فوتبال بازی بسیار جالبیه. بعد از بازی ایران و مراکش و دیدن خوشحالی مردم. با خودم فکر میکردم چه ورزشی میتونه این مردم رو اینطوری خوشحال کنه؟ ما توی والیبال چهارم شدیم اما اینقدر خوشحالی وجود نداشت توی کشتی هرسال قهرمان میشیم، توی وزنه برداری توی بعضی وزن ها همیشه قهرمانی ما قطعیه حتی اخیرا نفر دوم هم ایرانیه. اما هیچکدوم به اندازه فوتبال مردم ما رو خوشحال نمیکنه. اما چرا این فوتبال در بیش از نود درصد کشور های دنیا اینقدر پرطرفداره؟
یکی از دلایلی که به نظرم میرسه آزادی بازیکن ها توی زمین فوتباله. شما توی والیبال محدود به یک زمین کوچیکی که رقیبت هم اونطرف زمینه یا توی بسکتبال محدود به زمانی یا توی راگبی محدود به بیس هایی هستی که وجود دارن و باید هربار از اونجا شروع کنی اما توی فوتبال تقریبا هیچ محدودیتی وجود نداره. شما بصورت مستقیم با حریفت تنه به تنه روبرو میشی و اینکار باعث میشه بتونی از تاکتیک ها و تکنیک های متنوعی استفاده کنی.
یکی دیگه از دلایلی که برای محبوبیت این ورزش به نظرم میرسه اینه که فوتبال یک ورزش کارگریه و تمام تیم های انگلیسی که در ابتدا تاسیس شدن در شهرهای صنعتی انگلستان هستن و چون کارگرها معمولا قشر عظیمی از هر جامعه ای رو تشکیل میدن محبوب شدن این ورزش چندان دور از ذهن نبود در حالیکه مثلا گلف، تنیس، کریکت، اسکی و... که ورزش ثروتمندها بوده چندان مورد اقبال عمومی قرار نداره و همچنان هم این ورزش ها اونقدرها هم برای مردم عادی جذاب نیست.
همین کارگری بودن این ورزش دلیل اینه که بازی های لیگ های حرفه ای فوتبال در فصل زمستان برگذار میشه. چون در فصل تابستان اغلب ورزش کریکت در اون زمین ها برگذار میشد و به کارگرها اجازه استفاده از زمین ها رو برای بازی فوتبال نمیدادن.
گفتیم فوتبال بازی کارگرهاست و همچنان هم هست. اغلب فوتبالیست های مطرح دنیا از خانواده های فقیر میان و فوتبال اخرین امید اونها برای رسیدن به یک زندگی سرشار از ثروت و شهرت و فرار از زندگی پر از فلاکته. حتی امروزه که فوتبال یک ورزش چند میلیارد دلاریه باز هم ثروتمندهای کمی رو میبینیم که فوتبالیست خوبی بشن. چون فوتبال سخته، فوتبال با روحیه ی رفاه زده ی بچه مایه دارها همخوانی نداره، تمرین های سخت، اردوهای طولانی، دوری چند روزه تا چند ماهه از خانواده، اسیب دیدگی های خطرناک و جدی همه و همه فوتبال رو یک بازی سخت کرده اما این دلیل نمیشه که پولدارها از این ورزش غافل بشن.
درسته که فوتبال یک بازی کارگریه اما کارگرها توانایی دیدن فوتبال رو دیگه ندارن. از زمانی که کمپانی های بزرگ پاشون به این ورزش باز شد، فوتبال رو تبدیل به یک صنعت کردن. البته از اون زمان تا امروز شاهد پیشرفت زیادی در فوتبال بودیم، کیفیت تصویر برداری، کیفیت زمین چمن، کیفیت بازی ها و... اما نه برای کارگرهایی که یک زمانی به عشق فوتبال زندگی میکردن بلکه برای بچه مایه دارهایی که فقط میان یکم از هیجان هاشون رو خالی کنن معشوقه صد و هفتاد و سومشون رو روی سکو ها ببوسن ، روی قسمت ناچیزی از پولشون شرط بندی کنن یا حتی نتیجه بازی رو با رشوه تغییر بدن.
در بازی ایران و مراکش بیشترین چیزی که توجهم رو جلب کرد صندلی های خالی بود. این دو کشور در مجموع 110 میلیون جمعیت دارن اما نمیتونن چند صد هزار بلیت رو بخرن. (با اینکه ایران در بین کشورهای حاضر در جام جهانی نزدیک ترین فاصله به روسیه رو داره) اما کشوری مثل ایسلند، یک جزیره با 350 هزار نفر جمعیت تمام بلیت ها رو خریداری میکنه و حتی به عده ای هم بلیت نمیرسه. البته برای کشوری مثل ایسلند که منابع زیاد و جمعیتی بسیار کمتر از منابعش داره این قضیه غیر طبیعی نیست که بتونن این همه خرج کنن تا فوتبال ببینن اما نکته ی اصلی اینه که اساسا چرا باید اینهمه هزینه داشته باشه؟
ارزان ترین بلیت برای بازی های ایران 105 دلار قیمتشه. اگه با دلار 4200 تومانی اقای جهانگیری هم حساب کنیم میشه نزدیک 450 هزار تومان کدوم کارگری میتونه فقط برای یک بازی 450 هزار تومان خرج کنه؟ حالا هزینه ی رفتن به روسیه و هتل هایی که توی این ایام قیمت ها رو چند برابر کردن بماند.
