احمد سبحانی
احمد سبحانی
خواندن ۷ دقیقه·۴ سال پیش

در باب مساله ارز و تورم


اخیرا شاهد این هستیم که کاندیداهای باقیمانده همگی در مورد کاهش ارزش پول ملی صحبت می‌کنند. این موضوع بنده را بر این داشت تا موضوع ارزش پول ملی را بازتر کرده و کمی مردم را با نحوه کارکرد پول آشنا کنم. اگرچه بارها در کانال تلگرامم در این مورد صحبت کرده‌ام که اگر علاقه‌مند بودید می‌توانید مراجعه کرده و مطالب پیشین را مطالعه کنید.

اول از همه با این گزاره شروع کنیم که تورم نه تنها بد نیست بلکه خوب هم هست. (حداقل از دیدگاه اقتصاد جریان اصلی). تورم با کاهش مداوم ارزش پول ملی، مردم را به سمت هزینه‌کرد و سرمایه‌گذاری پول هدایت می‌کند. وقتی شما متوجه شوید ارزش پول شما سال آینده از امسال کمتر از، قاعدتا تلاش می‌کنید پول را سریع‌تر هزینه کنید. این هزینه کردن باعث می‌شود که پول با سرعت بیشتری به جریان افتاده، درآمدها افزایش پیدا کند و چرخ اقتصاد به حرکت درآید.

اما تورم بسیار بالا نیز چندان معقول نیست. با افزایش شدید تورم، هزینه‌های سرمایه‌گذاری افزایش پیدا می‌کند و در نتیجه اقتصاد از رونق می‌افتد.

پس باقیماندن تورم در یک سطح کنترل شده که بالاتر از سطح رقبای اقتصادی (تا رقابت اقتصادی حفظ شود) و پایین‌تر از سطح نهایی تحمل مردم باشد، مطلوب‌ترین گزینه است.

اما در مورد ارزش پول ملی. در دهه‌های مختلف (حتی از پیش از انقلاب) دولت همواره تلاش خود را برای حفظ ارزش پول ملی کرده است. این رویکرد را نه تنها در ایران بلکه در کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند کویت و امارات نیز می‌بینیم. مکرر دیده‌ایم که عده‌ای می‌گویند پول کویت قوی‌ترین پول جهان است. پول قدرتمند هیچ مزیتی ندارد. پول قدرتمند کشور را به یک وارد کننده محض تبدیل می‌کند و رکود فزاینده‌ای در کشور ایجاد خواهد کرد. هنگامی که بدهی این کشورها از درآمدهایشان پیشی بگیرد، روند سقوط شروع شده و هیچکس نمی‌تواند جلوی این سقوط را بگیرد. سقوط سریع و با نابودی تمام زیرساخت ها همراه خواهد بود. ونزوئلا اولین نمونه چنین رخدادی است اما قطعا اخرین آنها نیست.

اما اگر پول قدرتمند باشد چه رخ می‌دهد؟

تصور کنید ارزش واقعی دلار ۵ هزار تومان باشد اما دولت با ارزپاشی ارزش دلار را در ۱۰۰۰ تومان ثابت کرده باشد. در این حالت چند اتفاق می‌افتد. مهم‌ترین آنها نابودی تولید است. تصور کنید شما محصولی تولید کرده‌اید که ارزش آن ۱۰۰ دلار است. آن را به خارج از ایران صادر کرده و ۱۰۰ دلار به فروش می‌رسانید. حال نزد بانک مرکزی (یا هر بانک واسط دیگر) رفته و قصد تبدیل ارز را دارید. در اینجا به جای این که ۵۰۰ هزار تومان (که ارزش واقعی ارز است) دریافت کنید تنها ۱۰۰ هزار تومان دریافت می‌کنید. بدیهی است که هیچکس چنین کاری نمی‌کند. از طرف دیگر وارد کننده ارز ارزان را با ۱۰۰ هزار تومان خریداری کرده اما می‌دانیم که قدرت خرید این ۱۰۰ هزار تومان در خارج از ایران ۵۰۰ هزار تومان است. بنابراین واردات به صرفه‌تر خواهد بود.

در دهه هشتاد اگرچه بسیاری از افراد توانستند از کنار سرکوب ارزش ارز به نان و نوایی برسند اما تولید ایران ضربه سنگینی خورد و اگر یارانه‌های دولتی نبود قطعا ضربه‌ای که رکود دهه نود به اقتصاد ایران می‌زد چند برابر بیشتر می‌بود.

