اصطلاح DevOps از دو عبارت توسعه و پیاده سازی تشکیل شده است. هدف اصلی DevOps خودکارسازی و کنترل فرآیندها در تمام مراحل چرخه عمر توسعه نرم افزار (SDLC) از جمله یکپارچه سازی، آزمایش، انتشار، استقرار و مدیریت زیرساخت و ایجاد روحیه همکاری و همکاری در سراسر سازمان است.
Devops زمان چرخه توسعه را کوتاه می کند و سرعت استقرار نرم افزار را افزایش می دهد، بنابراین نرم افزار در کمترین زمان ممکن آماده عرضه به بازار می شود و می تواند در محیط عملیاتی مشتری مستقر شود.
افزایش سرعت استقرار و کوتاه شدن زمان توسعه نه تنها باعث افت کیفیت نرم افزار می شود، بلکه با توجه به بازخورد سریع توسعه دهنده و اعضای تیم Devops در پیاده سازی نرم افزار، تغییرات لازم در کمترین زمان در عملیاتی شدن مشتری اعمال خواهد شد. محیط.
به این ترتیب مشتری تجربه بسیار بهتری (ده برابر) نسبت به مدل های قدیمی توسعه نرم افزار، مدل آبشاری خواهد داشت.
یکی دیگر از کاربردهای Devops ایجاد مراکز داده است، به این ترتیب تمامی محتویات مرکز داده توسط سیستم سیستم های اطلاعاتی، تبدیل منابع مراکز داده به کد، امکان اجرای خودکار کدها تعریف می شود. با فعال کردن اتوماسیون، زمان راه اندازی زیرساخت مرکز داده را می توان به طور متوسط جهانی از چند هفته به تقریباً 2-3 ساعت کاهش داد.
در نهایت، هر چه زمان توسعه نرم افزار کوتاه تر باشد و نرم افزار سریعتر در محیط مشتری مستقر شود، هزینه های توسعه نرم افزار کمتر خواهد شد و مشتری در کمترین زمان از ویژگی های نرم افزار جدید بهره مند خواهد شد. . رضایت بیشتر مشتری. ، یکی دیگر از اهداف دوپاس است.
DevOps یک موضوع داغ محبوب برای افزایش بهره وری شرکت، صرف نظر از صنعت شما است. هر روز شرکت های بیشتری در تلاش هستند تا این مدل را به سازمان های خود بیاورند. DevOps یک هدف اصلی برای دستیابی به آن دارد: یکپارچه سازی پیوسته تحویل مداوم.
به طور معمول در صنعت IT، کارکنان در تیم توسعه یا پیاده سازی هستند. یک تیم ویژه به نام IT Operations یا "Ops" برای پشتیبانی از فناوری اطلاعات کار می کند.
تیم های Dev و Ops رهبری، نقش ها و اهداف متفاوتی برای رسیدن به اهداف خود داشتند. در اکثر شرکت ها، تیم ها در طبقات مختلف کار می کنند و به ندرت ارتباط برقرار می کنند. این فرهنگ "سیلو" منجر به عدم ارتباط و همکاری بین این تیم ها شد - مانعی دشوار بین آنها که فقط در صورت لزوم از بین می رفت.
با مهندسی Devops، تغییر اساسی در فرهنگ DevOps موفق شده است این ذهنیت سیلو را از بین ببرد و شکاف بین تیم های Dev و Ops را با ایجاد موارد زیر کاهش دهد:
در مهندسی Devops ما باید مسئولیت ها را به اشتراک بگذاریم. در مهندسی devops، آنها مالکیت کامل نرم افزاری را که در طول چرخه عمر نرم افزار توزیع می کنند، دارند. امروزه، DevOps به طور گسترده توسط صنعت IT، از جمله شرکت های بزرگ فناوری، پذیرفته شده است.
به عنوان مثال می توان به آمازون، فیس بوک، گوگل، نتفلیکس و نرم افزار BMC اشاره کرد. نگاهی به چگونگی گسترش اصول مهندسی Devops فراتر از فناوری اطلاعات در سراسر سازمان ها. با انجام مهندسی Devops، فرآیندهای توسعه و عملیاتی سریعتر و سازگار با منابع می شوند.
با Devops Engineering، شرکت ها می توانند در پول خود صرفه جویی کنند و همچنین محصولات نرم افزاری با کیفیت بالا را برای مشتریان خود ایجاد کنند.
قبل از سال 2000، اکثر صنایع IT مدل کلاسیک آبشار را اتخاذ کردند، یک رویکرد خطی برای توسعه نرم افزار. توسعه دهندگان مجبور بودند زمان زیادی را صرف توسعه و ادغام تکه های سنگین کد کنند. مهندسان QA و تیم‌های عملیاتی که در سیلوها کار می‌کنند زمان بیشتری را صرف تست کد کردند.
نتیجه؟ شکاف بزرگ و گاه چند ساله بین نسخه‌های نرم‌افزار، با رفع اشکالات مکرر وصله های نرم افزاری بین هر نسخه اعمال شد.
