احمد سبحانی
احمد سبحانی
خواندن ۱۰ دقیقه·۴ سال پیش

پرداخت یارانه و اما و اگرهای پیرامون آن


با توجه به نزدیک شدن انتخابات و همچنین با توجه به وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم، به احتمال زیاد یکی از مهم‌ترین محورهای مناظرات و بحث‌های انتخاباتی پیرامون بحث یارانه‌های دولتی خواهد بود. در مورد چگونگی راه تامین مالی این یارانه‌ها بحث‌های بسیار زیادی در گرفته است که به احتمال زیاد در مورد آن شنیده‌اید.

به عنوان مثال عده‌ای ادعا می‌کنند پرداخت یارانه‌ها به خاطر افزایش بدهی دولت، امری مذموم است و موجب تورم می‌شود. البته مشخص است که پرداخت سوبسید انرژی یا ارائه کوپن چندان تورم را افزایش نمی‌دهد چرا که پول در گردش را افزایش نمی‌دهد. دولت نفت صادر کرده و به جای آن برنج، قند، شکر و روغن وارد می‌کند و به قیمت پایین و به صورت کوپنی به مردم ارائه می‌کند.

این اتفاق موجب تورم نمی‌شود (یا اگر بشود بسیار خفیف خواهد بود) اما قطعا منجر به عقب ماندگی کشور خواهد شد. زیرا آن پولی که باید هزینه زیرساخت‌های کشور می‌شد را در قالب کوپن‌هایی سراسر تبعیض یا در قالب بنزین یارانه‌ای ارائه کرده‌ایم.

اما در صورتی که یارانه به صورت نقدی پرداخت شود، آن پولی که پیشتر در دست عده‌ای خاص متمرکز بود، اینبار به بخش واقعی اقتصاد تزریق می‌شود و قاعدتا سطح عمومی قیمت‌ها را افزایش می‌دهد. اما این افزایش نگران کننده نیست. چرا که به بخش واقعی اقتصاد تزریق شده و در نهایت به خاطر افزایش تقاضای کل، منجر به رونق کل اقتصاد خواهد شد. (اگر بخواهم کوچه بازاری صحبت کنم، اگر مردم داشته باشند ما هم داریم. پیشتر مکانیزم این بده بستان را در مطلبی عنوان کرده‌ام)

https://vrgl.ir/Kk8fJ


پس پرداخت نقدی یارانه اگرچه باعث تورم می‌شود اما این تورم نه تنها منفی نیست بلکه مثبت نیز هست. (البته با تورم سال نود اشتباه نشود. تورم سال نود بیشتر به خاطر یک عامل برونزا رخ داد). نکته دیگر از منظر اجتماعی است. دولت به چه حقی می‌تواند به مردم بگوید چه چیز استفاده کنند و چه چیز استفاده نکنند؟ یکی از مشکلات کوپن‌های دهه ۶۰ و ۷۰ این بود که به مردم می‌گفت چه کار بکنند. خوب به خاطر دارم که بسیاری از مردم بعضی از کوپن‌ها را استفاده نمی‌کردند چرا که اولا برنج‌هایی که ارائه می‌شد گاها کیفیت مناسبی نداشت و ثانیا بعضی از مردم اساسا قند استفاده نمی‌کردند و به جای آن ترجیح می‌دادند از آبنبات استفاده کنند. این یکی از مهم‌ترین معضلات کوپن‌ها بود.

امروز نیز عده‌ای استدلال می‌کنند که می‌توان به جای پرداخت مستقیم پول، بن کالا اهدا کرد. این عمل نیز یک عمل پدرسالارانه است. اما جدای از آن، زمینه ساز فساد خواهد بود. هر نوع پرداخت کالا به جای پول به مردم، نوعی اجبار است و هر نوع اجبار در نهایت به فساد منجر می‌شود. چرا که من آزادی عمل کافی برای آنکه تشخیص بدهم چه چیز مصرف کنم ندارم و کسی که آن کالا را به من ارائه می‌کند می‌تواند از این اجبار برای فروش کالاهای بی کیفیت استفاده کند. همین امروز که ما شاهد ارائه روغن‌ها و سایر ملزومات تحت عنوان کنترل بازار هستیم، مشاهده می‌کنیم که عده‌ای سودجو در کنار ارائه ملزومات دولتی، سایر اجناس خود را نیز به فروش می‌رسانند. از طرفی شاید یک نفر به جای استفاده از بن کالا قصد داشته باشد با این پول به مسافرت برود. دولت به چه حقی به خود اجازه می‌دهد برای مردم تعیین تکلیف کند که چه کاری انجام دهند و چه کاری انجام ندهند؟