عین همین اتفاق هم در فینال لیگ قهرمانان افتاد. جایی که علاوه بر قیمت بالای بلیت قیمت هتل های اوکراین هم بعضا تا ده برابر برای هر شب افزایش پیدا کرده بود و تماشاچی های رئال مادرید مجبور به مرجوع کردن 1400 بلیت کردن. تصورش رو بکنید کشور نسبتا مرفهی مثل اسپانیا هم مردمش نمیتونن هزینه های یک بازی، فقط یک بازی رو بپردازن.
حالا از کنار حق پخش های ظالمانه ی شرکت های انحصاری هم میگذریم. کما اینکه احتمالا نتونیم بازی ایران و اسپانیا رو ببینیم چون شرکت خبیثی که انحصارا حقوق پخش بازی ها رو در اختیار داره حاضر نیست دیگه همکاری کنه.
همیشه از ربات های توییتری شنیدیم که گفتن فوتبال سیاسی نیست و درست هم میگن هرگونه دخالت سیاست در فوتبال توسط فیفا با شدیدترین محکومیت ها مواجه میشه. حتی ورود یک شخصیت با اسلحه کمری در لیگ یونان این لیگ رو تا استانه انحلال پیش برد. اما چطوره که فیفا در مقابل تحریم های کاملا سیاسی فوتبال ایران هیچگونه موضع گیری نمیکنه؟ چرا فیفا پولی رو که از جام جهانی 2006 به باشگاه های ایرانی طلب داره بهشون نمیده؟(هر باشگاه فوتبالی که بازیکن هاشون توی جام جهانی حاضر هستن از طرف فیفا مبلغی رو به عنوان پاداش دریافت میکنن)
چطور کمپانی نایکی که به طور کاملا سیاسی از تامین کفش های تیم ملی سرباز زد جریمه نشد؟
اونقدر در رسانه ها از تحریم گفته شده که فراموش کردیم ما قربانی تحریم هستیم. کشور ما یک قربانیه و نباید در مضان اتهام قرار بگیر. کشوری که به صورت کاملا یک جانبه عهدنامه ای بین المللی رو پاره میکنه اون کشور ظالمه اون کشور متهمه نه ما. چیزی که سم مترفیس گزارشگر ای تی وی اسپورت هم در پایان بازی به اون اشاره کرد و گفت که ایران به دلیل تحریم ها بازی دوستانه نداشته و تنها تیمی بود که اجازه فروش پیراهن هاش رو نداشت و باز هم تیمی بود که نایکی به خاطر تحریم ها کفش هاش رو بهش نفروخت. و جمله پایانی اون یعنی "no boots, no problem" تیتر یک خیلی از مجله ها ازجمله دیلی میل و گلف نیوز شد تا یادمون بیاد که ما قربانی تحریم هستیم و نه بوجود اورنده اون. کشور خبیث و ظالم یک کشور دیگه است نه ما.
اما در نهایت بیایید از فوتبال لذت ببریم. دو بازی دیگه با دوتیم بسیار قوی و خوب دیگه داریم با بازیکن های بزرگ جهان. دو بازی مهیج و زیبا. فارغ از هر نتیجه ای که توی اون دوتا بازی بگیریم تا همین جا هم از خیلی از جام های جهانی دیگه بهتر عمل کردیم. با وجود اینکه به جز یکی دو بازیکن ما، بقیه بازیکن ها در حد تیم سال 98 یا 2006 نبودن ولی تیم یک دست و خوبی داریم. حتی امیدواریم در این گروه سخت به مرحله بعد هم صعود کنیم. اما بیایید لذت ببریم و خوشحال باشیم که در این کارناوال بزرگ فوتبالی اسم جمهوری اسلامی هم برده میشه با تمام مشکلات اقتصادی که داریم و تمام بدعهدی هایی که چه از داخل و چه از خارج این چند ساله دیدیم بیایید با فوتبال کنار هم بمونیم شادی کنیم و شاد باشیم. حتی اگر شکست خوردیم این رو یادمون باشه که هنوز زندگی ادامه داره و این شکست هاست که ما رو قوی تر میکنه. با هر شکست خوردن و دوباره بلند شدن قدم های ما استوار تر و عزم مون راسخ تر میشه برای پیروزی، برای سرافرازی، برای افتخار و برای ایران.