بزرگترین فریب شیطان این بود که به مردم دنیا قبولاند که وجود ندارد.
-مظنونین همیشگی
اما امروز همه ما میدانیم که شیطان وجود دارد اما اینکه شیاطین از کجا میآیند مهمتر هستند. طبق اسطورهها و نقاشی که در بالا میبینیم، شیاطین از زیرِزمین می آیند اما همین نقاشی را اگر معکوس کنیم (همانگونه که لکس لوثر در فیلم بتمن علیه سوپرمن انجام داد) به نظر میرسد که شیاطین از آسمان به زمین میآیند. اما به نظر من هیچکدام از اینها نیست. شیاطین در میان ما هستند.
در درون هرکدام از ما شیطانی وجود دارد که میتواند سبعانه آنچنان انسانیت ما را زیر سوال ببرد که حتی متوجه نشویم چه میکنیم. شیاطین باهوشاند، شیاطین صبورند، شیاطین هوشیارند و شیاطین استوارند برخلاف انسانها انسان ها متزلزل، غیرمنطقی و غافلاند. هیچکس از گزند شیاطین به دور نیست حتی کسانی که سالها در ریاضت نفس خود کوشیده اند. هیچکس و هیچوقت.
درب خانهای تجمع میکنند، پسر نوجوانی که متوجه ترس اهل خانه میشود برای تذکر به تجمع کنندگان به مقابل درب میرود. او را میگیرند، میکشند، برهنهاش میکنند و آویزان میکنند. شاید اگر این موضوع را به شما میگفتند تصور میکردید ماجرای حمله مغول را تعریف میکنم نه موضوعی که واقعا در قرن 21، قرن انفجار اطلاعات، اتفاق افتاده است. این سبعیت از کجا آمده است؟ چه نوع موجودی به چه چیز میتواند معترض باشد که جواز چنین حیوانیتی را برای خود صادر میکند؟
از آن گذشته انسان نماهایی نیز در تصویر مشخصاند که گوشی به دست مشغول فیلمبرداری هستند. به راستی که انسان در کجای تاریخ انسانیت خود را جا گذاشت؟ آیا تنها همین یک اتفاق کافی نیست تا متوجه شویم کل تکنولوژی و افسانههای پیرامون آن مبنی بر همدردی و نزدیکی بیشتر انسانها به هم شوخی احمقانهای بیش نبود؟ آیا تنها همین یک سند برای نشان دادن جامعهی تکنولوژیکِ رو به فنا کافی نیست؟
برای همدردی بیشتر با تصویر تصور کنید پسر/برادر/نوه خودتان را که احاطه شده است بین چند اوباش و نمیتواند از خود دفاع کند. او را میکشند و به این نیز اکتفا نمیکنند، برهنهاش میکنند و درحال آویزان کردن او هستند. شما تمام این اتفاقات را میبینید اما نمیتوانید کاری بکنید. شیاطین عدهشان زیاد است و شما تنها میتوانید مظالم خود را نزد خداوند ببرید.
میگویند سیدالشهدا (ع) هنگامی که گلوی طفلش را پاره شده دید مقداری از خون طفل را به آسمان پاشید و گفت: تنها دلیلی که میتوانم بر این غم تحمل کنم این است که میدانم این ظلم در پیشگاه خداوندی صورت میگیرد که بهترین انتقام گیرندگان است.
اطلاعات زیادی در مورد وقایع عراق دارم از این که دختر صدام حسین، رغد حسین خواهان یک جنگ نیابتی دیگر در این کشور است و عقدهگشایی های ضد ایرانی این کشور نیز از همینجا نشات میگیرد. اینکه داعش دوباره در این کشور حملاتش را شروع کرده و خواهان در اختیار گرفتن منابع نفتی این کشور در مناطق سنی نشین نزدیک ایران است و اطلاعات دیگری که در حوصله بحث نیست. اما حتی اگر این اعتراضات در مورد معیشت باشد باز هم مجوز چنین سبعیتی را به کسی نمیدهد همانطور که اعتراض به هیچ چیزی مجوز زنده زنده سوزاندن مردم در ایران را نیز به کسی نمیدهد. اتفاقاتی مانند این بار دیگر به ما نشان میدهد که تا چه اندازه به سوریه شدن ایران نزدیکیم. تنها یک حرکت اشتباه میتواند زمینهساز آن باشد.
شیاطین همواره در کمیناند. همانطور که گفتم شیاطین نه از آسمان میآیند و نه از زمین شیاطین در میان ما هستند. شیاطین خود ما هستیم. خود مایی که تنها نیاز به یک روز بد، نیاز به قرار گرفتن در یک محیط بد و نیاز به یک اشتباه کوچک داریم. همیشه حواسمان باشد. شیطان در جمع است. هنگامی که جمعیت به سمت انجام یک کار میرود ما نیز به انجام آنکار یا تایید آن تشویق میشویم. همواره حواسمان باشد چه چیزی را تایید میکنیم. سبعیت و بدویت؟
در پایان:
قال رسول الله ص: نعمتان مجهولتان الأمن و العافیة
دو نعمتند که قدرشان مجهول است: صحت، امنیت