ما ایگوانا های بدبختی بودیم در جزایر گالاپاکوس که تا سر از تخم در آوردیم گیر مارهایی افتادیم که نگذاشتند تا دنیا را ببینیم .
خیلی های ما به سرعت دویدیم تا به ساحل برسیم .
اما مارها دنبال ما بودند ! برخی هم در میان صخره ها کمین کرده بودند .
مار ها دور ما حلقه زدند و خفه امان کردند .
ما را کشتند.
خوش به حال آنها که توانستند فرار کنند .
بزرگ شوند و دریا را ببینند .
دنیا را ببینند .
ازاد شوند و ریخت نحس مارها را نبینند .
خوش به حال آنها .