دیروز اتفاقی رخ داد که در تاریخ صدا و سیما بی‌سابقه بوده. یک فرد که از قضا در میزگردها و نشست‌های به اصطلاح آزاد اندیشی حضور فعال دارد و مدام دم از تساهل و تسامح می‌زند و از اشتباهات و مشکلات فرهنگی ایرانیان می‌گوید. در یک میزگردی که از جفای روزگار میزگرد فرهنگی است، فردی را دروغگو خطاب می‌کند، میکروفن را پرتاب می‌کند و پا به فرار می‌گذارد.
ماجرا از چه قرار است؟ محمد فاضلی که در دولت روحانی چندین سمت داشته است، به صورت پیمانی در دانشگاه شهید بهشتی نیز فعالیت می‌کرده و به یکباره طی روندی به سمتی در این دانشگاه دست پیدا می‌کند. در سال ۱۴۰۰ این سمت از محمد فاضلی گرفته می‌شود و محمد فاضلی ادعا می‌کند که وی به خاطر مسائل سیاسی و آزاداندیشی که داشته از دانشگاه اخراج شده است.
در حالی که ادعای دانشگاه این است که نیروهای پیمانی پس از ۵ سال باید تبدیل وضعیت شوند در حالی که آقای فاضلی پس از ۷-۸ سال نتوانسته احراز صلاحیت شود. همچنین در دو سال آخر حضور فعالی در دانشگاه نداشته است. بنابراین آقای قیداری، رئیس وقت دانشگاه شهید بهشتی، اعلام عدم نیاز به ایشان کرده و همکاری ایشان با دانشگاه قطع شده است. توجه کنید آقای قیداری با پیشینه اصلاح طلبی است و رزومه ایشان مشخص است. بنابراین اتهام اقدام سیاسی به ایشان چندان محلی از اعراب ندارد.
ادعای دو طرف روشن و واضح است. حال آقای فاضلی هم آقای قیداری و هم آقای اسفندیاری را متهم به دروغگویی می‌کند و می‌گوید من با مجوز هیئت امنا سمت گرفته‌ام. آقای اسفندیاری می‌گوید آقای قیداری از این مجوز اطلاعی نداشته است؟
و سایر اتفاقاتی که رخ می‌دهد. در نهایت میکروفن دو طرف قطع شده و آقای پزشکیان می‌گوید که «اینها جزو مشکلات فرهنگی ماست.»
به نظر می‌رسد این جمله آقای پزشکیان به مذاق آقای فاضلی خوش نمی‌آید و با پرتاب میکروفن به سمت آقای پزشکیان جلسه را ترک می‌کند.
اما چرا فرار آقای فاضلی در عین حال که می‌خواهند اینگونه تصویر شود که یک حرکت شجاعانه بود، یک حرکت بزدلانه است؟
فرض کنید فردی به شما توهین می‌کند، به شما تهمت می‌زند و می‌گوید شما دروغگویید. و فرض هم می‌کنیم که واقعا شما مورد ظلم واقع شدید.
حال در مقابل دوربین صدا و سیما. دوربین رسمی مملکت. شما می‌توانید تمام کسانی را که ناجوانمردانه با شما مقابله کرده و شما را اخراج کرده‌اند خطاب قرار دهید. می‌توانید تمام آنها را رسوا کنید. می‌توانید با سند و مدرک به آنها جواب بدهید و بگویید دو سال و اندی من را به خاطر دلایل سیاسی و همسو نبودن با سیاست‌های شما از کار بیکار شده‌ام.
یک انسان عاقل و شجاع هرگز چنین موقعیتی را از دست نمی‌دهد. یک انسان شجاع و فهمیده هرگز اجازه نمی‌دهد چنین تریبونی از دستش فرار کند. یک انسان شجاع مردانه و با صدای رسا دروغگویان را با دلیل و مدرک رسوا می‌کند. آقای اسفندیاری هم تلویحا همین را گفت. گفت مجوز هیئت امنا را انتشار بده تا من و آقای قیداری همزمان رسوا شویم. فراموش نکنیم آقای قیداری همین الان در مجلس شورای اسلامی حضور دارد و نماینده است. بنابراین اگر واقعا آقای قیداری، آقای فاضلی را به دلایل سیاسی اخراج کرده است یا از پشت پرده به ایشان فشاری وارد شده است و ایشان به خاطر فشار یا هرچیزی، آقای فاضلی را اخراج کرده و به مردم دروغ گفته، اعتبارنامه ایشان باید مورد بازبینی قرار گیرد یا حداقل تذکری به وی داده شود.
بنابراین از نظر منطقی، کاری که آقای فاضلی کرد نه تنها یک اقدام شجاعانه نبود، بلکه یک فرار بزدلانه بود که تلویحا حقیقت را آشکار کرد و مشخص شد که آقای فاضلی خواهان پاسخگویی و شفافیت نبود بلکه می‌خواست صرفا با فرار رو به جلو و عدم پاسخگویی طوری وانمود کند که انگار حق با اوست. از دیروز، توپخانه کارگزاران فعال شده و تلاش دارد تا این اقدام آقای فاضلی را نوعی شجاعت قلمداد کنند، اما تلاشی مذبوحانه بود. چرا که هیچکس نمی‌تواند چنین اقدامی را توجیه کند.
حقیقت این است که این جماعت اولین بار نیست که در برابر سوالات اینگونه رفتارهای پرخاشگرایانه‌ای از خود نشان می‌دهند. ما هشت سال پرخاشگری این جماعت را تحمل کرده‌ایم. یادمان نرفته که اینها چطور می‌خواستند دهان کارگران را خورد کنند.
یادمان نرفته که این جماعت چطور حتی از لندکروز خود پیاده نمی‌شدند.
یادمان نرفته که بعد سوختن چند ده کودک و زن و جوان با خوشحالی گفتند که نگران نباشید همه سرنشین‌ها بیمه‌اند.
این جماعت، اتفاقا منفعت خود را در فرار می‌دانند. این جماعت اتفاقا منفعت خود را در پاسخگو نبودن می‌دانند. این جماعت امتداد همان کسی هستند که به بهانه کرونا دو سال از خانه اش خارج نشد تا پاسخگو نباشد. آن هم در دورانی که روزانه چند صد انسان در این مملکت بر اثر کرونا کشته می‌شدند.
این جماعت امتداد گسترده و خودکامه‌ای از فاشیست است. فاشیسمی که نه پاسخگوست نه زیر بار می‌رود و نه حاضر است مردانه بایستد و جواب بدهد. این جماعت از حزب میکروفن پران است.
به فینسوف هم سر بزنید:
