این روزها که به اجبار مجبور به استفاده از پیامرسان های ایران شدم عمق فاجعه رو بیشتر درک کردم. به شخصه همیشه طرفدار استفاده از نمونه ی داخلی نرم افزارها و سایت ها بودم تا بتونن با نمونه خارجی رقابت کنن اما به نظر در ایران نه جاه طلبی لازم و نه همت و تلاشی برای جهانی شدن محصولات وجود داره اما چرا این اتفاق میفته؟ چرا نمیتونیم با وجود استعدادهای زیادی که داریم یک محصول جهانی تولید کنیم و تنهای محصولات جهانی ما همچنان نفت، خاویار، فرش، زعفران و پسته است؟ که به جز فرش بقیه شو خدا بهمون داده.
ضعف مدیریت: مهم ترین اشکال در تمام سیستم های ما، نبود مدیریت کارا و یکپارچه با دید باز و آشنا به مسائل روزه. بیشتر سیستم های موفق و همچنین استارتاپ های خوب دنیا یک مدیر خوب و خلاق داشتن که تونسته با مدیریت خودش مجموعه رو به سطوح عالی جهانی برسونه بهتره بدونین استیو جابز هرگز برنامه نویس موفقی نبود و کارهای برنامه نویسی تلگرام رو برادر پاول دورف انجام میده نه خود پاول البته که آشنایی مدیر به حیطه ی کاری لازمه اما چیزی که مهم تره خلاقیت و کمک به مجموعه برای پیشرفت به سطوح بالا تره. کدوم یک از مجموعه های ما مدیر خوب و موفقی دارن؟ اغلب مجموعه های ما مدیرهاشون بر اساس دو فاکتور تعیین میشن:عضوی از گروه بنیان گذار باشن، کسی که سرمایه ی لازم برای شروع کار رو فراهم کرده. مسلمه که چنین افرادی هرگز نمیتونن کار مدیریت رو به خوبی انجام بدن فقط میتونن از شکست خوردن حفظ کنن.
ضعف برنامه نویسی و تجربه ی کاربری ضعیف: در شبکه های اجتماعی مهم ترین نکته اینه که کاربر در اولین تجربه ی کاربری خودش احساس خوبی داشته باشه. در مجموعه هایی که معروف هستن قبل از انجام هرگونه تغییر در محصول نسخه ی اولیه اون رو برای کاربران خودشون ارسال میکنن بازخورد رو میبینن تصحیح میکنن و با گرفتن چند بار بازخورد و رسیدن به نقطه ی مطلوب برنامه رو منتشر میکنن.
بگذارید در این زمینه یک تجربه ی شخصی رو بگم حدود سه سال پیش کافه بازار اقدام به تغییر بعضی قسمت های کلی نرم افزارش کرد و برای کاربرهاش و توسعه دهندگانش نسخه ی بتای نرم افزار رو ارسال کرد. من هم نصب کردم و وظیفه دونستم که بعضی کم و کاستی ها رو به اطلاعشون برسونم. حدود سه صفحه مطلب در مورد اینکه چه اشکالاتی داره و پیشنهادهای شخصی رو براشون فرستادم ولی در کمال تعجب دیدم که باهمون فرمت و بدون تغییر خاصی برنامه رو منتشر کردن. چیزی که واضح بود سیل پیام های نارضایتی کاربرها سرازیر شد و کافه بازار مجبور شد طی یکی دو ماه چندین اصلاحیه روی نرم افزارش انجام بده تا کمی از نارضایتی کاهش بده مشخصا در حضور یک الترناتیو قدرتمند کافه بازار با همین اشتباه نابود میشد.
در بازار جهانی این اشتباهات غیرقابل جبران هست.
اما پیامرسان های ایرانی کند، با امکانات بسیار پایین، محیطی گیج کننده و بعضا افراطی، سرورهای ضعیف و از همه مهم تر برنامه نویسی غیر حرفه ایه که تا زمانی که این مشکلات حل نشن امیدی به راهیابی به بازارهای جهانی وجود نداره.
