حدود سه سال پیش در نوشتهای طرحی را که موسسه حکمرانی شریف برای توزیع عادلانه بنزین در نظر داشت، مطرح کردم و توصیههایی برای بهتر شدن آن داشتم:
با این حال، وزیر نفت در این طرح دخل و تصرفاتی داشته و آن را به عنوان طرح «بنزین برای همه» به صورت آزمایشی در کیش و قشم و سپس در مناطق جنوبی کشور اجرا میکند.
در این طرح، به هر کارت ملی ۱۵ یا ۲۰ لیتر واریز شود.
نقد اول: مشخص نبودن همین عدد بسیار محل اشکال است. تفاوت این رقم برابر است با سالانه ۴۸۰ میلیون لیتر بنزین.
همچنین قرار است که به تاکسیرانها و سایر مشاغلی که پیشتر بنزین مخصوص داده میشد، کماکان همان میزان سابق بنزین داده شود و تنها بنزین خودروهای شخصی قطع شود.
همچنین قرار است میزان باقی مانده بنزین در کارت سوختها «توسط وزارت نفت» به قیمت ۳۰۰۰ تومان خریداری شده و به حساب سرپرست خانوار واریز شود.
بیایید با هم حساب کنیم. ۱۵ لیتر بنزین ماهانه به قیمت ۳۰۰۰ تومان میشود ماهانه ۴۵ هزار تومان. از آنجایی که این بنزین در یک پروسه بازار آزاد هزینه نمیشود، تعداد کثیری از جامعه با کمبود بنزین مواجه خواهند شد. یک خانوار ۲ نفره که یک ماشین دارد و حتی یک خانواده سه نفره نیز نمیتواند به اندازه پیش از طرح بنزین داشته باشد. (در حال حاضر به هر خودرو ۶۰ لیتر بنزین تعلق میگیرد.)
بنابراین این طرح مستقیما طبقه متوسط را تحت فشار قرار خواهد داد. در حالی که مقدار یارانهای که به قشر فقیر جامعه تعلق میگیرد تنها ماهانه ۴۵ هزار تومان است. (آن هم در صورتی که بنزین مصرف نکنند).
سوال من از خواننده این است. اگر به شما بگویند میخواهیم بنزین را ۳۰۰۰ تومان کنیم و یارانه را ۴۵ هزار تومان افزایش دهیم قبول میکنید؟ جوابتان را در کامنتها قرار دهید.
مشکل بعدی این طرح آن است که انگیزه برای قاچاق سوخت را چند برابر میکند. چه کسی حاضر است بنزین خود را به قیمت ۳۰۰۰ تومان به وزارت نفت بدهد، در صورتی که میتواند آن بنزین را در کشورهای همسایه با قیمت بسیار بالاتری به فروش برساند.
بنده از همین امروز دلالان بنزین را میبینم که ماهانه ۱۵ لیتر بنزین مردم را جمع آوری کرده، داخل تانکر میکنند، آن سوی مرز به قیمت لیتری ۲۰ هزار یا ۳۰ هزار تومان میفروشند و باز میگردند. البته این کار منفی نیست و اتفاقا برای کلیت اقتصاد بسیار خوب است، اما از نیت طراحان طرح فرسنگها دورتر است. مهمتر از آن اینبار حتی دولت نمیتواند اعتراض کند و جلوی قاچاق سوخت را بگیرد، چرا که خریداران سوخت خودشان با میل و علاقه خودشان سوختی که متعلق به خودشان بوده را قاچاق میکنند.
همچنین بزرگترین هدف این طرح و طرحهایی این چنینی در طرح دولت فراموش شده است. انگار دولت فراموش کرده است که هدف اصلی کاهش مصرف بنزین بود و اهداف دیگر از جمله توزیع عادلانه انرژی و... در حاشیه قرار داشت. با این طرح مصرف بنزین ابدا کاهش پیدا نمیکند بلکه تنها قیمت آن افزایش مییابد. به نظر میرسد دولت قصد دارد باز هم یک طرح بسیار خوب را به یک طرح شکست خورده تبدیل کند.