با معرفی متدولوژی نرم افزار Agile، صنایع IT به سمت توسعه حرکت کردند. این نرم افزار اغلب به تولید عرضه می شد. یکپارچه سازی مداوم (CI) و تحویل مداوم (CD) یکی از روش های اصلی اتخاذ شده در این مدل برای تحویل سریع است. در مهندسی Devops (به زودی به این مفاهیم خواهیم پرداخت).
در نتیجه، DevOps همکاری کارآمد بین تیم های توسعه و عملیات را ترویج می کند. بنابراین، در هر مرحله از چرخه، می توان با اطمینان گفت که DevOps بر اساس فرآیند Agile است.
هنگام حرکت به سمت فرهنگ DevOps، سازمان ها باید دو جزء کلیدی را تغییر دهند:
روش های سنتی عملیات آنها. طرز فکر آنها به طور کلی، فرهنگ های مهندسی DevOps و DevOps اغلب شامل تیم های توسعه و عملیات است که با هم کار می کنند و ارتباط برقرار می کنند. مهندسی DevOps در برخی از سازمان ها، مهندسان DevOps ممکن است هر دو وظایف توسعه و استقرار را انجام دهند.
مهندسان Devops مسئولیت های خود را به کار خود محدود نمی کنند. درعوض، آنها مسئولیت ها را با تیم های دیگر تقسیم می کنند. ، کل چرخه عمر توسعه را به عنوان بخشی از مسئولیت خود در نظر می گیرند. هدف این مهندسان Devops افزایش بهره وری و کیفیت خدمات برای ارائه ارزش بیشتر به مشتریان خود است.
DevOps Practices و Devops Engineering البته، DevOps فقط ارتباط و همکاری نیست. DevOps به دنبال بهترین شیوه ها است. Devops Engineering به شما کمک می کند نرم افزار را به طور منظم و با بهترین کیفیت منتشر کنید.
مهندسی Devops با اولویت کارایی بالا، استفاده گسترده از ابزارها را برای خودکارسازی کارهای دستی تشویق می کند. بیایید به شیوه های رایج و ابزارهای مرتبط در هر فرهنگ مهندسی Devops نگاهی بیندازیم.
به طور سنتی، توسعه دهندگان به صورت دستی کد خود را به روز می کردند و سپس به صورت دستی آن را آزمایش می کردند. یکپارچه سازی مداوم (CI) یک رویکرد DevOps است که در آن توسعه دهندگان به طور مداوم کد خود را یکپارچه می کنند.
در مهندسی Devops، تغییرات ایجاد شده در مخزن مرکزی به طور خودکار وارد کد شده و تست های خودکار انجام می شود. هدف اصلی این کار مهندسی Devops شناسایی سریع اشکالات برای بهبود کیفیت نرم افزار است.
در تحویل پیوسته (CD)، تغییرات در کد ادغام شده به طور خودکار انجام می شود و در آزمایش استفاده می شود. سپس، آزمایش‌های خودکار در برابر کدهای مستقر شده برای شناسایی اشکالات و اجازه دادن به توسعه‌دهندگان به رفع سریع آنها.
به طور معمول، کد به تدریج در محیط های آزمایشی مختلف که در آن کد تولید می شود، مستقر می شود. در مهندسی Devops، سطح بالاتری از کیفیت از طریق روش‌های تست خودکار استاندارد شده قبل از استقرار در تولید تحویل مداوم، تضمین می‌کند که تیم همیشه کد آماده برای توسعه دارد.
ابزارهای CI/CD مانند Jenkins، Bamboo، Travis، TeamCity و بسیاری دیگر به خودکارسازی این وظایف کمک می کنند.
آزمایش مداوم به شناسایی سریع خطرات احتمالی در هر مرحله کمک می کند. چرخه عمر توسعه برای کاهش تأثیر بر کاربران نهایی در مهندسی Devops.
به عنوان مثال، زمانی که کد برای ساخت سرورها استفاده می شود، تست های واحد مستقیماً اجرا می شود تا مشخص شود کدام یک از آنهاست. خطا در کد اگر تست واحد ناموفق باشد، ساخت رد می شود و پاسخی برای آن ارسال می شود.
توسعه دهندگان برای تغییر کد و توسعه مهندسی، کد را برای آزمایش عملکرد در محیط QA قرار می دهند. فقط در صورتی تست می‌کند که بیلد از آزمایش‌های واحد عبور کند. در مهندسی Devops، سلنیوم، تراویس و تریاک برخی از ابزارهای رایج آزمایش مداوم در صنعت فناوری اطلاعات هستند.
در توسعه Devops، برنامه‌ها، زیرساخت‌ها، میان‌افزارها و شبکه‌ها به‌طور مداوم نظارت می‌شوند. فرآیندها، هرگونه نقص یا نقض اصول امنیتی و انطباق باید برای شناسایی مسائل نظارت شود. توسعه Devops شامل فرآیندهایی مانند:
در عمل، با نظارت منظم، همیشه هشدار در مورد هر گونه مشکل وجود دارد. از آزمایش تا تولید، محیط مهندسی به اطمینان از در دسترس بودن بالا کمک می کند. ابزارهای رایج نظارت مهندسی devops عبارتند از Nagios، Sensu، Prometheus و دیگران.