موضوع دیگر که در مورد پرداخت یارانه‌ها مطرح است، افزایش بدهی دولت است. این حرف در بهترین حالت مهمل است. دولت پیشتر این پول را در قالب یارانه ارائه می‌کرده پس هیچ افزایشی در ترازنامه دولت رخ نخواهد داد. پس اینکه گفته می‌شود بدهی دولت به خاطر پرداخت یارانه افزایش پیدا کرده است محلی از اعراب ندارد. البته بدهی دولت‌ها می‌تواند افزایش پیدا کند ولی با توجه به اینکه پرداخت یارانه‌ها از محل افزایش قیمت حامل‌های انرژی رخ داده، این افزایش قطعا به خاطر پرداخت یارانه نبوده است. البته ارائه یارانه همانطور که گفته شد حتی با وجود اینکه منجر به افزایش ترازنامه نمی‌شود، اما باز هم منجر به افزایش تورم خواهد شد، چرا که پول مستقیما به اقتصاد واقعی تزریق شده است و از محل افزایش پول در گردش قاعدتا منجر به افزایش تورم می‌شود.


و نکته پایانی در مورد یارانه‌ها این است که طبق قانون هدفمندی یارانه‌ها،‌ تمام عواید حاصل از افزایش حامل‌های انرژی یا کاهش یارانه‌ها باید تحت عنوان هدفمندی یارانه‌ها به حساب مردم واریز شود. اتفاقی که طی هشت سال گذشته فقط یکبار آن هم به صورت کاملا ناقص رخ داده است. از سال ۸۹ که عملا هدفمندی یارانه‌ها آغاز شد تا سال ۹۹ سه بار قیمت بنزین، دو بار قیمت گازوئیل، چندین بار قیمت گاز، آب و برق، همچنین یارانه سوخت و برق بسیاری از کارخانه‌ها، کارگاه‌ها و پتروشیمی‌ها افزایش پیدا کرد که از محل آن هزاران میلیارد تومان سود نصیب دولت شد اما این سود کاملا به حساب جاری دولت واریز شد. دولتی که طی هشت سال گذشته مرتبا هزینه‌های خود را افزایش می‌داد. در سال ۹۶ یکی از کاندیدا‌ها گفت که قصد دارد یارانه‌ها را افزایش دهد و کاندیدای دیگر ادعا کرد با این اتفاق قیمت دلار ۵ هزار تومان می‌شود. با آنچه در واقع رخ داد کاری ندارم اما این حرف نشان داد که آن کاندیدا چقدر بی اطلاع (یا در بدترین حالت فریبکار) است. زیرا همانطور که گفته شد، افزایش یارانه‌ها از محل هدفمندی یارانه‌ها به صورت مستقیم منجر به تورم نمی‌شود.



پس از صحبت‌های بالا و کمی شفاف‌سازی در مورد سازوکار یارانه‌ها، بهتر است برویم سراغ سوال اصلی. روز گذشته در کانال تلگرامم یک نظرسنجی قرار دادم و از اعضا خواستم که این نظرسنجی را نشر دهند. در زیر می‌توانید نتیجه این نظرسنجی را ببینید:


هر دو گزینه مشکلات و مزایای خود را دارد. در ابتدا به مزایا و معایب گزینه دوم می‌پردازم. مزیت اصلی این گزینه این است که پول مستقیما به جیب کسی می‌رود که نیازمند است. کسی که سال‌ها از مزیت‌ها و رانت‌های متعدد این کشور استفاده کرده است، به چه جرات هنوز هم سهمی از این کشور طلب می‌کند؟ همانطور که می‌بینید اکثریت نسبی نیز با این عقیده همراه‌اند. اما از جمله معایب این گزینه این است که از کجا متوجه می‌شویم که چه کسی واقعا نیازمند است؟

در زمینه صدقه معیشتی که پس از قائله بنزین اهدا شد، با چشمان خود خانواده‌هایی را می‌دیدم که با وجود اینکه واقعا محتاج بودند، اما این کمک‌ها به آنها تعلق نگرفت. در یک نمونه بسیار عجیب، خانواده‌ای بود که یکی از اعضای آن برای یک شرکت بازرگانی کار می‌کرد. هنگامی که دولت استعلام گرفته بود، عنوان کرد که این خانواده سالانه بالای ۱۰۰ میلیون تومان تراکنش دارد. در حالی که حقوق آنها سالانه کمتر از ۲۰ میلیون تومان بود. این پول هنگفت صرفا پول بازاریابی‌هایی بود که یکی از اعضای خانواده با کارتی که به نام خودش بود انجام می‌داد و تمام پول در نهایت به حساب شرکت واریز می‌شد.