اول از همه باید سقف قیمت برداشته شود و اجازه دهیم مردم آزادانه معامله کنند. البته وزارت نفت به عنوان هموار کننده قیمت همواره میتواند مداخله کند. به عنوان مثال میدانیم در فصلهای سرد سال مسافرت کمتر است اما در عید و تابستان تقاضا برای بنزین بیشتر میشود. دولت و وزارت نفت میتواند یک بازه تعیین کند و بگوید اگر قیمت بازار از فلان سطح پایینتر آمد از شما با قیمت کف بنزین را میخرم و اگر قیمت بنزین شدیدا افزایش پیدا کرد، در فلان سطح به شما می فروشم. این سطوح هم باید توسط بازار تعیین شود نه دولت.
بدین ترتیب مشکلی که کشور بیش از نیم قرن با آن دست به گریبان بود حل میشود و دولت میتواند بدون هیچ مشکلی اقدام به آزاد سازی قیمت بنزین کند.
اما چند نکته هنوز باقی است. اولا شیوه تخصیص بنزین به روش فعلی ابدا بهینه نیست. فرض کنید شیوه تخصیص فعلی ادامه پیدا کند و قیمت بنزین آزاد در بازار ۲۰ هزار تومان برآورد شود. سهمیه بعضی تاکسیها در حال حاضر تا ۳۵۰ لیتر در ماه هم میرسد. چنین خودروهایی تنها با فروش بنزین ماهانه ۷ میلیون تومان درآمد خواهند داشت.
از طرفی همچنان اکثر بار این طرح بر دوش طبقه متوسط است. به نظر من بهتر است همان طرح حمکرانی شریف پیادهسازی شود و تنها سهمیهای اضافی به تاکسیهای بین شهری و درون شهری ارائه شود. آن هم تحت یک مکانیسم مشخص.
برای اینکه فشار به قشر متوسط حداقلی باشد، باید میزان بنزین تخصیص داده شده به هر فرد حداقل ۲۵ لیتر باشد. بدین ترتیب یک خانواده دو نفره به راحتی میتوانند مانند سابق سهمیه بنزین نسبتا کافی داشته باشند. در کنار آن مشکل قاچاق حل میشود چرا که تفاوت قیمت بنزین در داخل و خارج دیگر آنقدر معنادار نیست که قاچاق سوخت انجام بگیرد. همچنین مهمترین فاکتور یعنی کاهش مصرف سوخت نیز انجام میگیرد و برای افراد توجیه اقتصادی دارد که سوخت کمتری مصرف کنند.
بیایید دوباره محاسبه کنیم. فرض کنید قیمت بنزین در بازار آزاد به ۲۰ هزار تومان میرسد و سهمیه هر فرد هم ۲۵ لیتر است. در این صورت به هر فرد ماهانه ۵۰۰ هزار تومان یارانه تعلق میگیرد.
دولت بدون هیچ هزینهای توزیع ثروت انجام داده است، درآمدهای مالیاتی دولت افزایش پیدا کرده است، مصرف سوخت کاهش پیدا کرده است، دولت میتواند هر زمان که لازم بود مداخله کرده و سوخت خود را در بالاترین قسمت به فروش برساند، قیمتی که بسیار بالاتر از سطح ۳۰۰۰ تومان فعلی است، انگیزه برای بخش خصوصی ایجاد میشود که در تولید و توزیع بنزین مشارکت کنند، طبقه متوسط بار زیادی را متحمل نمیشود و عمده بار بر دوش طبقه ثروتمند میافتد. قاچاق سوخت متوقف میشود یا کاهش مییابد و بسیاری فواید دیگر.
بنابراین من با طرح فعلی «بنزین برای همه» مخالف هستم چرا که عمده فشار آن بر دوش طبقه متوسط خواهد بود، هیچ آورده مثبتی چه در جهت کاهش مصرف بنزین و چه در زمینه توزیع ثروت نخواهد داشت و قاچاق سوخت را تشویق و حتی قانونی میکند.
میتوانید به تلگرام من هم سر بزنید:
https://t.me/ahmadsobhani