ما چون ز دری پای کشیدیم ، کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم
دل نیست کبوترکه چو برخاست نشیند
از گوشه ء بامی که پریدیم ، پریدیم
رم دادن صید خود از آغاز غلط بود
حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم
کوی تو که باغ ارم و روضهء خلد است
انگار که دیدیم ندیدیم ، ندیدیم
سد باغ بهار است و صلای گل و گلشن
گر میوهء یک باغ نچیدیم ، نچیدیم
سر تا به قدم تیغ دعاییم و تو غافل
هان واقف دم باش رسیدیم ، رسیدیم
وحشی سبب دوری و این قسم سخنها
آن نیست که ما هم نشیندیم ، شنیدیم
***** برگزیدهء اشعار وحشی بافقی به کوشش دکتر احمد رنجبر.امیر کبیر 1372.