از این اشتباهات در جریان چنین روش‌هایی مکررا اتفاق می‌افتد و هیچ راهکار عملی برای به صفر رساندن آن وجود ندارد. حتی زمانی که دولت به صورت کاملا غیرقانونی دست در جیب مردم کرده و یارانه آنها را قطع کرد، باز هم شاهد آن بودیم که بسیاری از افراد دهک‌های بالا یارانه‌هایشان دست نخورده باقی ماند اما افراد محتاج یارانه‌هایشان قطع شده بود.

نکته مهم‌تر این است که در ابتدای دولت اول اقای روحانی، دولت ایشان از مردم خواست که در صورتی که به یارانه‌هایشان احتیاجی ندارند، انصراف بدهند. هنگامی که اکثریت قریب به اتفاق مردم چنین نکردند، دولت باید متوجه می‌شد که رویکرد مردم نسبت به حقی که سال‌ها به آنها تعلق داشت اما به جیب اعوان و انصار می‌رفت چیست.

اما مزایا و معایب پرداخت یارانه به تمام افراد بدون در نظرگرفتن ثروت و دارایی آنها چیست؟ عیب عمده این روش قطعا مزیت روش قبلی است. این که افرادی ثروتمند هستند اما باز هم یارانه دریافت می‌کنند. اما دو نکته را باید به آن توجه کرد. اولا یارانه پرداختی نسبت به درآمد دهک‌های بالایی بسیار ناچیز است، در حالی که در زندگی دهک‌های پایینی جامعه بهبود قابل لمسی ایجاد می‌کند. نکته دیگر اینکه در سال ۸۹ با وجود اینکه به تمام افراد سهم برابر اعطا شد، اما باز هم شاهد کاهش شکاف طبقاتی و ضریب جینی بودیم. پس این روش به هرحال منجر به کاهش طبقاتی خواهد شد. نکته بعدی این که تمام مردم این سرزمین (و حتی در نگاهی بالاتر می‌توان مهاجرانی که تابعیت ایرانی دریافت کرده‌اند را در نظر گرفت) از منابع این سرزمین سهم دارند. چراکه به هرحال مشغول ایجاد ارزش برای کشور هستند. از طرفی هیچ بعید نیست کسی که امروز کارخانه‌دار است، فردا ورشکسته نشده و به این یارانه محتاج نباشد.

متاسفانه اخیرا شاهد آن هستیم که نامزدهای ریاست جمهوری به اشتباه و شاید با نیت‌های خیر به دنبال آن هستند که باز هم مردم را از یکدیگر جدا کرده و آنها را به یارانه‌بگیر و یارانه نگیر تقسیم کنند. این رویکرد که هشت سال توسط جناب روحانی دنبال شد، نتیجه‌ای ندارد. یارانه پرداختی نه صدقه است و نه کمک دولت به مردم. نه آنقدر زیاد است که مردم را از کار کردن بی‌نیاز کند و نه مردم شریف ایران آنقدر تن پرور هستند که با ماهیانه چند صد هزار تومان دست از کار کردن بردارند. این پول صرفا حقی بوده است که نزدیک به صد سال پس از کشف نفت در این کشور اینبار به صورت مستقیم به خود مردم پرداخت می‌شود. هر راهکاری بجز پرداخت برابر و همگانی این پول به تمام مردم ایران از قبل شکست خورده است. چه تقسیم‌بندی جناب روحانی یا ایده احمقانه سبد کالا، چه UBI مطرح شده در طرح بنای ایران که گفته شده است به افراد نیازمند ماهانه ۳۰ دلار پرداخت می‌شود. تمام این طرح‌ها از پیش شکست خواهند خورد.

