اخیرا ویدیویی از جناب آقای نادر طالبزاده، مستندساز متعهد و کاربلد ما منتشر شده است که در مورد سربازی صحبتهای دقیق و درستی ایراد میکند.
متاسفانه در کشورما هیچ پسری حق ندارد از سربازی گله کند. اگر چنین کاری انجام دهد، فورا وی را بی غیرت، مفت خور و... خطاب میکنند. در حالی که سربازی اجباری که به گفته جناب طالب زاده میراث پهلوی و تا حدودی قاجار است مطلقا هیچ ارتباطی به دفاع از کشور ندارد. صرفا ۲ سال از زندگی جوان مملکت را تلف میکنند تا به اصطلاح شیوه زندگی به وی یاد بدهند که آن هم یاد نمیگیرد.
البته بنده هیچ مخالفتی با آموزشی ندارم. بله آموزش نظام وظیفه باید انجام بگیرد. که آن هم طی دو تا سه ماه آموزشی هیچ چیز به خصوصی یاد داده نمیشود. همانطور که جناب طالب زاده به درستی گفتند. در سربازی تنها ملاک، داشتن هرچه بیشتر گماشته است. کسانی که در آشپزخانه، سرویس بهداشتی و... کار کنند، نامههای افراد بالا رده را جا به جا کنند، زندانیان را از این اتاق به آن اتاق بفرستند. سر ایستهای بازرسی اوامر ارشد خود را اجرا کنند و قس علی هذا.
اگر هدف سربازی آمادگی سربازان و جامعه برای جنگ است، پس دو ماه آموزشی برای چیست؟ اگر دنبال گماشته و نوکر و مزدور هستید، پس اسم سربازی و خدمت مقدس سربازی دیگر چیست؟ بگویید هر کس دو سال باید نوکری اعضای ارشد و حتی غیر ارشد ارتشی و سپاهی و انتظامی را انجام دهد تا ما تکلیف خود را بدانیم.
اما اگر واقعا به دنبال آمادگی جامعه برای جنگ هستید، ایده برای تغییر سربازی آن قدر زیاد است که میتوانید هرکدام را خواستید به میل خود انتخاب کنید. ایدهای که بنده به ذهنم میرسد از قرار زیر است.
در شرایط کنونی کمتر پسری است که به دبیرستان نرود. همه هم میدانیم که در دبیرستان سه ماه تابستان تعطیل است. پسرها را از اول دبیرستان یا ۱۵ سالگی به سربازی بفرستید. آن هم نه از آن نوع سربازی که مد نظر دوستان است تا در آشپزخانه و سرویس بهداشتی به تمیز کردن مشغول شوند. بلکه مستقیما به آموزشی فرستاده شوند.
اگر به اندازه کافی محیط برای آموزش این حجم از سربازی ندارید. ( اگر تعداد دانش آموزان هر مقطع را یک میلیون نفر و سالهایی که قرار است دانش آموز به سربازی برود ۴ سال در نظر بگیریم، سالانه باید فضای آموزشی برای ۴ میلیون نفر فراهم شود.) میتوانید دانش آموزها را به ۲ دسته تقسیم کرده و هرکدام را به مدت ۴۰ روز به آموزشی بفرستید یا اینکه آنها را به ۳ دسته تقسیم کرده و هرکدام را به مدت ۳۰ روز به آموزشی بفرستید.
در این حالت یک پسر تا پایان ۱۸ سالگی و زمان ورود به دانشگاه بین ۴ تا ۶ ماه آموزشی رفته است. هیچ فشار خاصی بر وی وارد نشده است. چرا که هم از تعطیلاتش استفاده کرده و هم برای مدت یک ماه چیز جدید آموخته است. همینطور از آنجایی که نظم و انضباط را از سنین نوجوانی آموخته، این نظم و انضباط تاثیر بیشتری بر خلقیات فرد خواهد گذاشت. همچنین ناپیوسته بودن این شیوه از سربازی میتواند به مرور بر خلقیات فرد تاثیر گذاشته و وی را به فردی بانظم تبدیل کند.
حال بعد از اتمام دبیرستان و دریافت دیپلم، اگر لازم است مدت سه ماه تا ۶ ماه دیگر نیز میتوان انتظار داشت که این فرد برای خدمت نظام وظیفه آمادگی داشته باشد. این سه تا شش ماه را فرد میتواند به صورت منقطع در طی تحصیلات دانشگاهی اش بگذراند. یا به صورت یکپارچه پس از فارغ التحصیلی یا حتی زمانی که میخواهد به بازار کار وارد شود. (نظر بنده این است که این سه تا شش ماه هم حذف شود. اما از آنجایی که ترک مرض برای دوستان ما در نیروهای مختلف نظامی موجب مرض است و این عزیزان عادت کردهاند که گماشته داشته باشند، فعلا با چنین چیزی موافقت میکنم.)
در این مدت نیز میتوان به هر سرباز از جهات مختلف نمره داده شود تا از میان کسانی که بیشترین نمره را کسب کردهاند افرادی به عنوان سربازهای نمونه معرفی شوند. به این ترتیب نیروهای نظامی میتوانند بهترین افراد را انتخاب کرده و جذب کنند. همچنین کسانی که به این حرفه علاقهمند هستند و میخواهند آن را به صورت حرفهای دنبال کنند، با شرایط آن آشنا شده و در صورت علاقه جذب نیروهای نظامی میشوند. همینطور میتوان افراد مستعد را در یک مسابقه شرکت داد تا در صورت برنده شدن جایزهای به آنها تعلق گیرد. درست مانند برنامههایی مانند ضدگلوله که در آنها افراد خاصی، در فضای نظامی به رقابت با یکدیگر میپردازند. بدین صورت هم فال است و هم تماشا.