اما این تنها مشکلی نیست که سرکوب ارز ایجاد می‌کند. افزایش موج مهاجرت از کشورهای همسایه نیز مساله دیگر است. در حالتی که نرخ ارز سرکوب می‌شود، مهاجران تقاضای بیشتری برای کار داخل ایران دارند. استدلال همان استدلال قبلی است. کسی که در ایران به اندازه ۱۰۰ هزارتومان حقوق می‌گیرد. این ۱۰۰ هزار تومان در خارج از ایران به اندازه ۵۰۰ هزار تومان ارزش دارد. هزینه این تفاوت ارزش را چه کسی پرداخت می‌کند؟ ما ایرانی‌ها آن هم با پول نفت. (نکته: در اینجا قصد توهین به مهاجران عزیز را ندارم. تنها در حال بحث اقتصادی هستیم)

در واقع دلاری که می‌توانست خرج زیرساخت‌های اقتصادی و تولیدی کشور شود، در قالب واردات، کاهش صادرات، افزایش مهاجرت از کشورهای همسایه و... از کشور خارج می‌شد.


در حالی که اگر پول ما نسبت به همسایگان ما ضعیف‌تر باشد، همواره این انگیزه وجود دارد که ما محصولات خود را به کشورهای همسایه صادر کرده و پول مصنوعا ضعیف شده خود را با پول تقویت شده آنها معاوضه کنیم. در این حالت به جای مهاجران شاهد سرازیر شدن گردشگران هستیم. اساسا یکی از روش‌هایی که اقتصادهای نوظهور برای جذب گردشگر به کار می‌برند، کاهش مصنوعی ارزش پول است. اگر ارزش پول ما نسبت به کویت پایین‌تر باشد، کویتی‌ها انگیزه دارند تا به کشور آمده و درآمد خود را در کشور هزینه کنند. بگذارید با یک مثال توضیح بدهم. تصور کنید شما یک کویتی هستید و ۱۰۰ دلار پول دارید. و تصور کنید ارزش واقعی دلار در ایران ۱۰۰۰ تومان است اما دولت با کاهش مصنوعی ارزش ریال کاری کرده است که هر دلار ۲۰۰۰ تومان بشود. در اینجا شما به جای آنکه بتوانید ۱۰۰ هزار تومان هزینه کنید، می‌توانید ۲۰۰ هزار تومان هزینه کنید. در حالی که همان ۱۰۰ دلار را خرج می‌کنید.

البته شاید این از نگاه مردم عوام امری ناپسند بیاید. عده‌ای تصور می‌کنند با افزایش تورم، گردشگران به داخل کشور آمده و محصولات ما را به قیمت ارزان می‌خرند. این استدلال کمی ارزشی است اما اقتصادی نیست. تقاضای خارجی همیشه برای افراد منفعت دارد.

پس کاهش ارزش پول ملی نه تنها یک امر مذموم نیست بلکه یک امر پسندیده هم هست. اما همانطور که گفتم این افزایش نباید مانند دهه ۹۰ شدید و بی حساب و کتاب باشد به گونه‌ای که به بی‌نواسازی مفرط جامعه بیانجامد.

متاسفانه در کشور ما سیاستمداران تنها دو نوع کنترل نرخ ارز را مدنظر قرار می‌دهند. یا ارز شناور یا ارز ثابت. هر دو روش مشکلات خودشان را دارند.

اگر قیمت ارز برای مدتی ثابت باشد و به یکباره شاهد جهش‌های ارزی باشیم. (مانند اتفاقی که در حدود ۶۰-۵۰ سال اخیر رخ می دهد) این جهش‌های ارزی منجر به نارضایتی عمومی مردم، تغییرات رادیکال در شکاف طبقاتی، عدم توانایی برای برنامه‌ریزی صحیح در تولید و... می‌شود.

اما اگر قیمت ارز شناور باشد نیز مشکلات خاص خود را خواهد داشت. اولا بازار ارز ایران آنقدر عمیق نیست که بتوان آن را کاملا شناور کرد. ممکن است بازارساز داخلی یا یک بازیگر خارجی قصد برهم زدن توازن در قیمت ارز را داشته باشد. سامانه نیما یکی از ابتکارات خوب در ایران بود اما قطعا کافی نیست. چرا که اگر قیمت ارز در خارج از این سامانه (که معمولا عمق کمتری نسبت به سامانه نیما دارد) به صورت جهشی افزایش پیدا کند، قاعدتا صادر کننده از سامانه خارج شده و به سمت بازار آزاد متمایل می‌شود.