اما چرا پرداخت یارانه و یا حداقل حقوق خوب است و چرا عده‌ای با آن مخالف‌اند؟

پرداخت حداقل حقوق می‌تواند به بسیاری از افراد در یافتن شغل مناسب کمک کند. تجربه نشان داده است که هیچ طرح رفاهی دیگری مانند پرداخت مستقیم پول کارایی ندارد. در ایالات متحده و اروپا بارها طرح‌های مختلف از بن کالا تا انواع و اقسام سهمیه‌ها به افراد نیازمند اعطا شده است اما تمام اینها با ایجاد تله رفاه اتفاقا مشکل را تعمیق کرده‌اند.

تصور کنید فردی ماهانه ۱۰۰۰ دلار به صورت بن کالا و سایر سهمیه‌ها از دولت کمک دریافت می‌کند چنین شخصی اولا توانایی بهبود وضعیت زندگی خود را ندارد چراکه محدود به آنچه دولت برای او انتخاب کرده است. ثانیا انگیزه‌ای هم برای کار کردن ندارد چرا که هر نوع فعالیت اقتصادی او باید از ۱۰۰۰ دلار در ماه بعلاوه مالیات بیشتر باشد تا کار کردن او بهتر از کار نکردنش باشد. به این اتفاق تله رفاه می‌گویند ولی هنگامی که پول به صورت مستقیم پرداخت می‌شود همیشه کار کردن برای فرد ارزش اضافی ایجاد می‌کند.

همچنین جامعه در حال حرکت به سمت نوع جدیدی از اشتغال است. این موضوع به علت کرونا سرعت گرفته است. انواع مشاغل آزادکاری، خود اشتغالی و همینطور پروژه‌ای باعث شده است که امنیت شغلی در خطر باشد. یک برنامه‌نویس که چند ماه پروژه‌ای نصیبش نشده است، در صورتی که حداقل حقوق نداشته باشد مجبور است با کمترین قیمت ممکن پروژه بعدی را قبول کند. یک راننده اسنپ در صورتی که مشکلی برای خودرواش ایجاد شود هیچ درآمدی نخواهد داشت و یک نویسنده که کتاب‌هایش فروش چندانی نداشته است مجبور است کارهای آزاد را قبول کند تا زندگی‌اش بچرخد.

اما چه کسانی مخالف پرداخت یارانه یا حداقل حقوق هستند؟ مشخص است. استثمارگران. اگر یک کارگر هیچ پشتوانه‌ای نداشته باشد، مجبور است با هرچه کارفرما می‌گوید بسازد. یک برنامه نویس مجبور است اولین پروژه را با کمترین قیمت قبول کند. یک راننده اسنپ مجبور است هرچند درصدی که اسنپ تقاضا می‌کند از حقوقش به او بدهد. چرا که در این صورت به راحتی بیکار شده و هیچ پشتوانه‌ای برای زندگی ندارد. نولیبرالیسم اساسا به دنبال بینوا کردن مردم است تا راحت‌تر بتوان آنها را کنترل کرد. اتفاقی که در دهه ۷۰ و با شدتی وسیع تر در دهه ۹۰ رخ داد، در جهت همین اتفاق بود. تا مردم بینوا شوند. تا هر آنچه کارفرما-رئیس دولت دستور دادند بی چون و چرا انجام دهند.

یادم می‌آید سال ۹۶ عده‌ای رای دهندگان به یک کاندیدای خاص را متهم می‌کردند که شما دنبال آن چند صد هزار تومان پول یارانه هستید. حال همان افراد می‌گویند چگونه است که یارانه افزایش پیدا نمی‌کند؟ هنگامی که بازی سیاست از منطق به احساس منتقل شود، مردم نیز به جای مطالبه آنچه حق‌شان است و می‌تواند به رفاه عمومی جامعه، رشد اقتصادی، بهبود معیشت، و رونق تولید منجر شود، آن ایده را تخریب کرده و مهملات افرادی را که مشخصا چیزی از اقتصاد نمی‌دانند (یا می‌دانند و قصد فریب دارند) را باور می‌کنند.



https://vrgl.ir/dOG9W


برای بحث بیشتر می‌توانید عضو کانال تلگرامم شوید

https://t.me/ahmadsobhani

حداقل حقوقانتخابات 1400
"کمربندها را محکم ببندید و دامن همت بر کمر زنید که به دست آوردن ارزشهای والا با خوشگذرانی میسر نیست" امیرالمومنین (ع) -----------------------وبسایت:‌ finsoph.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید