اولین مرگ را بر آمریکا و اسرائیل دو موجودیت منحوس که ننگ بشریتاند میفرستیم...
دومین مرگ را بر منافقین که لباس اسلام را پوشیده اما تبلیغ کفر میکنند...
سومین مرگ، مرگ بر بیتدبیری خواهد بود...
چهارمین مرگ، مرگ بر بی لیاقتی...
پنجمین مرگ، مرگ بر بی شرافتی...
ششمین مرگ، مرگ بر دروغ و ریاکاری...
هفتمین مرگ، مرگ بر بیکاری...
هشتمین مرگ، مرگ بر بی کفایتی...
نهمین مرگ، مرگ بر گرانی...
و در نهایت، دهمین مرگ، مرگ بر ...
چند سال پیش یکی از روسای جمهور کشور، متنی را ترجمه کرد به نام حقوق شهروندی، و آن را بین مردم پخش کرد.
به موجب این منشور، در ماه ۲۵ «شهروندان از حق آزادی اندیشه برخوردارند. تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مؤاخذه قرارداد»
همچنین در ماده ۲۸ آمده است:«شهروندان از حق نقد، ابراز نارضایتی، دعوت به خیر، نصیحت در مورد عملکرد حکومت و نهادهای عمومی برخوردارند. دولت موظف به ترویج و گسترش فرهنگ انتقادپذیری، تحمل و مداراست»
در ماده ۱۹ آمده است:«شهروندان از حق اداره شایسته امور کشور بر پایهی قانونمداری، کارآمدی، پاسخگویی، شفافیت،عدالت و انصاف برخوردارند. رعایت این حق توسط همه مسئولین و کارکنان الزامی است»
ماده ۲۰:« حق شهروندان است که امور اداری آنها با رعایت قانون، بیطرفانه و به دوراز هرگونه منفعت جویی یا غرض ورزی شخصی، رابطه خویشاوندی، گرایش های سیاسی و پیش داوری، در زمان معین و متناسب رسیدگی و انجام شود»
ماده ۲۱: «حق شهروندان است که چنانچه تصمیمات نهادهای اداری و یا کارکنان را خلاف قوانین و مقررات بدانند، از طریق مراجعه به مراجع اداری و قضائی صالح، تقاضای احقاق حق کنند»
پس من #حق_شکایت_دارم ...
حق شکایت دارم از انتصابهای فامیلی و فامیلهای فاسد...
حق شکایت دارم از بیکاری...
حق شکایت دارم از گرانی...
حق شکایت دارم از بی تدبیری...
حق شکایت دارم از ۱۰ برابر شدن قیمت دلار...
حق شکایت دارم از کمبود روغن و نان...
حق شکایت دارم از تزویر و ریا...
حق شکایت دارم از دروغ...
حق شکایت دارم از جوانیهایی که از دست رفت...
حق شکایت دارم از پدرهایی که شرمنده خانواده شدند...
حق شکایت دارم از بستن دهان منتقدان...
حق شکایت دارم از توهین...
و از همه مهمتر حق شکایت دارم از حق شکایت داشتنتان...
بله من حق شکایت دارم اما شکایت را پیش «وکیل» نمیبرند بلکه پیش «قاضی» میبرند. من منتظر قاضی هستم...