چاره کار که به نظر من می‌رسد ایجاد یک سبد ارزی و ایجاد یک کمیته برابری نرخ ارز است. ما در ابتدا باید یک سبد ارزی متشکل از کشورهایی که بالاترین مراوده تجاری را با ما دارند تشکیل دهیم. چین، عراق، ترکیه، افغانستان، کویت، امارات، قطر، روسیه، سوریه و سایر کشورهایی که به نوعی با ما تجارت معنی‌دار دارند، وارد این سبد شده و نرخ بهینه یا دامنه بهینه نرخ برابر برای این سبد پیدا شود. در نهایت نیز بازارساز در این نرخ بهینه بایستد. قاعدتا با توجه به این که اقتصاد ایران تورمی است، سالانه (و حتی روزانه) نرخ برابری ارز تغییر می‌کند و ارزش ریال ایران به صورت سالانه درصدی کاهش پیدا می‌کند. البته این موضوعی نیست که یک رئیس جمهوری در سیستم ریاستی که باید هر چهارسال خودش یا هم حزبی‌هایش رای بیاورند، آن را بپذیرند و یکی از دلایلی که شدیدا معتقدم باید به سمت سیستم پارلمانی برویم همین است.

اما اگر این موضوع را نپذیریم و همین مسیر اشتباه را برویم چیزی جز اتلاف بیشتر منابع، نابودی بیشتر سرمایه‌ها و از بین رفتن بیشتر فرصت‌ها نصیب ما نخواهد شد.

خواننده این متن نیز تصور نکند اگر دولت قیمت ارز را کاهش دهد ثروتمندتر می‌شود.

تصور کنید دولت به یکباره قیمت دلار را از ۲۵ هزار تومان به ۱۵ هزار تومان کاهش دهد. کارخانه‌های تولیدی که یک سال مواد اولیه خود را با ارز ۲۵ هزار تومان تهیه کرده‌اند، حال باید محصولات خود را با ارز ۱۵ هزار تومان به فروش برسانند. در چنین شرایطی احتمالا اکثر آنها ورشکست شده و بیکاری افزایش پیدا می‌کند. افزایش بیکاری و کاهش بیشتر تولید منجر به رکود مضاعف می‌شود و در نهایت قیمت دلار با شتابی به مراتب بیشتر بالا می‌رود.

در حال حاضر که دولت نه تنها منابع ارزی زیادی در دست ندارد، بلکه بسیاری از منابعی که بلوکه شده است را نیز به فروش رسانده* تنها راه خو گرفتن با دلار ۲۵ هزار تومانی است. چاره کار کاهش ارزش دلار نیست بلکه افزایش قدرت خرید مردم و کاهش بیکاری است. ثبات در حال حاضر مهم‌ترین چیزی است که باید از کاندیدا انتظار داشت. متاسفانه با توجه به اخراج جناب همتی و جایگزینی آقای کمیجانی در بانک مرکزی، احتمالا شاهد آن خواهیم بود که دولت ارزپاشی خود را شروع خواهد کرد و همین ارز باقیمانده نیز به قیمت ارزان به حراج گذاشته می‌شود. امیدوارم این اتفاق رخ ندهد اما بسیار بعید است.

*جناب روحانی در جایی فرمودند اگر منابع کره جنوبی ازاد شود، دلار به ۱۷ هزار تومان می‌رسد. جدای از اینکه منابع کره جنوبی باید ۱۰ برابر مقدار واقعی آن باشد تا دلار به ۱۷ هزار تومان برسد، اما ایشان بهتر از همه ما می‌دانند که حواله آن پول‌ها تقدیم بانک مرکزی شده و بانک مرکزی نیز مابه ازای آن پول پرداخت کرده است. آن پول‌ها اگر آزاد شود، باید به وارد کننده داده شود و پولی که از وارد کننده دریافت می‌شود را بانک مرکزی بسوزاند.



https://virgool.io/@ahmadsobhani19/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B6%D9%88%D8%B9%DB%8C-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8-%D9%85%D9%86-qjarnndbxbmn


برای بحث‌های بیشتر می‌توانید به کانال تلگرام من مراجعه کنید:

https://t.me/ahmadsobhani

تورمنرخ ارزانتخابات 1400ارزش ریال
"کمربندها را محکم ببندید و دامن همت بر کمر زنید که به دست آوردن ارزشهای والا با خوشگذرانی میسر نیست" امیرالمومنین (ع) -----------------------وبسایت:‌ finsoph.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید