
در اپیزود هجدهم فینسوف یک آخرالزمان هوش مصنوعی رو تصویر کردم که توی اون هوش مصنوعی تقریبا همه چیز ما رو ازمون میگرفت.
در حال حاضر آمار میگن که نزدیک به ۱۱ درصد از مشاغل آمریکایی یعنی چیزی بیش از یک تریلیون دلار ارزش میتونه با هوش مصنوعی جایگزین بشه.
اما آیا هوش مصنوعی میتونه همه ما رو بیکار کنه؟ این مطلبی که میخوام براتون بگم، خلاصهای از دیدگاههای جهانی، مخصوصاً از زبان متخصصانی مثل نیل تامپسون از MIT هست که داره روی این موضوع کار میکنه و میتونه یه چراغ راه برای ما ایرانیها هم باشه.
وقتی به آمار جهانی نگاه میکنیم، میبینیم که در سالهای اخیر، خصوصاً در ۲۰۲۵، تعداد تعدیل نیروها (Layoffs) بالا بوده و بخشی از اون به هوش مصنوعی نسبت داده شده (مثلاً ۵۰ هزار نفر از ۱۵۰ هزار تعدیل در اکتبر ۲۰۲۵).
اما نکته اینجاست که تشخیص واقعا سخته. اول اینکه واقعا هوش مصنوعی داره به سرعت جای بعضی مشاغل رو میگیره. خصوصا در قسمت خدمات مشتری شاهد اون هستیم که هوش مصنوعی واقعا خوب کار میکنه. اما بعضی شرکتها هم چون میخوان از جریمههای ایالتی مصون بمونن، اخراجها رو به هوش مصنوعی نسبت میدن و واقعا هوش مصنوعی جایگزین نشده.
همینطور دیگه تقریبا مشخص شده که هوش مصنوعی حداقل در کوتاه مدت نمیتونه جایگزین انسانها توی کسب و کارها بشه. اگرچه هوش مصنوعی بهرهوری شما به عنوان یک انسان رو افزایش میده. اما وقتی میخواد توی یک فرآیند ادغام بشه دیگه کارایی نداره. این توی یک مقاله مفصل محققهای MIT بحث کردن که میتونید از اینجا بخونید.
در تاریخ دورههای متعددی از اتوماسیون داشتیم. از ظهور خودرو تا ظهور اینترنت و تولید انبوه و... اما همونطور که توی اپیزود «چرا کار آزاد نمیکند» گفتم، هر دوره ظهور تکنولوژی جدید رفتار خاصی با کسب و کارها و توانمندیها میکنه.
در حال حاضر هم به نظر من هوش مصنوعی میتونه دوتا کار بکنه. یک سری کارهای تخصصی هستن که هوش مصنوعی توی اونها خیلی خوبه اما بدون عامل انسانی نمیتونه انجام بده. این کارها حقوقشون شدیدا کاهش پیدا میکنه. مثلا یه زمانی راننده بودن شغل تمام وقت افراد بود. طرف سر خط وایمیستاد و پول میگرفت و شما رو میرسوند. نکته شم این بود که اون آدم مسیرها رو بلد بود و خوب میدونست شما رو از کجا ببره. اما با اومدن نقشهها دیگه رانندگی کردن به سختی سابق نیست. اینجاست که رانندهها زیاد شدن و درآمد رانندگی شدیدا کاهش پیدا کرد.
از اون طرف ویراستارها هستن که تکنولوژی کار اونها رو هم تحت تاثیر قرار داد. انواع و اقسام نرمافزارهایی ساخته شد که میتونستن غلط شما رو راحت بگیرن اما ویراستاری از بین نرفت و تبدیل شد به یک کار تخصصیتر. حالا ویراستارها کسانی هستن که میتونن بخونن و مشکلات مفهومی پاراگرافهای شما رو بگیرن. کاری که عمرا هوش مصنوعی بتونه انجام بده. (حداقل در حال حاضر) پس چی شد؟ ویراستارها کم شدن و حقوقشون بیشتر شد.
خوب حالا ببینید واسه کار شما چه اتفاقی داره رخ میده. اگر هوش مصنوعی داره تخصصیترین بخش کار شما رو اتومات میکنه احتمالا باید منتظر کاهش درآمد باشید. اما اگر هوش مصنوعی داره غیرتخصصیترین بخش کار شما رو اتومات میکنه احتمالا کارتون تخصصیتر از قبل میشه و حقوقتون هم قاعدتا باید بیشتر بشه و البته که افراد کمتری هم وارد کار شما میشن.
این سوال اصلیه. ما با چند روش میتونیم جلوی این موج رو بگیریم. اول اینکه سعی کنیم کارهای روتین و غیرتخصصی رو بدیم به هوش مصنوعی و خودمون کارهایی رو به عهده بگیریم که نیاز به خلاقیت، حل مسئله پیچیده، قضاوت انسانی، مدیریت و ارتباطات عاطفی دارن. به زبان سادهتر باید به بخش تخصصیتر کارمون کوچ کنیم.
دومین کار اینه که وظایف جدید برای خودمون تعریف کنیم. در حال حاضر مهندسی پرامپت مد شده. چیکار میکنه؟ با پرامپتهای خوب، کاری میکنه که هوش مصنوعی بهترین نتیجه رو بده. در حال حاضر هیچکس نمیدونه مهندسی پرامپت چی هست (چون احتمالا کمتر کسی توی ایران الگوریتمهای هوش مصنوعی رو دقیق میدونه) اما باید اطمینان پیدا کنیم که به طور مستمر در حال یادگیری هستیم.
و در نهایت باید به سراغ معنادار کردن شغلمون بریم. به دنبال کنش باشیم نه صرفا کار کردن. اینها رو توی اپیزود «کار آزاد نمیکند» توضیح دادم.