“زندگی فرد فقط تا جایی معنا دارد که به اصیلتر و زیباتر شدن زندگی هر موجود زندهای کمک کند. زندگی مقدس است یعنی ارزش برتری است که همه ارزشهای دیگر تابع آن هستند”.
فکار اینشتین عمدتا تحت تاثیر فلسفه “باروخ اسپینوزا” یکی از تاثیرگذارترین فیلسوفان مدرن بوده است. برخی محققان به این واقعیت اشاره کرده اند که به نظر میرسد اینشتین به هوش ماوراء طبیعی اعتقاد داشته که فراتر از دنیای فیزیکی است. او در نوشته هایش از آن به عنوان “روح برتر”، “ذهن برتر” و “روحی بسیار برتر از انسان” یاد کرده است.
اینشتین در مورد ارزش یک انسان صحبت کرده او میگوید: “ارزش واقعی یک انسان در وهله نخست به میزان و حسی تعیین میشود که در آن او از خود رهایی یافته است”. این مضمون رهایی از خود ومعنای واقعی زندگی بعدا توسط اینشتین در نامهای در پاسخ به پدری که پسر یازده ساله خود را بر اثر فلج اطفال از دست داه بود در سال ۱۹۵۰ میلادی این گونه تکرار شده است:”انسان بخشی از کل است که ما آن را جهان مینامیم بخشی که محدود در زمان و مکان.است
یادآوری میکنم که زندگی درونی و بیرونی مبتنی بر زحمات انسانهای دیگر چه افراد زنده و چه مرده است و من باید به همان اندازه که گرفته ام سعی کنم چیزی به دیگران ارائه دهم”.
من کاملا متقاعد شده ام که هیچ ثروتی در جهان نمیتواند به بشریت کمک کند. بلکه باسرمشق قرار دادن شخصیتهای بزرگ و پاک میتواند ما را به اندیشه و کردار والا برساند. پول فقط خودخواهی را جذب میکند و باعث سوء استفاده میشود. آیا کسی میتواند عیسی، موسی، یا گاندیراهمراباباکیسههای پول (اندرو) کارنگی تصور کند”؟