عدم خلاقیت و کپی کاری: کپی کاری همیشه بد نیست اغلب محصولات موفقی که امروز وارد جهان شدن کپی محصولاتی بودن که قبل تر ساخته شده و با اقبال مواجه نشده بودن اما با تغییر اوضاع و همینطور شناخت بیشتر نسبت به وضع موجود محصولات جدید سریعا جای خود را باز کرده و تونستن موفق بشن. اما کپی تو ایران اینجوریه که یک محصول خارجی جدید میاد میگن عه چقدر خوب پرفروش شده پوسته و قالب اون رو برداریم کلمات رو فارسی کنیم لوگو شو نود درجه بچرخونیم خوب این شد نمونه ی داخلی تولید ملی اسمشم توی لغت نامه ی دهخدا میگردیم پیدا میکنیم و تمام حالا همه بیان از من بخرن. اما خارجیا چی؟ خوب اونا نخودچی من بازار هدفم ایرانه من مثل پشه فکر میکنم من توانایی رقابت با خارجی ها ندارم اینجا راحت بی مسئولیت 20 30 میلیون در میارنم خیالم راحته معمولا محصولی هم که قدیمی تر باشه جای پاش محکمه چون ایرانیا معمولا مشتریهای وفادارین. اما خلاقیت چی میشه؟ ینی هشتاد میلیون نفر اندازه ی 23 میلیون تایوانی که بین صخره و دره و کوه اتشفشانی زندگی میکنن استعداد نداریم که یک خلاقیتی بخرج بدیم؟ لنزور کپی، دیجی کپی، تپسی کپی، کافه بازار کپی، آپارات کپی، حتی دورهمی و خندوانه کپی. البته باز هم میگم کپی همیشه بد نیست اما یه مجموعه ای مثل آپارات چطور روش میشه اسم یوتیوب رو هم بیاره؟ توی پیامرسان ها هم همینطور نهایت خلاقیت سروش و گپ این بوده که اومدن یک زبانه دیگه اضافه کردن کانال ها رو معرفی کردن که شاید اگه مثل تلگرام صدها هزار کانال داشتن به خودشون زحمت این کار رو هم نمیدادن تا وقتی خلاقیت نباشه دلیلی وجود نداره که یک نفر بیاد و پیامرسانی مثل تلگرام رو رها کنه و به پیامرسان های ما رو بیاره. وقتی یک تجربه ی متفاوت رو براش رقم زدیم اون موقع میشه امیدوار بود که بتونیم توی بازارهای جهانی هم حرفی برای گفتن داشته باشیم.خلاقیت هم لازم نیست خیلی عجیب و غریب باشه واتس آپ مگه چی داره که چند صد میلیون مخاطب داره؟
اینها مهم ترین دلایل من برای اینکه چرا نمیتونیم یک محصول با کیفیت درست کنیم. هرچند تجربه های موفق زیادی هم در این زمینه داشتیم مثل دیجی کالا. امیدوارم روزی برسه که بتونیم در جهان حرفی برای گفتن داشته باشیم مسلما سخته و نیاز به حمایت داره اما نه اونطوری که خودروسازی رو حمایت کردیم و باعث بوجود اومدن مافیای فاسد شد. (که متاسفانه در صنعت دیجیتال هم داریم به این سمت میریم و یک خانواده که نمیخوام اسمش رو ببرم یک شبه میتونه بند و بساط یک سایت قدیمی رو جمع کنه).
مردم ما هم باید همت کنند تا جوان ایرانی بتونه موفق بشه هیچ مملکتی با بیگانه پرستی رشد نکرده (ژاپنی ها نژادپرست ترین مردم دنیان و تا وقتی میتونن از محصول ژاپنی استفاده کنن هرگز طرف محصولات خارجی نمیرن شاید به همین دلیل پیشرفته ترین هم هستن) مشکلات هست زیاد هم هست اما باید حل بشن نه اینکه صورت مسئله رو پاک کنیم طی یک هفته ای که از سروش برای امور کاری استفاده میکنم شاهد پیشرفت خوبش بوده ام اما هنوز هم از 100 کمتر از 20 میگیره هنوز خیلی کار داره اما امید و ایمان دارم که با کمی تلاش میتونن بهتر بشن.
اما بین همه ی پیامرسان ها به نظرم ایگپ توانایی جهانی شدن رو داره اگر تلاش کنن باگ های زیاد نرم افزار رو حل کنن و سرورهاشون رو تقویت کنن مسلما در اینده حرف های زیادی برای گفتن دارن.