکسی اینترنتی های محلی هم که دیگه نگم توی هر شهرستانی یک تاکسی اینترنتی راه انداختن انگار کیلوییه، با یکی از مسئولین یک شرکت برنامه نویسی صحبت میکردم میگفت ما یک سورس آماده واسه تاکسی اینترنتی داریم هرکی میخواد یکم ازش پول میگیریم همون سورس رو بهش میدیم.
اما این جوگیری فقط مختص تاکسی های اینترنتی و امروز نیست ما همیشه کمیت رو به کیفیت ترجیح دادیم ما 45 فرودگاه داریم که فقط 3 تای آن توجیه اقتصادی دارن، ما اونقدر با تکنولوژی وارداتی سد ساختیم که کاملا اکوسیستم رو نابود کردیم، ما در سال ١٣٣٤، ٢٣ کارخانه توليد روغن نباتي داشتيم و در سال ١٣٣٨، اين تعداد به ٤٨ کارخانه ميرسه. اين يعني مفهوم کارآفرين لوث شد.کشور ما ٢٣ کارخانه داراي پروانه بهرهبرداري تلويزيون داره؛ يعني ١٠ برابر کشور کره، اما آيا از نظر فناوري قابل مقايسه هستيم؟ کشور ما ١٦٠ شرکت دارويي و ٩٧ خط توليد دارو داره، اما وقتي نگاه ميکنيم ميبينيم که چقدر در اين بحث به واردات وابستهايم. سوئيس هفت کارخانه توليد دارو داره. من برخي از داروها را بررسي کردم و متوجه شدم فقط يک قلم دارو را ٢٧ کارخانه مختلف توليد ميکنن، ما ده دوازده شرکت خودروسازی در کشور داریم اما امروز کجاییم؟
عده ای همین الان در بدنه ی دولت کنونی که از 40 سال بعد از انقلاب 20 سال در بخش های مختلف اجرایی عهده دار مسئولیت بودن جوری وانمود میکنن که منابع نیست. یا اینکه تمام مشکلات رو تقصیر تحریم میندازن. کشور ما از سال ١٣٨٥ تحريم شده ، سهم بخش توليد کشور از ٣١ به ١٨,٥ درصد و سهم بخش کشاورزي از ١٨.٥ به ٩.٥ درصد کاهش پيدا کرده . بعد صادرات کشور از ٢.١ به ٤.٥ افزايش پيدا کرده . این تناقض فقط یک چیز رو نشون میده تحریم باعث افزایش راندمان و بهره وری تولید کشور شده یا از نقطه نظر منابع، منابع ارزي در اختيار ايران از سال ١٣٣٨ تا ١٣٩٤ شمسي، سههزارو ٦٠ ميليارد دلار بوده است. کرهجنوبي با يکپنجم اين مقدار منابع به کره امروز تبديل شد. جز اين ٤٨٩ ميليارد دلار نيز از منابع خارجي استفاده کردهايم. ما بههيچوجه کمبود منابع نداشتهايم. ما اتلاف منابع داشته و داريم.
متاسفانه دولت رانت رو جایی پخش میکنه که ابدا توجیه و اثرگذاری اقتصادی نداره که این یا از جهالت این افراده یا خیانت و تیم اقتصادی دولت کنونی هم که 40 ساله داره فعالیت میکنه و هیچ اتفاق مثبتی نیفتاده.
از این نوشته نمیخوام ناامیدی رو نهادینه کنم مسلما در خیلی از نقاط هم پیشرفت داشتیم اما باید این مشکلات رو هم پیدا کنیم و برای برطرف کردنش قدم هایی برداریم.