با این سیستم، مشکل سرباز فراری کاملا حل میشود. چراکه اولا دلیلی برای فرار از سالی یک ماه خدمت وجود ندارد. ثانیا توانایی فرار وجود ندارد، اسامی تمام افراد توسط مدارس به نظام وظیفه داده میشود و ارسال افراد هم توسط خود مدارس انجام میگیرد.
همچنین مشکلات دیگر مانند گذرنامه نیز حل میشود. فرد به راحتی میتواند به هرکجا که میخواهد سفر کند. چراکه پیش از ۱۸ سالگی افراد میتوانند بدون رفتن به سربازی هم گذرنامه داشته باشند. تا زمانی هم که به ۱۸ سالگی برسد سربازی آموزشی (یا بخش اجباری سربازی) خود را تمام کردهاند.
البته باید توجه داشت که سختی آموزشها باید متناسب با سن و سال آنها باشد. اما اگر تصور میکنید یک پسر ۱۵ ساله، بچه است و نباید به سربازی برود باید بگویم بسیاری از افراد پیش از ۱۵ سالگی تفنگ دست گرفته و در شرایطی بسیار بدتر از این مملکت دفاع کردهاند. بعلاوه همین امروز نیز پسران در همین سنین به اردوهای آمادگی دفاعی میروند. تنها تفاوت این است که این اردوها چند روز طول میکشد ولی این مدل سربازی چند هفته.
این ایدهای است که به ذهن بنده میرسد. قطعا ایدهها و روشهای دیگری نیز هست که به ذهن افراد خلاق دیگر خواهد رسید. در نهایت این بر عهده قانونگذاران در مجلس است که قوانین را با جزئیات مناسب پیاده کرده و کاری کنند تا احترام بیشتری به عمر، زندگی و ارزش جوانان این کشور گذاشته شود.
همانطور که جناب طالب زاده به درستی گفتند، تغییر در نظام وظیفه نیاز به یک همت انقلابی دارد. سالها است که نامزدهای ریاست جمهوری به انحاء مختلف از این سیستم موجود انتقاد میکنند اما هیچکدام راهکار عملی ارائه نمیدهند. به نظرم طرح سربازی مقطعی میتواند مشکلی را که سالها است گریبانگیر جامعه و فرزندان این مرزوبوم شده، حل کند.
پیشتر در مورد طرح شفافیت آرا نوشتهام. اما اکنون پس از عدم تصویب این طرح با اختلاف تنها ۳ رای، گمانهزنیها در مورد معایب این طرف بالا گرفته است. عمده دلیلی هم که مخالفان برای رد این طرح اقامه کردهاند، پوپولیستی شدن آرای نمایندگان است.
جدای از اینکه اساسا رای مخفی خلاف روح قانون اساسی ما است اما این مخالفت جای چندانی در منطق ندارد. چراکه مردم مستقیما به آرا نگاه نمیکنند بلکه بیشتر به استدلال نگاه میکنند. اگر شما استدلال صحیحی در مورد رایی که دادهای داشته باشید، قطعا کسی که استدلال صحیحی در مورد موضوعی داشته باشد، نگران این موضوع نیست که به چه طرحی رای میدهد. از طرفی انتخاب برای افراد نیز سادهتر خواهد شد. به عنوان مثال اگر یک رای دهنده مخالف تصویب طرح ایکس باشد، لازم است بداند خط فکری نماینده کدام طرفی است تا رای درستی بدهد.
دوستان عزیز در مجلس توجه کنند همانطور که آنها هنگام رای دادن استدلالهایی دارند، رای دهندگان نیز استدلال هایی دارند که به فلان نماینده رای بدهند یا ندهند. زمانی که مجلس مانند یک جعبه سیاه است و طرحی وارد مجلس شده و از آن طرف خارج میشود، بدون اینکه بدانیم کدام نماینده به چه چیز رای داده یا اصلا نداده. حاضر بوده یا غایب، به چند درصد از طرحها رای ممتنع داده و.... از کجا میتوانیم فرد اصلح را انتخاب کنیم؟
پس این حرف که شفاف شدن رای نمایندگان باعث پوپولیستی شدن آرا میشود، اولا از اساس اشتباه و در درجه اول توهین به نمایندگان مجلس و در درجه بعدی به ملت ایران است. اگر نماینده مجلس استدلال دقیق و درستی داشته باشد، قطعا نگران رای دادن یا ندادن مردم نخواهد بود. نمایندهای که ۴ سال از احوال حوزه انتخابیه خود غافل است و مردم تنها به خاطر رای دادن به فلان طرح وی را مورد سنجش قرار میدهند همان بهتر که اصلا وجود نداشته باشد.
امیدوارم بعضی نمایندگان مجلس دست از این بازیها برداشته و به این طرح که قرار بود اولین گام برای شفافیت در سایر حوزههای نظام باشد هرچه سریعتر رای دهند.