در توسعه Devops، زیرساخت به عنوان کد (IaC) جایی است که زیرساخت (ماشین های مجازی، متعادل کننده بار، شبکه ها و غیره) به جای پیکربندی و مدیریت دستی، از طریق کد پیکربندی مدیریت می شود.
این به یک عمل کلیدی DevOps تبدیل شده است، به ویژه در سازمان هایی که به پلتفرم های ابری نقل مکان کرده اند.
به عنوان مثال، خدمات وب آمازون (AWS) API هایی را برای تعاملات برنامه ای با ابر خود ارائه کرده است.
در مهندسی Devops، استفاده از کد برای تعریف تنظیمات به استانداردسازی فرآیندها کمک می کند. به سرعت منابع را در فضای ابری مستقر کنید.
در مهندسی Devops، بر خلاف معماری‌های یکپارچه سنتی، یک برنامه کاربردی بر اساس معماری میکروسرویس است. به عنوان مجموعه ای از خدمات یا اجزای فرعی. این سرویس‌های جداگانه عملکردهای خاص خود را دارند و از طریق یک رابط سبک وزن یا API ارتباط برقرار می‌کنند.
در طراحی Devops، معماری که به طور گسترده در فرهنگ DevOps استفاده می‌شود، میکروسرویس‌هایی که طراحی Devops را در خود جای داده‌اند، با جلوگیری از یک نقطه شکست، دسترسی سیستم را افزایش می‌دهند زیرا روی دیگران تأثیر نمی‌گذارد.
کامپوننت ها وقتی یک جزء خراب می شود! در مهندسی DevOps، باید به تیم DevOps اجازه دهید تا اجزای اضافی را با ویژگی‌های مختلف بدون تأثیر اضافه کند.
نحوه انجام آموزش DevOps و Devops بستگی زیادی به سازمان دارد. به گفته متیو اسکلتون و داستی، سازمان ها انواع مختلفی از توپولوژی ها یا ساختارهای سازمانی را برای DevOps اتخاذ می کنند. آنها به طور کلی 9 نوع توپولوژی را به شرح زیر تعریف می کنند:
در این مقاله مقدماتی، مفاهیم کلیدی DevOps از جمله نحوه رسیدن به آنجا را پوشش خواهیم داد. در اینجا بهترین شیوه ها، توپولوژی کلیدی و مزایای رایج یک محیط DevOps است. ما نقش ها و مسئولیت های یک مهندس DevOps را شرح می دهیم.
اساساً، هر شرکتی در بازار به زیرساخت IT قابل توجهی وابسته است. به نرم افزار یا سیستم عامل وب سایت. یک مهندس DevOps مسئول ایجاد ابزارها است. برای حمایت از چنین زیرساخت های حیاتی بر اساس ماموریت. مهندسان DevOps هسته را تشکیل می دهند.
بخش مهندسی از Devops و همچنین اجرای زیرساخت های مشترک و خدمات مدیریت ترافیک پشتیبانی می کند. مهندسان Devops همچنین به طور مداوم از وب سایت ها و برنامه های موجود پشتیبانی می کنند. در زیر جزئیات فرآیند برای تحویل موفق DevOps آمده است که اکثر آنها از این روند پیروی می کنند.
متخصصان DevOps دست در دست با رشته‌ها و مهارت‌های مختلف مهندسی کار می‌کنند تا مهندسان Devops را رهبری کنند. DevOps کد پشتیبانی عملیاتی را برای نرم افزارهای جدید و مسائل مربوط به تولید ارائه می دهد. افراد و تیم ها نیز برای حل مشکلات نرم افزاری با یکدیگر همکاری می کنند.
بر اساس اختیارات، مهندسان DevOps می‌توانند بدون راهنمایی یا جهت‌دهی دقیق تصمیمات مهمی بگیرند. قراردادها در مهندسی DevOps برای تصمیم گیری در مورد ایجاد منابع، خودکارسازی فرآیندها، ابزارها و موارد دیگر استفاده می شوند.
مهندس DevOps با نظارت بر نرم افزارهای سازمانی و سایت های اینترنتی بر رعایت استانداردها نظارت می کند. مهندس ابزارها و فرآیندهای بخش مهندسی را مدیریت می کند و بهبود و تکامل را تسهیل می کند.
در کنار این، آنها به طور فعال خدمات پلت فرم، از جمله نرم افزار و برنامه های کاربردی وب سایت را ایجاد و بهبود می بخشند. آنها همچنین محدودیت های پیاده سازی DevOps و بهترین شیوه ها در میزبانی و مدیریت پایگاه داده برای غلبه بر آنها را مورد بحث قرار می دهند.
